احمد اخوت (1330) داستاننویس، داستانشناس، مترجم و منتقد ادبی است. وی دارای مدرک دکترای زبانشناسی و نشانهشناسی است. اخوت از یاران حلقه ادبی جنگ اصفهان بوده و عضو شورای نویسندگان فصلنامه ادبی و هنری زنده رود است.
این کتاب هم مثل کتابهای قبلی که از اخوت خوندم برام دوستداشتنی بود. بخصوص اینکه من عاشق کتابایی هستم که موضوعشون پیرامون نامه هست یا کلا نامه نگاری هستند. در این کتاب از نامههای غیابی،اصول پستی،نامههای فراموش شده، پنهانی و به مقصد نرسیده و کلا هر چی که در مورد نامه نگاری هست، نوشته شده و چون با مثالها وبیان لحظاتی از زندگی نویسندگان مختلف همراه هست، میتونه برای خواننده جذاب باشه و حتی باعث شناخت بیشتر نویسندگان محبوش در این زمینه باشه...
یکی از دلایل علاقهم به آقای اخوت اینه که با خوندن هر کتاب از ایشون، با چندین نویسندهی دیگه آشنا میشم. یعنی در واقع آقای اخوت بخشی از زندگی این نویسندهها رو به خواننده نشون میده و داستانِ نوشته شدنِ فلان اثر رو تعریف میکنه و خواننده رو مشتاق میکنه که آثارشون رو هر چه سریعتر بخونه. توی این کتاب از تمام جوانب نامهنگاری صحبت میشه و داستانِ نامههای به مقصد نرسیده، اشتباهی، ناتموم، سوزونده شده و... روایت میشه. برای من واقعا جالب بود. مخصوصا بخشِ مربوط به نامههای کافکا و بخشی که راجع به حقیقتِ پشت پردهی داستان "زنان کوچک" بود. و نامههای خاله ژوزفین (خالهی جیمز جویس) هم جالب بود. [و وای! الان احساس میکنم که از تکتک بخشهای کتاب خوشم میاد😭] کلا کتابهاي احمد اخوت اينجوريه كه يه كتاب ميخونه و از مطالب جالبش مياد كتاب مينويسه. بعضا ممكنه اين داستان رو توي دو تا كتاب تعريف كنه ولي از جنبهی متفاوتی که موضوع کتاب خودشه. مثلا داستان جیمز جویس رو توی کتاب "تا روشنایی بنویس" آورده از منظر ضعف بیناییش و دوباره توی این کتاب از منظر نامههایی که برای خالهش مینوشته تا چشمهاي اون بشه و براش مناظر مختلف رو توصيف كنه. يا داستان بورخس رو توي هر سه تا كتابش از جنبههاي مختلف روايت كرده.
اصلا حسِ خوندن این کتاب رو ندارم، حس میکنم باز هم نشستم پای صحبتهای آقای اخوت و اون از نامههای آدمهای مختلف و سرنوشت نامهها برام تعریف کرده. اونم برای منی که شیفتهی نامه نوشتن و دریافت کردنم. احساس میکنم آقای اخوت رازهایی رو باهام در میون گذاشته که کسی نمیدونه و این بهم حس خوبی میده =))))
برای من که نامه ها رو دوست دارم این کتاب مثل کند و کاو توی زندگی یه دوستِ دوست داشتنی بود. احمد اخوت از انواع نامه میگه حتی نامه عربده کش هاگوارتز!!! کتاب دوست داشتنی هست اگر به نامه و نامه نگاری علاقه مند باشید
کتابو از کتابفروشی ناکجای پاریس به قیمت ۲۲ یورو خریدم، برام پستش کردند و من روزهارو میشمردم تا این بسته بعد ۱۲ روز به دستم رسید. نوشته های احمد اخوت با وجود پراکنده بودن همیشه زیبان، تنها قسمتی از کتاب که دوست نداشتم نامه های صادق هدایت بود که از شرایط زمان شاه غر میزد و عملا داشت از اصلاحاتی که انجام میشد ناله میکرد!!! بعد به خودم گفتم اگه وضع الان ایرانو میدید چی میگفت. حتما یه تیر میزد توی سر خودش!
در آخر تیکه ای که از کتاب خیلی به دلم نشست هم این بود:
کلمه ای با کسی حرف نزن فراموش کن هرچه را دیدی: پرنده، پیرزن، قفس و بقیه چیزها را
پرنده من که دیگه رفته و منو یادش نیست، پیرزن خودمم که جز میانسالی و پیری چیزی در انتظارم نیست و قفس هم که شهرمون بود که ازش فرار کردیم اومدیم این لنگه دنیا.
این کتاب رو سال ها پیش خوندم و اونقدر دوستش داشتم که هروقت توی کتابخونه میبینمش لبخند میزنم. خوندن این کتاب رو به کسی که از نوشتن لذت میبره، کسی که از خوندن نوشته ها لذت میبره ;) کسی که به اصول نگراش صمیمانه و تاریخچه اوت علاقه منده و مسلما کسی که نامه هارو دوست داره پیشنهاد میکنم. سرشار از اشارات به جا و توصیف های دلنشین
این کتاب را خیلی سال پیش به توصیهی دوستی خریده بودم و از آنجا که احساس خوبی درموردش نداشتم سالها نخوانده در کتابخانه ماند. در حدی که حتی پس از ازدواج، با خودم به کتابخانهی خانه نیاوردم و در کتابخانهی خانهی پدری مانده بود. اخیرا شبی خانهشان بودم و کتاب را شروع کردم و بسیار لذت بردم. نویسنده درمورد نامه و نامهنگاری، نرسیدن نامه، مخاطب نامه و مسائلی از این دست صحبت کرده و برشی از نامههای مختلف را در کتابش آورده. جایی از کتاب به نامهی عربدهکش هری پاتر اشاره کرده که برای من خیلی جالب بود و تصور غلطم از نویسنده را که فکر میکردم بسیار مسن است و شاید حتی درگذشته اصلاح کرد. کتاب باعث شد «نامههای نامآوران» را هم شروع کنم که جالب بود. تنها بخش کتاب که دوست نداشتم صحبت نویسنده با صادق هدایت بود.