بحث و پیشنهاد discussion
دلیلی محبوبیت آثار رمنس
date
newest »
newest »
message 1:
by
Parsa
(new)
May 15, 2017 07:59AM
در سالی گذشت آثار خیلی زیادی مثل من پیش از تو آثار جان گرین و در نهایت همین 13 دلیل صرف رمنس بودن بسیار معروف شدن و به قولی اورریتد در حالی که هیچ ارزش ادبی و یا داستانی ای ندارن. به نظر شما دلیل این همه محبوبیت چیه؟
reply
|
flag
به چالش کشیدن احساسات؟
بنظرم این نویسنده ها از نقاط ضعف خواننده های استفاده میکنن برای نوشته هاشون.
کاری میکنن آدم با شخصیت داستان همزاد پنداری بکنه
تصاویری از یک زندکی امکان پذیر رو در قالب یک کتاب ارائه میدن
گرچه خیلی هاشون هم واقعا موفق نمیشن
من به شخصه جذابیتی در کتابای مویز و جان گرین نمی یابم.
سیزده دلیل هم قطعا سریالش بهتر بود.
بنظرم این نویسنده ها از نقاط ضعف خواننده های استفاده میکنن برای نوشته هاشون.
کاری میکنن آدم با شخصیت داستان همزاد پنداری بکنه
تصاویری از یک زندکی امکان پذیر رو در قالب یک کتاب ارائه میدن
گرچه خیلی هاشون هم واقعا موفق نمیشن
من به شخصه جذابیتی در کتابای مویز و جان گرین نمی یابم.
سیزده دلیل هم قطعا سریالش بهتر بود.
من بشخصه کتاب من پیش از تو رو پسندیدم درسته که نثر ساده ای داشت ولی داستان دلچسب بود و یجورایی عشق متفاوتی رو توصیف میکرد برعکس من پیش ار تو که دقیقا از همون عشقای آبکی دیگه بود۱۳ دلیل هم که سریاش بسیار عالی بود و البته موضوع بسیار حساسی داشت و بنظرم درست نیست اون رو رومانتیک محض دونست
Shayan wrote: "من بشخصه کتاب من پیش از تو رو پسندیدم درسته که نثر ساده ای داشت ولی داستان دلچسب بود و یجورایی عشق متفاوتی رو توصیف میکرد برعکس من پیش ار تو که دقیقا از همون عشقای آبکی دیگه بود
۱۳ دلیل هم که سریاش..."
البته باید توجه کرد که هردو رو نوشتید من پیش از تو :دی
۱۳ دلیل هم که سریاش..."
البته باید توجه کرد که هردو رو نوشتید من پیش از تو :دی
فکر میکنم چون ما رو به زندگی امیدوارتر میکنن وحس خوبی که بعد از خوندن این اثار .داریم باعث میشه دوباره ژانر مورد علاقه ما توی مطالعه باشن
Hamide wrote: "فکر میکنم چون ما رو به زندگی امیدوارتر میکنن وحس خوبی که بعد از خوندن این اثار
.داریم باعث میشه دوباره ژانر مورد علاقه ما توی مطالعه باشن"
البته خیلی هاشون امیدوار کننده نیستن اصلا :دی
.داریم باعث میشه دوباره ژانر مورد علاقه ما توی مطالعه باشن"
البته خیلی هاشون امیدوار کننده نیستن اصلا :دی
فکر کنم یکی از دلایلش می تونه این باشه که احساسات رومانتیک برای عامه ی مردم قابل فهم تره. خیلیا هستن که احساس بین دو دوست، بین یه فرمانده و سربازاش یا ارباب و برده ش، احساس یه پادشاه به مردمش یا حتی احساسات بین اعضای خانواده رو عمیق درک نمی کنن و عظیم نمی بیننش، ولی خب رومنس تقریبا برای هر کسی تاثر برانگیز و قابل فهمه. تعداد بیشتری از خواننده های این قبیل آثار رومنس هم فکر کنم جوونای همسن و سال خودمون باشن که این منطقی ترش می کنه.
Roya wrote: "فکر کنم یکی از دلایلش می تونه این باشه که احساسات رومانتیک برای عامه ی مردم قابل فهم تره. خیلیا هستن که احساس بین دو دوست، بین یه فرمانده و سربازاش یا ارباب و برده ش، احساس یه پادشاه به مردمش یا ح..."
