فــ کریمی > فــ's Quotes

Showing 1-19 of 19
sort by

  • #1
    موسى الصدر
    “شیعه، کسی است که برای اهل سنت، اسلام و آرمان‌های اسلام جان خود را فدا می‌کند.”
    al-sayyid Musa al-Sadr, سفر شهادت

  • #2
    Sayyid Mohammad Hosseini Beheshti
    “به مسلمان ها گفته مى‌شود اَطیعوالرَّسولَ: باید از این پیامبر فرمان ببرید. تعیینى است، ولى تحمیلى نیست. چون وقتى مسلمانان به فرزند عبداللّه به عنوان نبى‌الله و رسول اللّه معتقد شدند و ایمان آوردند، زمینه قبول اطاعت او را با خود در دل دارند. تعیینى هست ولى تحمیلى نیست.

    ولى امروز در این عصر غیبتِ امامِ معصومِ منصوبِ منصوص، در این عصر، امامت، دیگر تعیینى نیست؛ تحمیلى هم نیست؛ بلکه شناختنى و پذیرفتنى یا انتخابى است. بنابراین رابطه امت و امامت در عصر ما یک رابطه مشخص است. دقت بفرمایید! شناختن آگاهانه و پذیرفتن نه تعیین و نه تحمیل. شما در طول این قرن‌هاى متمادى هیچ جا خوانده‌اید یا از هیچ کس شنیده‌اید که مرجع تقلید و رهبر دینى را به مردم تحمیل کرده باشند و بگویند مجبورید از او تقلید کنید؟ آیا شما تا به حال شنیده یا خوانده‌اید؟ این امامت و امت نسبت به یکدیگر مسئول و متعهدند. با تعهد و مسئولیت متقابل.”
    Sayyid Mohammad Hosseini Beheshti, م‍ب‍ان‍ی‌ ن‍ظری‌ ق‍ان‍ون‌ اس‍اس‍ی‌: گ‍ف‍ت‍اره‍ای‌ ح‍س‍ی‍ن‍ه‌ ارش‍اد و م‍ش‍ه‍د ب‍ه‌ان‍ض‍م‍ام‌ م‍ت‍ن‌ ک‍ام‍ل‌ ق‍ان‍ون‌ اس‍اس‍ی‌ م‍ص‍وب‍ه‌ س‍ال‌ ۱۳۵۸

  • #3
    Ali Khamenei
    “بسمـ الله...
    صفای طلبگی، همان دریاچۀ زلالِ آرامی‌ست که طوفان‌های مادیگری، معنویت و طمانینۀ الهی آن را آشفته نکرده است.”
    سید علی خامنه‌ای

  • #4
    حامد عسکری
    “من نخل شدم قرار شد خم نشوم
    جز با تو و خنده هات همدم نشوم
    يک سيب دگر بچين و حوايی کن
    نامردم اگر دوباره آدم نشوم”
    حامد عسکری, سرمه‌ ای

  • #5
    حامد عسکری
    “می روم حسرت دریای مرا دفن کنید
    اهل دیروزم و فردای مرا دفن کنید

    لحدم را بگذارید و به روی لحدم
    شال ابریشم لیلای مرا دفن کنید

    ایل من مرده کسی نیست که چنگی بزند
    وقت تنگ است بخارای مرا دفن کنید

    صخره ام صخره که دلتا شده از سیلی رود
    دل که خوب است فقط "تا"ی مرا دفن کنید

    تا پر از روسری و سیب شود شهر شما
    زیر این خاک غزل های مرا دفن کنید”
    حامد عسکری, خانمی که شما باشید

  • #6
    Irvin D. Yalom
    “وقتی فرد به دلیل انجام ندادن کاری که باید انجام می‌داد، احساس گناه می‌کند، این فکر پدید می‌آید که پس کاری می‌شد کرد و فضای حاصل از این فکر، بسیار تسکین‌دهنده‌تر از حقایق اگزیستانسیال طاقت‌فرسای زندگی است.”
    Irvin D. Yalom, Existential Psychotherapy

