Jump to ratings and reviews
Rate this book

تراشه های تبر: مجموعه شعر

Rate this book
سال نشر: 1380 - چاپ سوم؛ چاپ اول: 1362

مجلد چهارم از مجموعه اشعار سیاوش کسرایی چاپ نشر کتاب نادر

71 pages, Paperback

First published January 1, 1983

6 people want to read

About the author

سیاوش کسرایی

26 books82 followers
سیاوش کَسرایی (۵ اسفند ۱۳۰۵ هشت بهشت اصفهان - ۱۹ بهمن ۱۳۷۴ وین) از شاعران و فعالان سیاسی معاصر ایران بود.

سیاوش کسرایی در سال ۱۳۰۵ در اصفهان متولد شد. وی سرودن شعر را از جوانی آغاز کرد.
شاهکار او منظومه آرش کمانگیر است. وی از شاگردان نیما بود که به او وفادار ماند. ضمن آنکه سالیان دراز در حزب توده فعال بود و در کنار شعر به مسایل سیاسی نیز می‌پرداخت. به همین دلیل گروهی او را شاعری مردمی می‌نامیدند.

بسیار زود به همراه خانواده‌‌اش به پایتخت آمد. او در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران درس خواند و علاوه بر فعالیت‌های ادبی و سرودن شعر، عمری را به تکاپوهای سیاسی (حزب توده ایران) گذراند. اما سرانجام، ناگزیر از مهاجرت شد و دوازده سال پایانی زندگی‌‌اش را ابتدا در کابل و سپس در مسکو بسر برد. وی سال‌های پایانی عمر خویش را دور از کشور خود و در تبعید در اتریش و شوروی گذراند؛ وی در سال ۱۳۷۴ به دلیل بیماری قلبی در وین، پایتخت اتریش در سن ۶۹ سالگی بر اثر بیماری ذات الریه زندگی را بدرود گفت و در گورستان مرکزی وین (بخش هنرمندان) به خاک سپرده شد.

در میان اشعار وی منظومه آرش کمانگیر از لحاظ اجتماعی و به سبک حماسه سرایی و شعر غزل برای درخت از لحاظ سبک و محتوا درخشش خاصی دارند. بخشی از شعر آرش:

آری، آری، زندگی زیباست.
زندگی آتشگهی دیرنده پابرجاست.
گر بیفروزیش، رقص شعله‌‌اش در، هر کران پیداست.
ورنه، خاموش است و خاموشی گناه ماست.

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
4 (30%)
4 stars
3 (23%)
3 stars
2 (15%)
2 stars
4 (30%)
1 star
0 (0%)
Displaying 1 - 4 of 4 reviews
Profile Image for Mohammad Javad Dandesh.
54 reviews23 followers
July 20, 2016

کوبه بر در بی تکان مانده است
بی صدا مانده است
بر در خاموش افسرده است
روزها شبها ست
هیچ دستی دست او در دست نفشرده است
کوبه دارد از فلز آگهی با جان
کوبه دارد واژه مژده زا بر لب
کوبه دارد باربار ارمغان در دست
شورها با اوست
یادها هشدارها با اوست
تا نجنبد او
تا نکوبد او
همچنان بر میهمان و میزبان در فروبسته است
ساکنان خانه بیدار
قاصدان مهربانی
راهتان بسته است
دستتان خسته است
کوبه را با خویشتن بس حرف آهسته است

از این مجموعه فقط شعر کوبه رو دوست دارم
Profile Image for Mohammad Ali Shamekhi.
1,096 reviews311 followers
February 9, 2016

یه جاهایی مشکل وزنی داره اما به نظرم مجموعه ای است خواندنی

اشعاری که من بیشتر پسندیدم: پاییز، باران نمی تواند، باور، غزل برای درخت، کوبه، سکه، روایتی دیگر، خاموشانه، طبیعت نیمه جان، و اسیر
Profile Image for Bahman Bahman.
Author 3 books242 followers
January 20, 2024
شعر مه آلود

مه، می چرید جنگل انبوه را به کوه
مه، ریشه می دواند به تل و گیاه و سنگ
با دستمال خیس
می روفت مه شقیقه ی هر صخره را براه
در خوابگاه سبزش
روشن زلاله ها
خواب بهار می دید، مه مدام
من نیز در خیال
خواب بهارها
مه پیله می تنید به گرد خیال من.
Displaying 1 - 4 of 4 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.