با شما کاملا موافقم و اگر بخوام نظر خودمو بگم،من که به شخصه رومنس رو فقط جهت بیشتر کردن لذت داستان میپسندم و به سبک آن علاقه چندانی ندارم. اما رومنس بین نوجوانان هم طرفدار زیادی دارد که دلیلیش احتمالا یا همین دلیلیست که شما گفتید و یا این است که برایشان مورد عشق قرار گرفتن یا عاشق شدن کمی ملموس تر و جذاب تر باشه تا اینکه به قول شما پادشاهیی که هرگز قدرت و جایگاه او را درک نکرده اند.
والا آثار رمنس داریم آثار رمنس:/بعضی رمنس ها رو میشه تحمل کرد و آدم خوشش میاد که بخونه مثل آثار جان گرین...چون یه سبک متفاوتی دارن و به نظرم برای این موفق هستن که فقط به عشق تمرکز نکردن! البته ماشالا آثار ایشون یه جورین که آدم میخونه تا سه روز به دیوار اتاقش خیره میشه (دقیقا اتفاقی بعد از خوندن لوکینگ فور آلاسکا برای من افتاد) از بس که پایان غمگین دارن
اما بعضی آثار رمنس هم هستن که دیگه آدم دلش میخواد سرش رو بکوبونه به دیوار...مثلا من وقتی جین ایر رو میخوندم...دیگه دلم میخواست خودمو از پنجره بندازم بیرون! مثلا یه قسمت بود که میگفت دختره و پسره مایل ها با هم فاصله دارن...یه شب دختره احساس میکنه که یه صدایی میشنوه "جین جین...تو کجایی؟!" و اونم همینجوری میگه " دارم میام" بعد از چند مدت که این دو تا همدیگه رو میبینن پسره میگه من یه شب اسم تو رو صدا زدم و پرسیدم کجایی که بعد چند ثانیه صدای تو رو شنیدم که میگی دارم میام!!!
نه واقعا یعنی چی؟!..زیادی بزرگش کرده بود...دیگه در این حد عشق کارش از "آخی چقدر رمانتیک" گذشته بود و به این رسیده بود که " دقیقا منو چی فرض کردی؟ "
سیزده دلیل برای...رو من رمنس نمیدونم...حالا شاید یکم بین هانا و کلی...ولی خب بیشتر موضوع اجتماعی بود...و اینکه به آدم می فهموند که شاید ما فک کنیم تو زندگی دیگران هیچ تاثیری نداریم ولی شاید یه نگاهمون باعث از بین رفتن زندگی یکی شده!
ارباب حلقه ها بیشتر فروش داشت یا هری پاتر؟کدومشون ارزش ادبی بیشتری داشتن؟
مردم چیزایی که راحت بشه خوندش رو ترجیح میدن :))
Mohammad wrote: "ارباب حلقه ها بیشتر فروش داشت یا هری پاتر؟کدومشون ارزش ادبی بیشتری داشتن؟
مردم چیزایی که راحت بشه خوندش رو ترجیح میدن :))"
این سوال داره عایا؟! معلومه که هیچ کدوم:/
فقط پرسی جکسون :))))) از این بهتر مگه رمان هست؟
هیچ وقت حس خوبی نسبت به هری پاتر نداشتم احساس میکنم همچین چیزی هم نیست که بیاد برترین رمان کودک و نوجوان در دنیا بشه
در ضمن وسط بحث اثار رمنس جای همچین سوالیه عایااااا؟؟؟
Sara Wilde wrote: "Mohammad wrote: "ارباب حلقه ها بیشتر فروش داشت یا هری پاتر؟کدومشون ارزش ادبی بیشتری داشتن؟
مردم چیزایی که راحت بشه خوندش رو ترجیح میدن :))"
این سوال داره عایا؟! معلومه که هیچ کدوم:/
فقط پرسی جکس..."
