. > .'s Quotes

Showing 1-9 of 9
sort by

  • #1
    Georges Bataille
    “Extreme seductiveness is at the boundary of horror”
    Georges Bataille, Story of the Eye

  • #2
    Georges Bataille
    “We did not lack modesty—on the contrary—but something urgently drove us to defy modesty together as immodestly as possible.”
    Georges Bataille, Story of the Eye

  • #3
    Oscar Wilde
    “I am so clever that sometimes I don't understand a single word of what I am saying.”
    Oscar Wilde, The Happy Prince and Other Stories

  • #4
    Anton Chekhov
    “Don't tell me the moon is shining; show me the glint of light on broken glass.”
    Anton Chekhov

  • #5
    هوشنگ ابتهاج
    “آمدمت که بنگرم گریه نمی‌دهد امان
    نامدگان و رفتگان از دو کرانه‌ی زمان
    سوی تو می‌دوند هان ای تو همیشه در میان
    در چمن تو می‌چرد آهوی دشت آسمان
    گرد سر تو می‌پرد باز سپید کهکشان
    هر چه به گرد خویشتن می‌نگرم درین چمن
    آینه‌ی ضمیر من جز تو نمی‌دهد نشان
    ای گل بوستان سرا از پس پرده‌ها در آ
    بوی تو می‌کشد مرا وقت سحر به بوستان
    ای که نهان نشسته‌ای باغ درون هسته‌ای
    هسته فروشکسته‌ای کاین همه باغ شد روان
    مست نیاز من شدی پرده‌ی ناز پس زدی
    از دل خود بر آمدی آمدن تو شد جهان
    آه که می‌زند برون از سر و سینه موج خون
    من چه کنم که از درون دست تو می‌کشد کمان
    پیش وجودت از عدم زنده و مرده را چه غم
    کز نفس تو دم‌به‌دم می‌شنویم بوی جان
    پیش تو جامه در برم نعره زند که بر درم
    آمدمت که بنگرم گریه نمی‌دهد امان”
    هوشنگ ابتهاج

  • #6
    John Steinbeck
    “If you're in trouble, or hurt or need - go to the poor people. They're the only ones that'll help - the only ones.”
    John Steinbeck, The Grapes of Wrath

  • #7
    هوشنگ ابتهاج
    “در این سرای بی كسی كسی به در نمی زند
    به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند

    یكی زشب گرفتگان چراغ بر نمی كند
    كسی به كوچه سار شب در سحر نمی زند

    نشسته ام در انتظار این غبار بی سوار
    دریغ كز شبی چنین سپیده سر نمی زند

    دل خراب من دگر خراب تر نمی شود
    كه خنجر غمت از این خراب تر نمی زند

    گذر گهی است پر ستم كه اندرو به غیر غم
    یكی صلای آشنا به رهگذر نمی زند

    چه چشم پاسخ است از این دریچه های بسته ات
    برو که هیچ کس ندا به گوش کر نمی زند

    نه سایه دارم و نه بر بیفکنندم و سزاست
    اگر نه بر درخت تر کسی تبر نمی زند”
    هوشنگ ابتهاج

  • #8
    Kim Bo-young
    “I always worried because whenever a drought struck, an accursed storm of blood always followed.”
    Bo-Young Kim, Clarkesworld Magazine, Issue 104, May 2015

  • #9
    Victor Hugo
    “Every man who has in his soul a secret feeling of revolt against any act of the State, of life, or of destiny, is on the verge of riot; and so soon as it appears, he begins to quiver, and to feel himself borne away by the whirlwind.”
    Victor Hugo, Les Misérables



Rss