چند خط بعد از دلتنگی چند خیابان بعد از آشفتگی و دلهره چند پله نرسیده به سقوط پشت دیوار غرورت ایستاده ام! ببین چه ساده نشانی ها را برایت می نویسم! ببین بعد اینهمه سکوت هنوز هم دنبال صدایت هزار توی ذهن خسته ام را جستجو می کنم! اینجا ایستاده ام! حالا هی تو بگو صدایت قطع و وصل می شود هی بهانه بیاور هی لجبازی کن....! رفتی پشت دیوار غرورت نشستی پاروی پا انداختی و آرام قهوه ی تلخت را نوشیدی...... انگار نه انگار که این دل مهمان تو بود...! تابستان چشمانت یخ زده سرد سرد... می دانم این روزها هی با خودت قصه ی شکست ها را تکرار می کنی! محض خاطر این همه ترانه برای سکوت کردنت بهانه نیاور! وقتی لحظه ها را با سکوت پیوند می زنی قلبم -مثل پرتقال پیوندی- غرق خون می شود! تو را به پاکی همین عشق سوگند! بیا و کمی از آوازهایت برایم بیاور نشانی را که می دانی؟ چند خط بعد دلتنگی چند خیابان آنطرف تر از ...............
چند خیابان بعد از آشفتگی و دلهره
چند پله نرسیده به سقوط
پشت دیوار غرورت ایستاده ام!
ببین چه ساده نشانی ها را برایت می نویسم!
ببین بعد اینهمه سکوت
هنوز هم
دنبال صدایت هزار توی ذهن خسته ام را
جستجو می کنم!
اینجا ایستاده ام!
حالا هی تو بگو صدایت قطع و وصل می شود
هی بهانه بیاور
هی لجبازی کن....!
رفتی
پشت دیوار غرورت نشستی
پاروی پا انداختی و آرام
قهوه ی تلخت را نوشیدی......
انگار نه انگار
که این دل مهمان تو بود...!
تابستان چشمانت یخ زده
سرد سرد...
می دانم این روزها
هی با خودت قصه ی شکست ها را تکرار می کنی!
محض خاطر این همه ترانه
برای سکوت کردنت بهانه نیاور!
وقتی لحظه ها را با سکوت پیوند می زنی
قلبم -مثل پرتقال پیوندی-
غرق خون می شود!
تو را به پاکی همین عشق سوگند!
بیا
و کمی از آوازهایت برایم بیاور
نشانی را که می دانی؟
چند خط بعد دلتنگی
چند خیابان آنطرف تر از
...............
!!!!