صفورا > صفورا's Quotes

Showing 1-2 of 2
sort by

  • #1
    “آدم‌ها می‌آیند
    زندگی می‌کنند
    می‌میرند
    و می‌روند
    اما
    فاجعه‌ی زندگی تو
    آن هنگام آغاز می‌شود
    که آدمی می‌ميرد
    اما
    نمی‌رود
    می‌ماند
    و نبودنش در بودن تو
    چنان ته ‌نشین می‌شود
    که تو می‌میری در حالی که زنده­‌ای
    و او زنده می‌شود در حالی که مرده است

    از مزار که بازگشتی
    قبرستان را به خانه نیاور”
    آزاده طاهايي / Azadeh Tahaei

  • #2
    عباس صفاری
    “زمستان را
    به خاطر چتری دوست دارم
    که سرپناهش را در باران
    قسمت می‌کنی با من
    و هر قدر هم که گرم بپوشی
    یقین دارم باز
    در صف خلوت سینما خودت را
    دلبرانه می‌چسبانی به من

    هنوز باورم نمی‌شود
    که سال به سال
    چشم به راه زمستانی می‌نشینم
    که سال‌ها
    چشم دیدنش را نداشته‌ام”
    عباس صفاری / Abas Safari, خنده در برف



Rss