شيرين > شيرين's Quotes

Showing 1-12 of 12
sort by

  • #1
    سیدعلی صالحی
    “سنگین از نگفتنم”
    سید علی صالحی

  • #2
    سیدعلی صالحی
    “بی قرارم
    می خواهم بروم
    می خواهم بمانم”
    سید علی صالحی / Ali Salehi

  • #3
    سیدعلی صالحی
    “سنگین از نگفتنم

    بگوی
    در خانه شما
    چراغ زمزمه یعنی چه؟”
    سید علی صالحی

  • #4
    سیدعلی صالحی
    “تلخ منم،

    همچون چای سرد

    که نگاهش کرده باشی ساعات طولانی و ننوشیده باشی.

    تلخ منم؛

    چای یخ

    که هیچکس ندارد هوسش را”
    سید علی صالحی / Ali Salehi

  • #5
    سیدعلی صالحی
    “نامه‌ام باید کوتاه باشد
    ساده باشد
    بی حرفی از ابهام و آینه
    از نو برایت می‌نویسم
    حال همه‌ی ما خوب است
    ..اما تو باور نکن”
    سید علی صالحی

  • #6
    سیدعلی صالحی
    “سلام!
    حال همه‌ی ما خوب است
    ملالی نيست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خيالی دور،
    که مردم به آن شادمانیِ بی‌سبب می‌گويند
    با اين همه عمری اگر باقی بود
    طوری از کنارِ زندگی می‌گذرم
    که نه زانویِ آهویِ بی‌جفت بلرزد و
    نه اين دلِ ناماندگارِ بی‌درمان!


    تا يادم نرفته است بنويسم
    حوالیِ خوابهای ما سالِ پربارانی بود
    می‌دانم هميشه حياط آنجا پر از هوای تازه‌ی باز نيامدن است
    اما تو لااقل، حتی هر وهله، گاهی، هر از گاهی
    ببين انعکاس تبسم رويا
    شبيه شمايل شقايق نيست!
    راستی خبرت بدهم
    خواب ديده‌ام خانه‌ئی خريده‌ام
    بی‌پرده، بی‌پنجره، بی‌در، بی‌ديوار ... هی بخند!
    بی‌پرده بگويمت
    چيزی نمانده است، من چهل ساله خواهم شد
    فردا را به فال نيک خواهم گرفت
    دارد همين لحظه
    يک فوج کبوتر سپيد
    از فرازِ کوچه‌ی ما می‌گذرد
    باد بوی نامهای کسان من می‌دهد
    يادت می‌آيد رفته بودی
    خبر از آرامش آسمان بياوری!؟؟؟
    نه ری‌را جان
    نامه‌ام بايد کوتاه باشد
    ساده باشد
    بی حرفی از ابهام و آينه،
    از نو برايت می‌نويسم
    حال همه‌ی ما خوب است
    اما تو باور نکن!!”
    سید علی صالحی

  • #7
    سیدعلی صالحی
    “من ، همین من ساده...باور کن برای یکبار برخاستن هزار هزار بار فرو افتاده ام”
    سید علی صالحی, نشانی‌ها

  • #8
    سیدعلی صالحی
    “اشتباه از ما بود
    اشتباه از ما بود که خواب سرچشمه را در خیال پیاله می دیدیم
    دستهامان خالی
    دلهامان پر
    گفتگوهامان مثلا یعنی ما
    کاش می دانستیم
    هیچ پروانه ای پریروز پیلگی خویش را به یاد نمی آورد
    حالا مهم نیست که تشنه به رویای آب می میریم
    از خانه که می آئی
    یک دستمال سفید، پاکتی سیگار، گزینه شعر فروغ
    و تحملی طولانی بیاور
    احتمال گریستن ما بسیار است”
    سید علی صالحی

  • #9
    سیدعلی صالحی
    “راستش را بخواهی ری‌را
    یک‌روز پشت همین پرچین
    چشمان یک آهو را بوسیدم
    بعد به من گفتند آهو نبود ”
    سید علی صالحی

  • #10
    سیدعلی صالحی
    “لب اگر تشنه، جام شوکرانش در پيش،
    دل اگر تنها، هزار دشنه‌ی پنهانش در پشت”
    سید علی صالحی

  • #11
    سیدعلی صالحی
    “عجيب است، منِ شبکور، جهان را چه قشنگ می‌بينم!”
    سید علی صالحی

  • #12
    سیدعلی صالحی
    “ای کاش
    یکی بیاید
    که وقت رفتن نرود...!”
    سید علی صالحی



Rss