دكتر عبدالكريم سروش discussion
نقدو بررسي آثار دكتر سروش
date
newest »

message 1:
by
Mina
(new)
Jan 04, 2010 09:11PM

reply
|
flag

بدیهی است که هر اندیشمندی متاثر از پیشینیان خویش است
در دیدگاههای دکر سروش شما رد بای هشتصد سال تفکر فلسفی را می بینید

البته در این که هر دو روشنگر دینی هستند شکی نیست
اما من فکر نمی کنم اگر شریعتی امروز زنده بود
...زیاد علاقه ای به شنیدن حرف های طرفداران پوپر داشت
شریعتی سعی کرد به کالبد اسلام روح انقلابی بدمه
و اسلامی که معرفی کرد بیش تر شبیه به نوعی کاریکاتور
از مارکسیسزم بود
و این هیچ شباهتی به اسلام لیبرال سروش نداره
البته این نظر منه


فکر می کنم شما اصلا انسان با منطقی نیستی و آراءیی که مخالف نظرات شماست نمی پسندیو حتی حاضر نیستی به آن فکر کنی بهترنیست اگر نمی توانی منطق داشته باشی در مباحث خودت را دخالت ندهی تا از گفته ها و نوشته هایی دوستانی استفاده کنیم که با ادله حرفهایشان را بیان می کنند.
اصلا قابل مقايسه نيستند اين دو
اقاي دكتر شريعتي نو انديش ديني به حساب نمي ايند
اقاي دكتر شريعتي نو انديش ديني به حساب نمي ايند

اقاي دكتر شريعتي نو انديش ديني به حساب نمي ايند
"
در بستر زمانی ومکانی ی خودش
مسلما یک نواندیش دینی به حساب میآد
فراموش نکنیم این شریعتی بود
که تز اسلام منهای روحانیت رو
مطرح کرد
شریعتی با بعضی مقدسات مردمی درافتاد تا بتونه
اسلام رو نوعی تصفیه کنه تا از پای منبر
به خیابون ها بکشه
اسلام رو به نوعی ایدئولوژی تبدیل کنه
که موفق هم شد
هنوز خیلی از این به اصطلاح نواندیشان
فی المثل یوسفی اشکوری
افتخار خودشون می دونن که شاگرد فکری شریعتی هستند
یکسر روشن فکری دینی ما شریعتی قرار داره
حالا این که امثال گنجی و سروش این رو قبول
ندارند یک بحث دیگه ست
با وجود اختلاف نظرهای فراوان میان آنها در تعریف، نقد و آسیب شناسی روشنفکری، شاید بتوان "رها نشدن روشنفکران ایرانی از وابستگی به غرب در بدو تولد" را نقطه اشتراک و اتحاد میان آنها عنوان کرد
امااز طرفي ديگر مشکل سروش با اندیشههای شریعتی "اسلامی انقلابی" او "عرفان در صحنه" و به تعبیر سروش "انتظار حداکثری" او از دین بود. درنهایت همین باعث شد، سروش که در دیار غربت جسم بیجان شریعتی را غسل داده و در کفن نهاده بود، بعداً روح اندیشههایش را تشییع کند و در خاک گذارد.
امااز طرفي ديگر مشکل سروش با اندیشههای شریعتی "اسلامی انقلابی" او "عرفان در صحنه" و به تعبیر سروش "انتظار حداکثری" او از دین بود. درنهایت همین باعث شد، سروش که در دیار غربت جسم بیجان شریعتی را غسل داده و در کفن نهاده بود، بعداً روح اندیشههایش را تشییع کند و در خاک گذارد.


"دهنش سرویس سروش"این اگر بی ادبی نیست پس چیه؟
ثانیا شما مقالات خود دکتر رو بخوانید تا دیدگاه واقعی این مطلب را از منظر خود دکتر متوجه بشوید .
ثالثا قرار نیست همه مثل هم به قضایا نگاه کنیم اگر نگاه دکتر خیلی جدید بود باید استقبال کنیم چون ما هم مجبور می شویم حقایق بیشتری را پیدا کنیم تا نظر ایشان را رد نماییم.
هر چند نظرات ایشان خاص می باشد و شاید بعضی مواقع نتوانیم به اصل مطلب گفته شده پی ببریم.

