Ehsan > Ehsan's Quotes

Showing 1-30 of 54
« previous 1
sort by

  • #1
    احمد شاملو
    “مرا
    تو
    بی سببی
    نيستی.
    به راستی
    صلت کدام قصيده ای
    ای غزل؟
    ستاره باران جواب کدام سلامی
    به آفتاب
    از دريچه ی تاريک؟

    کلام از نگاه تو شکل می بندد.
    خوشا نظر بازيا که تو آغازمی کنی!”
    احمد شاملو, ابراهیم در آتش

  • #2
    مهدی اخوان ثالث
    “با تو دارد گفت و گو شوريده‏ي مستي
    -مستم و دانم كه هستم من-
    اي همه هستي ز تو، آيا تو هم هستي؟”
    مهدی اخوان ثالث / Mehdi Akhavan Sales

  • #3
    Albert Camus
    “اندیشیدن، سرآغاز تحلیل رفتن است”
    آلبر کامو/Albert Camus

  • #4
    حسین پناهی
    “و رسالت من این خواهد بود
    تا دو استکان چای داغ را
    از میان دویست جنگ خونین
    به سلامت بگذرانم
    تا در شبی بارانی
    آن ها را
    با خدای خویش
    چشم در چشم هم نوش کنیم”
    حسین پناهی

  • #5
    حسین پناهی
    “معنای این همه سکوت چیست؟
    من گم شدم در تو؟
    یا تو گم شدی در من ای زمان؟
    کاش هرگز آن روز
    از درخت انجیر
    پایین نیامده بودم.”
    حسین پناهی

  • #6
    حسین پناهی
    “هنوز از اتاق همینگوی بوی باروت میاد
    هنوز هم ادکلن مرلین مونرو نیمه تمام مانده
    و پیرزنان به وقت گذشتن از کف آخرین اتاق مایاکوفسکی دامن خود را جمع می کنند
    یکی می آید به زور
    یکی می رود به انتخاب”
    حسین پناهی

  • #7
    رسول یونان
    “روزها پُـــر و خــــــالي مي شوند



    مثل فنجـان هاي چاي در كافه هاي بعد ازظهر



    امـــــــا . . .



    هيچ اتفاق خــــــاصي نمي افتد



    اينكه مثلا تو ناگهــــــان



    در آن سوي ميــــز نشسته بـــــــاشي”
    رسول يونان

  • #8
    محمود دولت‌آبادی
    “عجیب ترین خوی آدمی این است که می داند فعلی بد و آسیب رسان است، اما آن را انجام می دهد به کرات هم. هر آدمی، دانسته و ندانسته، به نوعی در لجاجت و تعارض با خود به سر می برد، و هیچ دیگری ویرانگرتر از خود آدمی نسبت به خودش نیست.”
    محمود دولت آبادی / Mahmoud Dolat Abadi, سُلوک

  • #9
    محمود دولت‌آبادی
    “انسان چگونه حسی ست ، من چگونه حسی هستم وقتی خودم را ،بارانی ام را ، شال گردنم را و چمدانم را با خود حمل می کنم از جایی که نمی شناسم به جایی که فقط یک احتمال هست برایِ آسودن؟ من چگونه حسی هستم ووقتی ذهنم شاخه ،شاخه،شاخه است که من در هر شاخه اش اسیر و اسیر و اسیرم به جستجویِ نیافتن و نبودِ آنچه در جستجویش هستم”
    محمود دولت آبادی / Mahmoud Dolat Abadi, سُلوک

  • #12
    مهدی اخوان ثالث
    “هی فلانی! زندگی شاید همین باشد؟
    یک فریب ساده و کوچک
    آن هم از دست عزیزی که تو دنیا را
    جز برای او و جز با او نمی خواهی.
    من گمانم زندگی باید همین باشد.”
    اخوان ثالث

  • #13
    Ogden Nash
    “A door is what a dog is perpetually on the wrong side of.”
    Ogden Nash, The Private Dining-room and Other Verses
    tags: dog, door

  • #14
    Albert Einstein
    “Two things are infinite: the universe and human stupidity; and I'm not sure about the universe.”
    Albert Einstein

  • #15
    Mahatma Gandhi
    “Be the change that you wish to see in the world.”
    Mahatma Gandhi

  • #16
    Marcus Tullius Cicero
    “A room without books is like a body without a soul.”
    Marcus Tullius Cicero

  • #17
    Mae West
    “You only live once, but if you do it right, once is enough.”
    Mae West

  • #18
    Frank Zappa
    “So many books, so little time.”
    Frank Zappa

  • #19
    “If death is inevitable, one should try to die well.”
    Mary Jo Putney, Dark Mirror

  • #20
    John Lennon
    “Count your age by friends, not years. Count your life by smiles, not tears.”
    John Lennon

  • #21
    “Promise Yourself

    To be so strong that nothing
    can disturb your peace of mind.
    To talk health, happiness, and prosperity
    to every person you meet.

