سهراب سپهری / sohrab sepehri discussion

This topic is about
Sohrab Sepehri
inspirational poetry
>
چند خط سهراب،کهکشانی از معنی و احساس
date
newest »


بی اشک، چشمان تو ناتمام است، و نمناکی جنگل نارساست

اندكي صبر ، سحر نزديك است
هردم اين بانگ برآرم از دل
واي ، اين شب چقدر تاريك است

حرفي از جنس زمان نشنيدم
هيچ چشمي، عاشقانه به زمين خيره نبود
كسي از ديدن يك باغچه مجذوب نشد
هيچ كسي زاغچهيي را سر يك مزرعه جدي نگرفت

چقدر هم تنها
خيال مي كنم
دچار آن رگ پنهان رنگ ها هستي
دچار يعني
عاشق
و فكر كن كه چه تنهاست
اگر ماهي كوچك ، دچار آبي درياي بيكران باشد
چه فكر نازك غمناكي

میرسد دست به بام ملکوت
گاه در بستر بیماری من
حجم گل چند برابر شده است
و فزون تر شده است
قطر نارنج،شعاع فانوس

مرگ باخوشه انگور می اید به دهان
وبدانیم اگر مرگ نبود
دست ما در پی چیزی می گشت

چه سيب هاي قشنگي
حيات نشئه تنهايي است
...
قشنگ يعني چه؟
قشنگ يعني تعبير عاشقانه اشكال
و عشق ، تنها عشق
ترا به گرمي يك سيب مي كند مانوس

من ندیدم بیدی سایه اش را بفروشد به زمین
رایگان می بخشد نارون شاخه خود را به کلاغ
هر کجا برگی هست شور من می شکفد

و بدانیم اگر مرگ نبود
دست ما پی چیزی می گشت
و نترسیم از مرگ
مرگ پایان کبوتر نیست
مرگ وارونه ی یک زنجره نیست
مرگ در ذهن اقاقی جاریست
مرگ در آب و هوای خوش اندیشه نشیمن دارد
مرگ در ذات شب دهکده، از صبح سخن می گوید
مرگ با خوشه انگور میاید به دهان
مرگ در حنجره ی سرخ گلو می خواند
مرگ مسئول قشنگی پر شاپرک است
مرگ گاهی ریحان می چیند
مرگ گاهی وودکا می نوشد
گاه در سایه نشسته است، به ما می نگرد
و همه می دانیم
ریه های لذت
پر اکسیژن مرگ است.
درنبندیم بروی سخن زنده ی تقدیر،
که از پشت چپرهای صدا می شنویم...

و بدانیم اگر مرگ نبود
دست ما پی چیزی می گشت
و نترسیم از مرگ
مرگ پایان کبوتر نیست
مرگ وارونه ی یک زنجره نیست
مرگ در ذهن اقاقی جاریست
مرگ در آب و هوای خوش اندیشه نشیمن دارد
مرگ در ذات شب دهکده، از صبح سخن می گوید
مرگ با خوشه انگور میاید به دهان
مرگ در حنجره ی سرخ گلو می خواند
مرگ مسئول قشنگی پر شاپرک است
مرگ گاهی ریحان می چیند
مرگ گاهی وودکا می نوشد
گاه در سایه نشسته است، به ما می نگرد
و همه می دانیم
ریه های لذت
پر اکسیژن مرگ است.
درنبندیم بروی سخن زنده ی تقدیر،
که از پشت چپرهای صدا می شنویم...

و تنهایی من شبیخون حجم تو را پیش بینی نمی کرد
و خاصیت عشق این است