Reihane’s
Comments
(group member since Jul 26, 2013)
Reihane’s
comments
from the YA readers (Percy3 Group) group.
Showing 1-20 of 145
Sep 13, 2014 07:18PM
نگین جان توی کتاب پنج نگهبان بعد از سالیان دراز اون پنج تا کنار هم اومدن یعنی نسخه های اصلی خیلی وقت بود مرده بودن اما این که یکی بیاد و اولی بخواد بمیره و از بین بره یه کمی جالب نیست. مثلاً فک کن یه مسافر دوست نداشته باشه که بمیره اون وقت می زنه و مسافر دوم رو وقتی که هنوز قدرتی نداره و بچه اس ناکار می کنه، چرا بیاد اون رو آموزشم بده وقتی می دونه با بزرگ شدن اون مجبوره بمیره؟؟
در مورد دندارن و مسافرش هم آره باید حتماً محدودیتی چیزی وجود داشته باشه یادم نمی آد سنش رو گفته باشه... یه حسی بهم می گه حدود بیست سالش بود.
جلد پنج نسخه نتی نداره متاسفانه تا جایی که خبر دارم
Sep 13, 2014 08:11AM
نگین جون چی کار کردی این پندراگن رو تموم کردی؟ از بقیه بچه ها کسی نظری چیزی نداره؟
من فقط یه سوال برام پیش اومد:
اونایی که تا اخر کتاب رو نخوندن این بخش اسپویل داره:
من متوجه شدم که هر بخشی نمی تونه دو تا مسافر داشته باشه و وقتی مسافر دوم به یه سنی یا به یه بشخ زمانی مشخص برسه مسافر اول راهی یه دیاری میشه که ما هنوز نمی دونیم کجاست؟ اگه منظور نویسنده از این سفر سفر مرگ باشه و این جور چیزا که خیلی بی مزه میشه. اخه معنیش اینه که هر مسافر اولی با ظهور دومین مسافر باید بمیره.
یه جایی نویسنده گفت که اسپیدر و لور و بابی سه مسافر آخرن. توی کتاب اول یادم میاد اون بخش هم یه مسافر داشت. دست و پا چلوفتی بود اما خب یه مسافر نبود؟
سوم به نظر میاد پندراگن رئیس این گروه سه نفره است که این عجیب نیست چون بالاخره از همه باهوشتره و هوش از قدرت بدنی هم مهمتره.
آخر کتاب فوق العاده قشنگ بود. این که بابی رفته بود و یه صندوق توی بانک گرفته بود و اونجوری روزنگاشت ها رو رسونده بود خیلی عالی بود.
به نظر من این جلد از همه نظر هم از نظر بخش های بابی هم از نظر بخش های مارک و کورتنی قشنگ بود.
در جواب سوال آخرت نگار فک کنم اون موهبت شنا کردن خوبه یعنی بهتر از موهبت این دختره کتساس. بزنی همه رو بکشی و همه ازت بترسن و در برن خیلی جالب نیس. ذهن خوانی رو بعضی وقتا دوس داشتم اما حالا فک می کنم بهتره ندونی توی ذهن آدمای دور و برت چی می گذره
رنگ چشمای متفاوت هم چیز خوبی بوده که نویسنده ازش استفاده کرده این طوری شخصیتاش رو خیلی توی چشم آورده. من هنوز توی فکر اون دختره ذهن خوون توی خونه ی اونیم که رفته بودن ازش پول بگیرن. فک کنم نقش داشته باشهتوی داستان
از اون پسره هم که هنوز مرموزه یه جورایی خوشم می آد اما نمی دونم چرا چون هنوز هیچی ازش نمی دونیم
شاه و شاهزاده هم که تکلیفشون مشخصه دیگه
خب می ریم که دوازدهمین دور کتابخوانی انگلیسی رو شروع کنیم. این بار می ریم شراغ جلد اول سه جلدیGraceling Realm
رو بخونیم به اسم
Graceling
اسپم؟؟؟؟ XXXXDباشه نگار جون. همین که پایه ای خودش کلیه. فک کنم منم آخر هفته نتونم این قده سرعت داشته باشم چون مهمون داریم کلی. پس می ریم که شروع کنیم جلد اول مجموعه
Graceling
:دی
با این حال و اوضاع ( با کامنت من و تو در مورد این کتابا ) پس ترتیبش این شد: Graceling
The Darkest Minds
Throne of Glass
Poison Study
بزنیم استارت رو؟
خب من از همون اولی شروع می کنم Poison Study
این رو گفته بودی دوست داری بخونی خب پونتش خوبه اما از ریووهاش چیزی دستگیرم نشد خلاصه اشم چیزی نداشت که چذبم کنه طرح روی جلد هم عادی بود خلاصه در مورد این نظری ندارم
Throne of Glass
آقا این یکی خیلی جالب به نظر میاد طرح جلدشم جذب می کنه اما از بخش رومنسش می ترسم!
The Darkest Minds
از ریووهای این یکی خوشم اومد اما به نظر میاد آخرش قراره گریه بکنیم حسابی!!!
Graceling
این یکی طرح جلداش خیلی قشنگ بود خلاصه اشم جالب بود پونتشم بد نبود و یه چیز خوب داشت که جلد دوم کتاب هان آلیستر که با هم خوندیم توی لیست کتابای مشابهش بود
The Magicians' Guild
با این یکی موافق نیستم نمی دونم چرا ولی هیچ حسی نسبت بهش پیدا نکردم.
حالا نظر من:
هر کدوم به غیر آخر انتخاب بشه من مشکلی ندارم و به نظرم همشون باید خونده بشن آخرش از هر جا شروع کنیم خوبه. نگار جان خودت یکیش رو انتخاب کن (سلیقه ات بیسته) تا بزنیم استارت رو!
