الان که این جملات را می نویسم ساعت از سه نیم شب گذشته و این جملات از بوبن است که مرا از در برابر رخداد ناخوشایندی که ناخواسته با آن مواجه شده ام هم تسلی می دهد و هم شهامت که درست ببینم و به اشتباهم اعتراف کنم و درست عمل کنم. چیزهایی که واقعا شهامت و توانایی ژرفی می طلبند و دلیل این همه آشفتگی در درون های ما هم شاید همین فقدان شهامت ناشی از توهم و کوری ماست . و اما گفته های بوبن: در لحظه های بحرانی ارزشها واژگون می شوند. حقیقت به لطف
مصیبت رخ می نماید. در واقع ما جز شمار بس اندکی چیزهای حقیقی در اختیار
نداریم که می توانیم از آنها تسلی خاطربیابیم. یقین دارم که اگر مردمان به راستی
می دانستند که خواهند مرد ما را به خانه خویش می خواندندتا با یکدیگر همسفره
گردیم. با ناشناسان همصحبت می شدند در خانه شان را به روی بیگانگان
میگشودند و کلام و طعام خویش را با ایشان قسمت می کردند: در روح آن کس که
هم اینک خبر مرگ قریب الوقوع خویش را شنیده است (ومرگ ما همواره قریب
الوقوع است)اعتبار جامعه فرو می کاهد و هوشمندی راستین فزونی می گیرد.
و اما گفته های بوبن:
در لحظه های بحرانی ارزشها واژگون می شوند. حقیقت به لطف
مصیبت رخ می نماید. در واقع ما جز شمار بس اندکی چیزهای حقیقی در اختیار
نداریم که می توانیم از آنها تسلی خاطربیابیم. یقین دارم که اگر مردمان به راستی
می دانستند که خواهند مرد ما را به خانه خویش می خواندندتا با یکدیگر همسفره
گردیم. با ناشناسان همصحبت می شدند در خانه شان را به روی بیگانگان
میگشودند و کلام و طعام خویش را با ایشان قسمت می کردند: در روح آن کس که
هم اینک خبر مرگ قریب الوقوع خویش را شنیده است (ومرگ ما همواره قریب
الوقوع است)اعتبار جامعه فرو می کاهد و هوشمندی راستین فزونی می گیرد.