فکر می کنم شما اصلا انسان با منطقی نیستی و آراءیی که مخالف نظرات شماست نمی پسندیو حتی حاضر نیستی به آن فکر کنی بهترنیست اگر نمی توانی منطق داشته باشی در مبا..."
نمی دونم اشرف اسم زن یا مرد
اقا یا اشرف خانوم:شما میشه حد ادب رو واسه ما تعریف کنید؟
جرامغلطه میکنید و شما از کجا میدونید که بهزاد ادم منطقی نیست.
بهزاد فقط نظرشوگقته شما حتی تحمل نظر مخالف رو ندارید.
اگه شما پیرو سروش هستید باید تعصب خودتون رو کنار بذارید و در عقاید خودتون تجدید نظر کنید بیایید نقد سروش و حرف هاشو از روی منطق و خرد وبدون جانب داری بررسی کنیم.
من با بهزاد موافقم که:مگه میشه انسانی چیامبری حضرت رسولو قبول نداشته باشه و بگه قران نوشته محمد بن عبدلله
بعد بره نماز بخونه و خودشومسلمان بدونه این دو در تضاد هستند مثل ماجرای کارد و پینیر.
ولی جای تحسین داره که سروش قدم در راه روشنگری برداشته.

من نظر ایشون رو خوندم تحمل هم دارم اما با یک سری حرف های رکیک مخالفم مثل این می مونه من بخوام حرف شما رو رد بکنم اما داله کافی نداشته باشم(چون قافیه تنگ آمد شاعر به جفنگ آمد) بگم دهن شما سرویس
فکر می کنید که جواب حرف های شما همین جمله کافی هست
البته که شما منطقیهستید و بهزاد خان هم دارای اندیشه و تفکرمنتهی به گمان من شما نه مقالات سروش در این زمینه را خواندید و نه با نگرش ایشان به اطراف آشنای دارید.
در ضمن خیلی در نظرات ایشان متعصب نیستم در باب همین مسئله قرآن جواب هایی که علما به ایشان دادند را خواندم و هیچ کدامشان نتوانسته بودند به آنچه دکتر گفته بود جواب رد بدهند جواب های آنها حکم هوا به زمین داشت من بگویم کتاب شما بگویی زیر زمین اصلا با هم جور نمی شدند.
در ضمن اگر به شما عزیزان توهین شده و جسارت کردم عذر می خواهم قصدم توهین نبوده است.
برکت باشید

من وکیل بهزاد نیستم فقط عقیده من با با نظر ایشان همسویی داره(اشتباه تصور نشه من با ناسزا موافق نیستم این عبارت به ظاهر ناسزا یک که کلام مشهدیه به معنی تعجب و کار خارق العاده ای که از شخصی انجام میده و باطنا فحش (به حساب نمیاد هر چند که ظاهر نا ملموسی داره
من منظور شما رو درباره این عبارت نفهمیدم:باب همین مسئله قرآن جواب هایی که علما به ایشان دادند را خواندم و هیچ کدامشان نتوانسته بودند به آنچه دکتر گفته بود جواب رد بدهند جواب های آنها حکم هوا به زمین داشت من بگویم کتاب شما بگویی زیر زمین اصلا با هم جور نمی شدند؟؟؟؟؟؟
به نظر من شما در مورد سروش تعصب دارید و دلیل قانع کننده ای نداریدو فقط به هاشیه پرداختیدوما که نمی خایم خودمون رو گول بزنیم.
خوب حالا من دو تا سوال از شما دار:م
از دیدگاه سروش محمد بن عبدلله پیامبر هست یا نه؟
اگه هست چرا در برابرش موضع گرفته و اگه نیست چرا فرایض دینی مثل نماز و روزه و...رو انجام میده؟
میدونیم که سروش یکی از عناصر حکومت اسلامی بوده چرا اون موقع به افشا گری نپرداخته و وجه ایدئولوژی اسلامی رو بر ملا
نکرد؟چه هدفی در پس پرده بوده؟
چرا قبل از انقلاب ان کارو نکرده؟
پس چرا سروش؟....
بیایید نقد سروش و حرف هاشو از روی منطق و خرد وبدون جانب داری بررسی کنیم
در نیابد خام پخته.....