  • #7
    مهدی اخوان ثالث
    “لحظه ی دیدار نزدیک است
    باز من دیوانه ام ، مستم
    باز می لرزد ، دلم ، دستم
    باز گویی در جهان دیگری هستم
    های ! نخراشی به غفلت گونه ام را ، تیغ
    های ، نپریشی صفای زلفکم را ، دست
    و آبرویم را نریزی ، دل
    ای نخورده مست
    لحظه ی دیدار نزدیک است”
    مهدی اخوان ثالث / Mehdi Akhavan Sales

  • #8
    مهدی اخوان ثالث
    “هی فلانی! زندگی شاید همین باشد؟
    یک فریب ساده و کوچک
    آن هم از دست عزیزی که تو دنیا را
    جز برای او و جز با او نمی خواهی.
    من گمانم زندگی باید همین باشد.”
    اخوان ثالث

  • #9
    مهدی اخوان ثالث
    “قاصدک ! هان ، چه خبر آوردی ؟
    از کجا وز که خبر آوردی ؟
    خوش خبر باشی ، اما ،‌اما
    گرد بام و در من
    بی ثمر می گردی
    انتظار خبری نیست مرا
    نه ز یاری نه ز دیار و دیاری باری
    برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس
    برو آنجا که تو را منتظرند
    قاصدک
    در دل من همه کورند و کرند
    دست بردار ازین در وطن خویش غریب
    قاصد تجربه های همه تلخ
    با دلم می گوید
    که دروغی تو ، دروغ
    که فریبی تو. ، فریب
    قاصدک 1 هان ، ولی ... آخر ... ای وای
    راستی ایا رفتی با باد ؟
    با توام ، ای! کجا رفتی ؟ ای
    راستی ایا جایی خبری هست هنوز ؟
    مانده خکستر گرمی ، جایی ؟
    در اجاقی طمع شعله نمی بندم خردک شرری هست هنوز ؟
    قاصدک
    ابرهای همه عالم شب و روز
    در دلم می گریند”
    مهدی اخوان ثالث / Mehdi Akhavan Sales

  • #10
    فریدون مشیری
    “مشت می‌کوبم بر در
    پنجه می‌سایم بر پنجره‌ها
    من دچار خفقانم، خفقان
    من به تنگ آمده‌ام از همه چیز
    بگذارید هواری بزنم
    آی! با شما هستم
    این درها را باز کنید
    من به دنبال فضایی می‌گردم
    لب بامی
    سر کوهی
    دل صحرایی
    که در آن‌جا نفسی تازه کنم
    می خواهم فریاد بلندی بکشم
    که صدایم به شما هم برسد!
    من هوارم را سر خواهم داد!
    چاره درد مرا باید این داد کند
    از شما خفته‌ی چند!
    چه کسی می‌آید با من فریاد کند”
    فریدون مشیری

  • #11
    Mahmoud Darwish
    “مقهى وانت مع الجريدة جالس
    في الركن منسياً ، فلا أحد يهين
    مزاجك الصافي ،

    ولا أحد يفكر باغتيالك

    كم أنت منسي وحر في خيالك!”
    محمود درويش, كزهر اللوز أو أبعد

  • #12
    Mahmoud Darwish
    “و كن من أنتَ حيث تكون
    و احمل عبءَ قلبِكَ وحدهُ”
    محمود درويش

  • #13
    Mahmoud Darwish
    “في داخلي شُرْفَةٌ
    لا يَمُرُّ بها أَحَدٌ للتَّحيَّة.”
    محمود درويش

  • #14
    انتشارات صهبا
    “ولایت پذیری یعنی، فکرت را، عملت را، نگرش‌ها و روحیات و تمام ابعاد زندگی‌ات را با ولی زمان هم جهت کنی”
    صهبا, طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن

