تاریخ ایران discussion

1 view
تواناییِ زبان پارسی در معادل سازی _ 3

Comments Showing 1-1 of 1 (1 new)    post a comment »
dateUp arrow    newest »

message 1: by Hamed- (last edited Aug 25, 2016 12:30PM) (new)

Hamed- pasargad | 16 comments Mod
قسمت سوم


یك اشكالی كه در فراگرفتن این نوع زبان است، این است كه برای تسلط یافتن به آن باید دست‌كم ٢۵٠٠٠ (بیست و پنج هزار) ریشه را از برداشت و این كار برای همه مقدور نیست، حتا برای اهل آن زبان، چه رسد به كسانی كه با آن زبان بیگانه هستند. اكنون اگر تعداد كلمات لازم آن از دو میلیون عدد بگذرد، دیگر در ساختار این زبان راهی برای ادای یك معنی نوین وجود ندارد مگر این كه معنی تازه را با یك جمله ادا كنند. به این علت است كه در فرهنگ‌های لغت از یك زبان اروپایی به زبان عربی می‌بینیم كه عده زیادی كلمات به وسیله یك جمله بیان شده است، نه به وسیله یك كلمه!

مثلاً كلمه كه در فارسی آن را می‌شود به «روبه‌رویی» ترجمه كرد، در فرهنگ‌های فرانسه یا انگلیسی به عربی، چنین ترجمه شده است: «جعل الشهود و جاهاً و المقابله بین اقولهم»! كلمه كه می‌توان آن را در فارسی با كلمه «تراوایی» بیان كرد، در فرهنگ‌های عربی چنین ترجمه شده است: «امكان قابلیة الترشح»!


اشكال دیگر در این نوع زبان‌‌ها، این است كه چون تعداد كلمات كم‌تر از تعداد معانی مورد لزوم است و باید تعداد زیادتر معانی میان تعدا كم‌تر كلمات تقسیم شود، پس به هر كلمه‌ای چند معنی تحمیل می‌شود در صورتی كه شرط اصلی یك زبان علمی این است كه هر كلمه‌ای فقط به یك معنی دلالت بكند تا هیچ گونه ابهامی در فهمیدن مطلب علمی باقی نماند. به طوری كه یكی از استادان دانشمند دانشگاه اظهار می‌كردند، در یكی از مجله‌های خارجی خوانده‌اند كه در برابر كلمات بی‌شمار علمی كه در رشته‌های مختلف وجود دارد، آكادمی مصر كه در تنگنای موانع یاد شده در بالا واقع شده است، چنین نظر داده است كه باید از به كار بردن قواعد زبان عربی در مورد كلمات علمی صرف نظر كرد و از قواعد زبان‌های هندواروپایی استفاده كرد.


مثلاً در مورد كلمه كه به جانوران نرم‌تنی گفته می‌شود مانند «اختاپوس» كه سر و پای آنها به هم متصل‌اند و در فارسی به آنها «سرپاوران» گفته شده است، بالاخره كلمه «رأس رجلی» را پیش‌نهاد كرده‌اند كه این تركیب به هیچ وجه عربی نیست. برای خود كلمه كه در فارسی «نرم‌تنان» گفته می‌شود، در عربی یك جمله به كار می‌رود: حیوان عادم الفقار



ادامه دارد.........


back to top