Zaynab’s Reviews > My Friends > Status Update
Like flag
Zaynab’s Previous Updates
Zaynab
is 32% done
– یعنی هیچوقت برنگشتی خونه؟
–اون خونهام بود.
*وی سرش را در بالش خفه کرده و از درون فریاد سر میدهد 😭*
— Nov 11, 2025 08:23AM
–اون خونهام بود.
*وی سرش را در بالش خفه کرده و از درون فریاد سر میدهد 😭*
Zaynab
is 30% done
بکمن همیشه شخصیتهایی رو مینویسه که به نحوی توی داستانهاش تکرار میشن، توی همهشون.
— Nov 11, 2025 06:38AM
Zaynab
is 7% done
«قلب ابله. ای قلب ابله.»
—
اولین باری که داستانهای بکمن به دلم نشست، پانزده سالهام بود. با ناراحتی و غم زیادی که اون زمان از روی سادگی و جوانی فکر میکردم بدتر ازش وجود نداره، پا به کتابفروشی گذاشتم. چند روز پیش بیست و دو ساله شدم و دوباره با یک غم بزرگ که این بار میدونستم گذراست، رفتم به یک کتابفروشی و با این کتاب برگشتم خونه. به معنای واقعی کلمه حس میکنم برگشتم خونه...
— Nov 09, 2025 04:00AM
—
اولین باری که داستانهای بکمن به دلم نشست، پانزده سالهام بود. با ناراحتی و غم زیادی که اون زمان از روی سادگی و جوانی فکر میکردم بدتر ازش وجود نداره، پا به کتابفروشی گذاشتم. چند روز پیش بیست و دو ساله شدم و دوباره با یک غم بزرگ که این بار میدونستم گذراست، رفتم به یک کتابفروشی و با این کتاب برگشتم خونه. به معنای واقعی کلمه حس میکنم برگشتم خونه...