    To make all your friends feel
    that there is something in them
    To look at the sunny side of everything
    and make your optimism come true.

    To think only the best, to work only for the best,
    and to expect only the best.
    To be just as enthusiastic about the success of others
    as you are about your own.

    To forget the mistakes of the past
    and press on to the greater achievements of the future.
    To wear a cheerful countenance at all times
    and give every living creature you meet a smile.

    To give so much time to the improvement of yourself
    that you have no time to criticize others.
    To be too large for worry, too noble for anger, too strong for fear,
    and too happy to permit the presence of trouble.

    To think well of yourself and to proclaim this fact to the world,
    not in loud words but great deeds.
    To live in faith that the whole world is on your side
    so long as you are true to the best that is in you.”
    Christian D. Larson, Your Forces and How to Use Them

  • #22
    George Eliot
    “It is never too late to be what you might have been.”
    George Eliot

  • #23
    Albert Einstein
    “Science without religion is lame, religion without science is blind.”
    Albert Einstein

  • #24
    Jalal ad-Din Muhammad ar-Rumi
    “Knock, And He'll open the door
    Vanish, And He'll make you shine like the sun
    Fall, And He'll raise you to the heavens
    Become nothing, And He'll turn you into everything.”
    Jalal Ad-Din Rumi

  • #25
    Audre Lorde
    “Your silence will not protect you.”
    Audre Lorde, Sister Outsider: Essays and Speeches

  • #26
    Ali Shariati

    همیشه رمانتیسمِ من کار را خراب می‌کند. چه ضررها از دستِ این رمانتیسم کشیده‌ام... کِی خواهم توانست از این دنیای مه آلودِ افسانه و اساطیر به زمین باز آیم ؟... روحِ من در این جهانِ رئالیسم هیچ نمی‌یافت که مرا نگاه دارد. چهرهٔ واقعیت‌ها همه برایم زشت و پست و بی‌ارج بود و سرم به بندِ هیچ کدام فرود نمی‌آمد. " آنچه بود" دلِ مرا قانع نمی‌کرد، ناچار به "آنچه باید باشد و نیست" گریختم... بیزاری از هر چه هست و جذبهٔ آنچه باید باشد و شایستهٔ بودن است، دنیای ایده آلیسمِ مطلقِ بلند و زیبا و متعالی که مَسکنِ من و اقامتگاهِ من و سرزمینِ راحتیِ من است، نه تنها در احساسِ من است، که در افکارِ من نیز رخنه کرده است. هر چه "نه این" است هر جا "نه اینجا "ست، سرزمینِ مقصودِ من و سرچشمهٔ مطلوبِ من است. آن "نمی‌دانم کجا "، آن "نمی‌دانم چی"، مرا همواره وسوسه می‌کرده است و همواره به خود مشغول داشته و " اینجا " و " اینها " را همه از یادِ من برده است

    دکتر علی شریعتی / Ali Shariati

  • #27
    رسول یونان
    “بدهکار هیچ کس نیستم

    جز همین ماه

    که از پشت میله ها می گذرد

    که می توانست

    از اینجا نگذرد و

    جایی دیگر

    مثلا در وسط دریایی خیال انگیز

    بچسبد به شیشه کابین یک تاجر پولدار

    بدهکار هیچ کس نیستم

    جز همین ماه

    که تو را به یادم می آورد.”
    رسول یونان

  • #28
    عباس صفاری
    “دنيا كوچكتر از آن است
    كه گم شده اي را در آن يافته باشي
    هيچ كس اينجا گم نمي شود
    آدمها به همان خونسردي كه آمده اند
    چمدانشان را مي بندند
    و ناپديد مي شوند
    يكي در مه
    يكي در غبار
    يكي در باران
    يكي در باد
    و بي رحم ترينشان در برف
    آنچه به جا مي ماند
    رد پايي است
    و خاطره اي كه هر از گاه
    پس مي زند مثل نسيم سحر
    پرده هاي اتاقت را”
    عباس صفاری / Abas Safari, کبریت خیس

  • #29
    Sadegh Hedayat
    “در زندگی زخمهایی است که روح را آهسته در انزوا می خورد ومیتراشد”
    صادق هدایت / Sadegh Hedayat, The Blind Owl

  • #30
    Roberto Bolaño
    “Books are finite, sexual encounters are finite, but the desire to read and to fuck is infinite; it surpasses our own deaths, our fears, our hopes for peace.”
    Roberto Bolano

  • #31
    بیژن مفید
    “ميگه يه دل مگه از پوالده اه تو اين دوره زمونه چششو هم بذارهٓ
    هيچ چيزي نبينه
    يا اگر چيزي ديد خم به ابروش نياره ؟”
    بیژن مفید

  • #32
    بیژن مفید
    “از همون روزي ٓکه
    خاله سوسكه با ميني ژوپ خودش ، پاتو اين شهر گذاشت ، ديگه يك دل توي اين ديار پيدا نمي شه”
    بیژن مفید, شهر قصه



Rss
« previous 1