رسم کردن دستهای تو

by شمس لنگرودی

Genres: Poetry

First published May 13, 2010

About the author

(Shams Langeroody)
محمد شمس لنگرودی (زاده ۲۶ آبان ۱۳۲۹) شاعر معاصر ایرانی و از اعضای کانون نویسندگان ایران است. او فرزند آیت الله جعفر شمس لنگرودی است که مدت ۲۵ سال امامت جمعه لنگرود را بر عهده داشت. وی استاد دانشگاه بوده و تاریخ هنر درس می‌دهد.

Reviews

[ZaRi]

و تو هم روزی پیر می شوی
اما من
پیرتر از این نخواهم شد
در لحظه ای از عمرم متوقف شدم
منتظرم بیایی
و از برابر من بگذری
زیبا ، پیر شده
آراسته به نوری
که از تاریکی من دریغ کرده ای

[Zohreh Hanifeh · Rating 3 out of 5]

زخمی کهنه‌ام
سایه‌ی رنجی پایان یافته.

دوستت دارم
و به لمس سرانگشتت بر سایه‌ی این زخم
دلخوشم.

[Sahar]

زخمی کهنه ام
سایه ی رنجی پایان یافته.‏

دوستت دارم
و به لمس سرانگشتانت بر سایه ی این زخم
دلخوشم.‏

[Amir ali · Rating 3 out of 5]

باد
بر کلمات من می چرخد
غبار حروف را پاک می کند
می بیند نیستی
این گونه که او پرسه زنان دور می شود
بر می گردد
برف در دهانم خواهد ریخت.

[Soha Ahangarian · Rating 4 out of 5]

دنبالم می کنند شعرها
و سراغ تو را می گیرند
از جوهر خودکارم
از کاغذهای سفیدم سراغ تو را می گیرند
و حرف تو را می زنند
من مثل ستاره ای مومیایی شده
می خواهم نورت را پس زنم
مثل برکه خشکیده ئی می خواهم
از چشمه های گوارایت روی گردانم
مثل سپیده دمی می خواهم
به ظلمت پیشین برگردم
اما تو از درون برکه خشکیده ام می جوشی
و مومیای مرا آب می کنی
خندان خندان می آئی
و کدورت زندگی را فرو می ریزی
غلتان غلتان مرا
به سوی افق می بری
آن جا که ماهیان سنگ شده در نومیدی
بر سکوها نشسته و سیگار می کشند
و بر صف ماهی خواران
مغمومانه
خوش آمد می گویند

[Negar · Rating 5 out of 5]

زخمی کهنه ام/سایۀ رنجی پایان یافته/دوستت دارم/و به لمس سرانگشتانت بر سایۀ این زخم دلخوشم

[Tandis Toofanian · Rating 3 out of 5]

بهار
از هرکجا که صلاح بداند می آید
حتی
از جیب رُب دُشامبر زمستان ِ سیصد و هشتاد و شش

[Alii · Rating 4 out of 5]

نامی ندارم
سینه‌خیز می‌آیم به سوی سنگر تو
و به هر نامی که بخوانی همانم.