اولا :در مورد جواب هایی که علما به دکتر دادند آنقدر بی ربط بود که نتوانست حتی من به عنوان یک مطالعه کننده مباحث را قانع کند.
دوما:من متوجه ربط نماز و روزه با حضرت محمد(ص) نشدم
از نظر من نماز و روزه یک مسئله درونی برای رسیدن به اصل وجودی هر انسان می باشد نماز نوعی رازو نیازبین معبود و عابد می باشد همچنان که با والدین خود درد دل می کنیم برای مسائلی فراتر که وجود ما را در برمی گیرد نماز می خوانیم تا ارتباط ماوراء ی داشته باشیم و خلا وجودی خود را از انرژی های کیهانی پر نماییم و خدا را صدا می کنیم تا با قدرت او تماس پیدا نماییم و اقتدار از دست رفته در ساعت هیی از روز را کسب نماییم .
نماز و روزه از فروع دین می باشد و در ضمن نماز در قرآن بپاداشته می شود و هیچگاه گفته نشده اقروا بالصلوه بخوانید نماز را باید در عمل نماز خواند و فراتر از آن چیزی می باشد که ما به ظاهر می بینیم.
با توجه به نوشته های دکتر حضرت محمد(ص) پیامبر خداست آنچه جای بحث است اعجاز قرآن می باشد که دکتر می گوید از زبان پیامبر است ولی تاکنون ما فرا گرفته ایم که آنچه خدا خواسته در آن قرار داده است و باز هم در مسائل فروع دین هیچ مشکلی ایجاد نمی کند.
ما اصول دین را ابتدا باید احیاء نماییم بعد فروع بدون این که نام ببریم خود پیدا میگردد.
خوبی دکتر در همین می باشد که با گذشت زمان و کسب معرفت بیشتر دیدگاهش را گسترش می دهد و در بیان آن ابایی ندارد در صورتی که ما اگر به شناختی برسیم شاید برای اینکه حرفمان تغییر نکند حاضر نباشیم در جمع و یا برای خودمان نوع تفکر جدیدمان را ابراز نماییم.
پس پرده نداره تنها شناخت و فضای حاکم و معرفت جدید به زمانه نوع دیدگاه رو تغییر می دهد.
منتظر نظر شما عزیز هستم.
برکت باشید

بعد شما از کجا میدونی که من منطقی نیست مگه شما منو میشناسید که این حرف رو میزنید


فلاسفه ای مانند فارابی/بوعلی سینا/مسکویه وغیره درزمره دسته اول هستند وشرع را تنها به حکم عقل می پذیرند هر چند در ارا و ایضاح این امر با یکدیگر اختلاف نظر دارند
متشرعین مانند غزالی/مجلسی/فیض کاشانی مسا یل شرعی را نیز با شرایطی از جمله مسایل ایمانی می دانندوبحث در ان و ذکر دلایل برهانی راهمردیف ارتداد
تاریخ این بحث از صدر اسلام شروع شده است وتاکنون نیز ادامه دارد.
تا قبل از شروع مشروطیت ونفوذ عقاید جدید در ایران بحث نقد شرع و سنت فقط با ابزار خود سنت صورت می گرفت اما در دوران جدید نقد سنت بعضا با استفاده از ابزار تجدد صورت پذیرفته است
میزان اشنایی شریعتی به معارف غربی سطحی بودواز محدوده شعار در قالب ایدیولوزی مسلط انزمان فراتر نرفت اما سروش با استفاده از عرفان منهای تصوف وارا بعضی از متفکرین غربی شرع واصول فقهی منتج از ان را نقد می کند
به همه دوستان عزیزم توصیه می کنم با مطالعه بیشتر در این گونه مباحث وارد شوند