انجمن شعر discussion
ترجمه شعر
>
"ماه"/اي.اي.كمينگز"
date
newest »
newest »
چه شعر قشنگي بود. مرسي. ... ترجمه اش هم به نظرم قشنگ بود... درست عين خودش...
ولي اي كاش مي نوشتي كه شعر از كي هست.
راستي ميدونيد اين كمينگز كي يا چي ميتونه باشه؟
ولي اي كاش مي نوشتي كه شعر از كي هست.
راستي ميدونيد اين كمينگز كي يا چي ميتونه باشه؟
ادوارد استيلن كمينگز" از شاعران و نقاشان ِ معروف ِ امريكايي ،شاعري رويا انديش بود با حسي لطيف و نگاهي مثبت كه با شگرد هاي غريب ِ زباني زمين را به آسمان وُ شهرِ رويا ها مي دوخت شعرش ، شعر ِ بهار و ُ پرنده وُ عشق وُ راز
گُل وُ باران وُ زندگي
شعر ِ آري ها بود!
***
edward stlin cummings
(1894_1962)
سپاسگزارم
چه جالب. مرسي. من واقعا هيچ وقت اسمش رو نشنيده بودم و نمي شناختمش.
بازم ممنونم از اين انتخاب خوب
:)
بازم ممنونم از اين انتخاب خوب
:)
سلام! ترجمه خوبی بود! ممنون! اما توجه کنید که استفاده از فعل برمیشود که به یک زبان کهن تر(آرکاییک است. به لحن ترجمه لطمه می زند .کلمه با فراست هم می توانست با کلمه ساده تر و خوش آهنگ تری عوض شود. اما در کل از ترجمه لذت بردم.)



***
**
كه مي داند شايد ماه
بالنی باشد پُر از مردماني زیبا
که از شهر ِ با فراستي/ به آسمان بَر شده باشد!؟
و اگر تو وُ من بتوانيم/به درون ِ آن رَويم
و اگر مرا وُ تو را/به درون ِ بالن شان برند
این طوری ست که/ما با همهءمردم ِ زيبا/به بالاتر ها خواهيم رفت
بالاتر از خانه ها وُ منار ِ کلیسا ها وُ ابرها
***
پرواز کنان/دور شو وُ دور شو/در شهر ِ با فراستی که
تا کنون کسی آن را نديده است
آنجا که/ همیشه/ بهار است
و هر کسی
عاشق است
و ُگل ها خودشان را می چينند
e.e.cummings"
ای.ای.کمینگز
*************
who knows if the moon's
a balloon,coming out of a keen city
in the sky--filled with pretty people?
(and if you and i should
get into it,if they
should take me and take you into their balloon,
why then
we'd go up higher with all the pretty people
than houses and steeples and clouds:
go sailing
away and away sailing into a keen
city which nobody's ever visited,where
always
it's
Spring)and everyone's
in love and flowers pick themselves
e.e cummings
*****************
"ستارگان"
روزي سياهي
ستاره يي كوچك را
كه بزرگتر از آن نبود كه نتوان فهميد
با دستش گرفت
"تا مراسفيد نكني ،ولت نميكنم":
و ستاره چنان كرد و از آن زمان
ستارگان در شب مي درخشند
"e.e cummings"
اي.اي.كمينگز
*******************
one day a nigger
caught in his hand
a little star no bigger
than not to understand
''i`ll never let you go
until you`ve made me white"
so she did and now
stars shine at night
***
"e.e.cumminngs"/"برگردان ِ دكتر سيروس شميسا"