پ.ن. حالا با خودت می گی این همه آسمان ریسمون بافت که بگه خودت انتخاب کن، نمی خواستم فک کنی صفحاتشون رو باز نکردم کلی وقت گذاشتم که بگم تو انتخاب کن!!!
Negar wrote: "راستش منم می گم نه. فکر نمی کنم بتونم جلد دوش رو بخونم :|":XD
من بعد از خوندن ریووهای کتاب دوم از حوندن کتاب دومش پشیمون شدم
حالا کس دیگه ای هم این کتاب رو خونده آیا؟ نظر بقیه چیه؟؟؟
و اگه موافق نیستین لطفا کتاب برای دور بعدی پیشنهاد بدین.
اونایی که کتاب رو خوندین برای خوندن کتاب بعدی با جلد دوم این موافقین؟؟با توجه به ریووهای کتاب دوم من که زیاد چشمم آب نمی خوره بهتر بشه
نظر من : نه موافق نیستم!
Aug 16, 2014 08:19AM
Aug 16, 2014 07:04AM
Aug 16, 2014 06:20AM
سلام هشتمین دور کتابخوانی فارسی از همین امروز شروع میشه
این دور می خوایم جلد دوم مجموعه پندراگون رو بخونیم.
خب من داستان رو تموم کردم این دفعه خیلی بیشتر بهم مزه داد آخه من قبلاً این کتاب رو خونده بودم اما هیچی از ماجراها یادم نبود. نویسنده توی فضاسازی خیلی خوب عمل کرده بود. شخصیتها ملموس و دوست داشتنی بودند. طنز بابی پندارگون دوست داشتنی بود. یه جاهایی نویسنده خیلی اکشنش کرده بود اما بازم تونسته بود از عهده کار بربیاد. ساختن دنیاهای موازی در مکان و زمان متفاوت خیلی ایده جالبی برای داستان نویسیه. اما نویسنده باید بتونه فضای داستانش رو قابل باور کنه. من الان دارم یه کتاب چند جلدی به نام 13 قلمرو رو می خونم که نویسنده اون قدر نتونسته قضای داستانش رو به خوبی دی جی مک هیل بسازه. همون طور که گفتم شهصیت پردازی هم خیلی خوب بود. بابی و دایی پرس و لور و اوسا از یه طرف و مارک و کوتنی از یه طرف.
سنت دین برای من زیاد قابل درک نبود چرا اون طور رفتار می کرد ولی خب قرار نیست همه چیز یه ده جلدی تو جلد اول مشخص بشه. فعلا شخصیت بد داستانه و چراهاش می مونه برای بعد. از ایده زمین دوم هم خوشم اومد. خیلی دلم می خواد بدونم زمین اول کجاست و یا زمین سوم به بعد؟ آیا نویسنده فکری براش کرده و چرا به اون زمین دوم می گه.
ته داستان به نظرم بابی خیلی راحت غیب شدن والدینش رو پذیرفت به نظرتون این طوری نیست؟
Negar wrote: "از اسمش خوشم نمیاد. الکس تیلور:|یه چیزی خیلی اذیت می کنه. مثلا ً اینجا:
Not knowing what else to do, Alex followed the man through the blue velvet curtains that divided the back of the shop from t..."
جان نثرش حرف نداره اون رو نمیشه با این مقایسه کرد.. و موافقم نویسنده خیلی از ضمیر استفاده نکرده. و موافقم که اگه نویسنده بدون طرح و برنامه درست حسابی بخواد فانتزی با این طعم بنویسه جای شکست زیاد داره. ایده داستان جالب اما نویسنده وقتی برای فضاسازی و شخصیت پردازی نکرده. خیلی راحت ماجراها می آن می رن. خیلی افراد بدون هیچ نقشی می آن و می رن. نویسنده خیلی بهتر می تونست کارش رو پیش ببره.
خب من تموم کردم داستان رو توی ریووم یه چیزایی نوشتم اما بازم می خوام اینجا هم بنویسم. بالاخره اینجا باعث خوندن این کتاب شد
اول این که داستان جالب بود ایده داستان خیلی جالب بود اما نثر ونویسنده خیلی خام و ساده بود. یه جورایی نتونسته بود از دل اکشن هاش و از دل احساسات داستانش اون چیزی رو که می خواد به خواننده منتقل کنه. حتی طنز کتاب کم مایه بود. شخصیت پردازی و ساختن فضای داستان خیلی ضعف داشت اما با اینحال من از خوندنش لذت بردم. یه چیزی توی این کتاب بود که حذبم می کرد ادامه بدم. گرچه آخر این کتاب یه جورایی ناامید کننده بود اما نویسنده یه امیدهایی برای ماجراهایی بهتر رو ساخت.
به امید بهتر بودن جلدای بعدی
بچه ها اول مشکل من این بود که سه تا کتاب پندراگون داشتم که معلوم نبود کدوم اولین کتابه کدوم دومین منم یه بار کتاب رو خوندم اما منم مثل تو فقط یه دایی یادم که با یه پسر بچه رفتن از توی تونلای مترو یه کهکشانی سرزمین دیگه ای :دی
بچه ها من الان فصل پنج تموم شده به نظرتون اون بخش فصل چهارم که در مورد کیف جادویی بود و برای خرید اسلحه رفتن خیلی شبیه خرید چوب دستی هری نشده بود؟ اما در کل کتاب خوبی به نظر میاد
سلاااااام روژین جان اینم خدمت شما
جلد اول:
http://bookzz.org/dl/1822734/c7bbbe
جلد دوم:
http://bookzz.org/dl/1822739/677a92
جلد سوم:
http://bookzz.org/dl/1822741/5d6427
