Goodreads helps you follow your favorite authors. Be the first to learn about new releases!
Start by following سید حسن حسینی.

سید حسن حسینی سید حسن حسینی > Quotes

 

 (?)
Quotes are added by the Goodreads community and are not verified by Goodreads. (Learn more)
Showing 1-13 of 13
“غلام همت آن کلماتم که آتش انگیزد.”
سید حسن حسینی
“صیاد! مکش زحمت بیهوده پی دام
ما بسته عشقیم نیازی به قفس نیست”
سید حسن حسینی, بال های بایگانی
“شاعری بار امانت نتوانست کشید
تکیه بر بالشی از عرفان زد
تاجری اهل سلوک
با سلاح خودکار
پای منقل جان داد”
سید حسن حسینی, نوش‌داروی طرح ژنریک
“شاعري وارد دانشکده شد
دم در
ذوق خود را به «نگهباني» داد!”
سید حسن حسینی
“دانه های رشته ی زنجیر، دالان هم اند
آه ازین زندان تودرتو که نامش زندگی است”
سید حسن حسینی, بال های بایگانی
“شوق آزاد شدن از سر دل تنگی نیست
دوست دارم که دگر بار مرا صید کنی”
سید حسن حسینی, بال های بایگانی
“((من کی ام؟)) یک پرسش تکراری است
کز ازل چون سیل در من جاری است
بازپتک آهنین ((من کی ام؟))
ضربه زن شد با طنین ((من کی ام؟))
باز مامور سوالی بی جواب
آمده از راه با حکم عذاب
باز بر در ضربت انگشت او
حکم جلب روح من در مشت او!
باز در من ((من کی ام؟))رخ می دهد
ناشناسی گنگ پاسخ می دهد:
من تماماٌ روح !یا تن نیستم
من کسی غیر از خود من نیستم
قطره ای کوچک ز نیل نیستی
هستم اما از قبیل نیستی
حلقه ای چرخان به انگشت عدم
از تبار هیچ از پشت عدم
روی این دریا حبابی ساده ام خالی از خود اتفاق افتاده ام
چرخش وارونه ی زایندگی
باز می گیرد مرا از زندگی
مثل طوماری که بازش کرده اند
باز با انگشت رازش کرده اند
ناگه از یک سو رهایم می کنند
رهسپار ابتدایم میکنند
در مسیر تو به توی نیستی تند می غلتم به سوی نیستس
روی دست موج چون خس می روم
واژگون می غلتم و پس می روم
می خورد شلاق گردابم به تن
می درد بر قامت من پیرهن
از هوای وهم خالی می شوم
موج دریای خیالی می شوم
نیستی راه نفس می گیریدم
از خودم بی وقفه پس می گیریدم
مست توفان,چرخ چرخان پیچ پیچ
می روم تا ساحلی از جنس هیچ
می خلد خار عدم در تاولم
باز می گردم به جای اولم.”
سید حسن حسینی
“نزدیک تر بیا
من زنده ام هنوز
اما..
نزدیک تر بیا
من روی دست فاصله نشییع می شوم”
سید حسن حسینی, نوش‌داروی طرح ژنریک
“در کتابی ابدی

دل این سوره ی فجر
پشت این صبح مبین
به تفاسیر نگاه تو اگر گرم نبود
شب ظلمانی یخبندان را
هیچ از قالب تکرار زدن شرم نبود...
×××
آه ای عالم ربانی عشق!
در کتابی ابدی
شرح منظومه ی بیداری ما را بنویس !”
سید حسن حسینی, گنجشک و جبرئیل
“و زمین می‌گردید
شاعری می‌پژمرد
عارفی جان می‌داد
زاهدی غسل جنابت می کرد!
و زمین می‌گردید...”
سید حسن حسینی, نوش‌داروی طرح ژنریک
tags: شعر
“تاجري فال گرفت
غزلي لاميه آمد-
تاجر
چيزي از شعر نفهميد اما
چشم مبهوتش را قافيه‌ي «مال» گرفت”
سید حسن حسینی
“اومدی از پشت خطر
تو پابه پای دل من
دست دلم به دامنت
بخون برای دل من

بخون برای دل من
که زخمی سکوتته
هرچی قنات تشنه لب
منتظر قنوتته”
سید حسن حسینی, بال های بایگانی
“شاعري
آينه‌اي را دزيد
روي آيينه‌ي مسروقه نوشت:
بيدلي در همه احوال خدا با او بود!”
سید حسن حسینی

All Quotes | Add A Quote
براده‌ها براده‌ها
58 ratings