عاشقانه ها discussion
جملات عاشقانه
>
زيباترين سخن
date
newest »
newest »
message 1:
by
Ali
(new)
Aug 21, 2010 02:44AM
زيباترين سخني كه شنيدم سكوت دوست داشتني توبود زيباترين احساساتم گفتن دوست داشتن تو بود زيباترين انتظار زندگيم حسرت ديدار توبود زيباترين لحظه زندگيم لحظه با تو بودن بود زيباترين هديه عمرم محبت توبود زيباترين تنهاييم گريه براي توبود زيباترين اعترافم عشق تو بود
reply
|
flag
نمیدونم آیا برداشت هرکس از خودش درسته یا نه!ساکتم و آروم... هنوز گمشدمو تو دنیا پیدا نکرم...
نه ، اشتباه نکن... حقیقتو میگم که هر کس یه قصه، راجع بهش داره...
همه چیز برام تو نسبیته و هیچ چیز موندگاری تو زندگیم نیست... همه چیز موقت و گذراست . انگار دنیا حول یه ناپایداری میگرده...
بگذریم......
دوستیهام وقتی عمیق میشن دیگه جاشونو به هیچی نمیدن...
بااین حال تو دنیای من تنهایی موج میزنه...
یه جور تنهایی و سکوت که میپرستمش و باهاش نفس می کشم...
از دروغ و نا مردمی می هراسم...
از دورنگی بیزارم...
عاشق بوی بارونم و عطر یاس...عاشق یه حیاط کوچیک آب زده توی عصر گرم تابستون و بعد...
قلقل سماور تو ایوون مادربزرگم که منو به روزای کودکیم میبره...
نوستالژی عجیبی داره روزای بچگی...
حیف که رفتن و دیگه نمیان...
اما الان فقط دوست دارم دوتا چشم که یه روز فکرمی کردم
به من تعلق دارن این سطرها رو دنبال کنن!
هنگامی که خدا مرا مانند سنگ کوچکی، در این دریاچه شگفت انگیز انداخت،ابتدا سطح آب را با خیزابهای بی شمار لرزاندم،
اما هنگامی که به عمق رسیدم،خاموش شدم.
هنگامی که شادی ها و رنج هایت بزرگ شوند ،
جهان در برابر چشمانت کوچک می شود.
جبران خلیل جبران
راهی که به بهشت می رود نزدیک است ، من به آن دور دست می روم ، راهی که تنها به خدا می رسد...( عرفان نظر آهاری)
بی تو دلم میگیردو با خودم میگویم
کاش آن یک بار که دیدمت
گفته بودم
که بی تو گاه دلم میگیرد
که بی تو گاه زندگی سخت میشود
که بی تو گاه هوای بودنت دیوانهام میکند
اما نمیگفتم
که این «گاه» ها
گهگاه
تمامِ روز و شب من میشوند
آن وقت بغض راه گلویم را میگیرد
درست مثل همین روزها ...
آری ، آغاز دوست داشتن است گرچه پایان راه ناپیداست ،
من به پایان دگر نیندیشم ،
که همین دوست داشتن زیباست ...
نمیگم به یاد من باش حتی چشم به راه من باش
به خدا قسم قبول کن
جون این عاشق خستهات
نمیخوام هیچی من از تو
جز همین که تو فقط
نذار دلواپس عشقت بمونم
نمیتونم
.
.
.
.
ای دوست قبولم کن و جانم بستانمستم کن وز هر دو جهانم بستان
با هر چه دلم قرار گیرد بی تو
آتش به من اندر زن و آنم بستان