  • #15
    انتشارات صهبا
    “امام عسکری علیه‌السلام از قول جَدش نقل می‌کند که جَد بزرگوار ما فرموده است:
    مؤمن، برادر پدر و مادریِ مؤمن است، «اَلمُؤمِنُ اَخُو المُؤمِنِ لِاُمَّهِ وَ اَبیهِ»،
    یعنی ارتباط اینها و وثیقۀ میان اینها و پیوندی که میان دو مؤمن هست، پیوند برادریِ پدر و مادری است، نه برادریِ ناتنی حتی! این‌قدر اینها به هم نزدیکند. مراد از مؤمن کیست؟ .. آن‌که ایمان امام عسکری علیه‌السلام را دارد، آن‌کس که دنبال راه امام عسکری علیه‌السلام است. این چیست؟ این همان ارتباط مستحکم تشکیلاتی است میان امام و میان افراد و آحاد طرف‌داران و پیروان.
    1351/11/27”
    انتشارات صهبا, حلقه سوم انسان 250ساله

  • #16
    انتشارات صهبا
    “صلح امام حسن، تبدیل جبهۀ جنگ از روی زمین بود به زیر زمین. امام حسن علیه‌السلام مبارزه را تمام نکرد، مبارزه را قطع نکرد، جای مبارزه را عوض کرد، از روی زمین مبارزه را برد به زیر زمین. تشکیلاتی‌اش کرد، حزبی‌اش کرد، مخفی‌اش کرد، نهانش کرد. ۱۳۵۲/۱۱/۱۳

    حلقات «انسان ۲۵۰ساله»/ حلقۀ سوم”
    انتشارات صهبا, حلقه سوم انسان 250ساله

  • #17
    انتشارات صهبا
    “اگر انسان رابطۀ خود با خدا را درست کرد
    خداوند رابطۀ او با مردم را درست خواهد کرد”
    انتشارات صهبا, چهل حدیث از امامین صادقین

  • #18
    انتشارات صهبا
    “«این، جریانی که به نام روشنفکری در ایران پدید آمد ـ ادامه پیدا کرد و تا امروز هم آن جریان هنوز یک بقایایی دارد ـ ..با این سه خصوصیت به‌وجود آمد:

    بی‌اعتنایی به ایران،

    بی‌اعتنایی به اسلام و

    بی‌اعتنایی به مردم؛ این سه خصوصیت.

    در طول زمان البته روشنفکرانی بودند که این‌طور نبودند و خیلی کم بودند. از گذشته‌های دور حرفی نمی‌زنیم. اما در گذشته‌های نزدیک، جلال آل‌احمد جزو نمونه‌های بارز روشنفکری بود که این خصوصیت‌ها را نداشت. او نه به اسلام بی‌اعتنا بود، نه به ایران بی‌اعتنا بود و نه به مردم.1359/2/27»

    گفتار جریان روشنفکریِ اسلامی در ایران”
    انتشارات صهبا, جریان روشنفکری اسلامی در ایران

  • #19
    انتشارات صهبا
    “باید به ذهنیت دانشجویان و جوانان و اعتقادات و روحیۀ اسلامی و انقلابی آنها، خیلی توجه بشود.
    حقیقتاً جوانان موتور و راه‌اندازندۀ حرکت‌های بزرگ ـ هم مثبت و هم منفی ـ در جامعه هستند. اگر ما بتوانیم این مجموعۀ جوان بافرهنگ را که در نقطه‌ای به نام دانشگاه جمع شده‌اند، به‌سمت روحیۀ انقلابی و اسلامی جهت بدهیم، به نظرم می‌رسد که کشور و انقلاب، بزرگ‌ترین سود را از این بابت خواهد برد.
    ۱۳۶۸/۹/۲۱”
    انتشارات صهبا, عهد مشترک



Rss