Dandelion - قاصدک discussion
دل نوشته كوتاه
>
بوسه
date
newest »
newest »
قسمت من ز تو سردی و پریشانی و دردقلب زخمی و دل خون و چنان صورت زرد
هجر تو بر قلب من چون تیر زهرآلوده بود
کز فرودش بر دلم، قلبم ز بودن طرد کرد
عاشقی هرگز نباشد در وصال یاد دور
کس که سوزد تا دلی را گرم سازد، بود مرد



روی میز در انتظار
یک بوسه است........
نه تو می آیی
و نه او گرم میماند
چه گناهی دارد سماوری
که داغ دیده است؟