داستان هاي كوتاه طنز discussion

24 views
از دیگران > توالت - +16

Comments Showing 1-7 of 7 (7 new)    post a comment »
dateUp arrow    newest »

message 1: by Ramin_lion (new)

Ramin_lion | 89 comments Mod
من تقریباً تو دستشویی نشسته بودم که از دستشویی کناری صدایی شنیدم که گفت؛
سلام حالت خوبه؟
من اصلاً عادت ندارم که تو دستشویی هر کی رو که پیدا کردم شروع کنم به حرف زدن باهاش، اما نمی دونم اون روز چِم شده بود که پاسخ واقعاً خجالت آوری دادم؛

- حالم خیلی خیلی توپه.
بعدش اون آقاهه پرسید؛
- خوب چه خبر؟ چه کار می خوای بکنی؟
با خودم گفتم، این دیگه چه سؤالی بود؟ اون موقع فکرم عجیب ریخت به هم برای همین گفتم؛
- اُه منم مثل خودت فقط داشتم از اینجا می گذشتم..
وقتی سؤال بعدیشو شنیدم، دیدم که اوضاع داره یه جورایی ناجور میشه، به هر جور
بود خواستم سریع قضیه رو تموم کنم؛
- منم می تونم بیام طرفت؟
آره سؤال یکمی برام سنگین بود. با خودم فکر کردم که اگه مؤدب باشم و با حفظ احترام صحبتمون رو تموم کنم، مناسب تره، بخاطر همین بهش گفتم؛
- نه الآن یکم سرم شلوغه!!!
یک دفعه صدای عصبی فردی رو شنیدم که گفت:
- ببین. من بعداً باهات تماس می گیرم. یه احمقی داخل دستشویی بغلی همش داره به همه سؤال های من جواب
می ده!!! ول کن هم نیست


message 2: by Sanaziii (last edited Nov 12, 2009 08:02AM) (new)

Sanaziii | 46 comments تبریک می گم دوست عزیز
یه طنز به تمام معنابود...;D


message 3: by Motahhareh (new)

Motahhareh | 2 comments :))
لذت بردم


message 4: by Nazanin1987 (new)

Nazanin1987 | 178 comments Mod
ممنون رامین خان
مطالب زیبایی
جمع آوری میکنید


message 5: by Mojtaba (new)

Mojtaba Khosravi (mojtabakh) | 21 comments ممنونم از لبخندی که بر لبم نشاندی، رامین گرامی


message 6: by Bahar (new)

Bahar | 33 comments خیلی زیبا بود
آفرین


message 7: by Ramin_lion (new)

Ramin_lion | 89 comments Mod
یاران گرامی درود
سپاس از توجهتان و شادم از اینکه خوشتان امد

شاد باشید
بدرود


back to top