اتفاقا یکی از دلایل محبوبیت پرسی جکسون اینه که خوندنش آسونه :))
کلا میخواستم بگم دلیل محبوبیت آثار رمنس پایین بودن سطح ادبی و مفهومیشه که باعث میشه راحت خوندش و نیازی نیست موقع خوندنش فکر کنی و احساس اینجا بیشتر از عقل فعالیت میکنه
Shayan wrote: "واقعا ؟؟!!پرسی جکسن اصلا با هری پاتر و ارباب حلقه ها قابل مقایسه نیست چه روزگار عجیبی شده"
آره چون خیلی خیلی بهتره😂😂😂
درسته که نثر ارباب حلقه ها با هیچ کدوم از کتاب های نام برده قابل مقایسه نیست. ولی همه چیز یک کتاب نثرش نیست. به شخصه از آثار رمنس هیچ لذتی نمیبرم. اما بحث درباره ی بهتر بودن هری پاتر یا ارباب حلقه ها یا پرسی جکسون قطعا به هیچ جایی نمیرسه. ارباب حلقه ها که دنیای فانتزی کاملی رو در بر داره قضیش کلا جداست. ولی هری پاتر و پرسی جکسون که هردو دنیای مدرن و فانتزی رو مخلوط کردن شاید بشه مورد مقایسه قرارشون داد.در این صورت، هری پاتر جزو اولین آثار نوجوانانه ی فانتزی محسوب میشه!؟ و یه جور شروع ایده پردازی و پرداختن به دنیاهایی این سبکی.
پرسی جکسون هم به نوبهی خودش اصلا نثر راحتی نداره. شاید از نظر محاوره ای بودن و بکار نبردن اصطلاحات سنگین از ارباب حلقه ها راحت تر باشه، ولی واقعا چیزی نیست که قابل مقایسه با نثر آثار رمنس باشه.
پرسی جکسون هم شروع ادغام اساطیر باستانی و دنیاهای باستانی با دنیای مدرن بود.
در هر صورت همشون ارزش مشابهی دارن و این فقط سلیقه ی شخصی افراده که میان
میگن فلان چیز بهتره و فلان چیز بدتره یا اصلا حساب نمیشه.
هر سه مجموعه شروع سبک خاصی هستن.
ولی نظر "شخصی" من هنوز اینه که پرسی جکسون سرگرم کننده تر، آموزنده تر و جالب تره.
مقوله عشق، به صورت کلی یه مقوله عامه پسند هست. حالا من اطلاع چندانی از کشورای خارجی ندارم، ولی تو همین ایران خودمون، شما راه بیفت تو خیابونا، از کسایی که خیلیم اهل کتاب و مطالعه نباشن بپرس رمان عاشقانه خوشت میاد یا نه؟ اکثرا میگن آره. به خصوص بین نوجوونا و جوونا، که به خاطر سنشون خیلی به این جور مسائل فکر میکنن و علاقمند هستن. حالا بزرگترا شاید دغدغه ها و مشکلات زندگی یکم فاصله شون داده باشه :Dولی کلا از خانم خونه دار بگیر تا کارمند تا دانش آموز و دانشجو و...؛ بدشون نمیاد بیکار که شدن برن سراغ یه کتابی مثل من پیش از تو (هنوز نخوندمش نظری ندارم در موردش شاید واقعا کتاب خوبی باشه)
سبک های دیگه یه طوری هست که همه ممکنه درک نکنن. مثلا خیلیا فانتزی میخونن نمیفهمنش اصلا (-_-) . یا علمی تخیلی. یا کتابای فلسفی که واقعا درکشون مشکل هست برای کسی که تفکر و مطالعه قبلی نداشته باشه و نیازمند عمیق شدن هستن. اما مشخصه که خیلیا به عبارتی "حوصله ندارن" عمیق شن یا یکمی فکر کنن یا... . ذهن درگیر نمیخوان. صرفا میخوان چیزی بخونن که یکم سرگرمشون کنه و حس و حال خوب بهشون بده. و چی بهتر از کتاب عاشقانه؟ چیزی که درکش برای همه ساده س. چه بسا با شخصیت ها همزاد پنداری هم داشته باشن... البته در این زمینه بازم حرف برای گفتن زیاد هست و همین الانشم خیلی طولانی شده پیام... در کل نظر من این بود :D
ضمنا بگم که من خودم جز طرفدارای سبک عاشقانه هستم چه به عنوان سبک کمکی چه اصلی ولی قطعا عاشقانه ای که خوب نوشته شده باشه :))


