اتوبوس discussion

مثل عادت هميشگي تا سوار اتوبوس شدم از تو آينه به راننده نگاه كردم تا چهرشو ببينم. نمي دونم چرا هميشه تو اتوبوس اين كارو انجام مي دم. راننده اتوبوس يه پيرمرد آروم و مهربون بود. صورت گردي داشت و موهاي سفيدشو به صورت كج قرار داده بود، از خيسي اونها مشخص بود قبل از اينكه سوار اتوبوس بشه حسابي بهشون رسيده. چشم هاي ريز و دماغ كوفته اي بامزه اي داشت و نشونه ي اكثر پدربزرگ مادربزرگا رو بينيش قرار گرفته بود، يه عينك گرد قديمي بود. اتوبوس در ايستگاه نگه داشت يه عده كارگر پياده شدند، راننده خطاب به اونا گفت كه بليطشونو بيارن، كارگرا كه انگار چيزي نشنيدن تو سرو كله ي هم ميزدن و از كنار اتوبوس رد شدن پيرمرد مهربون كه حالا خيلي عصباني شده بود كارگرا رو با تموم اسامي حيوونهاي زحمت كش نام برد، انقدر عصباني بود كه گفتم الان پياده ميشه و يقشونو مي گيره. ولي با كمي مكث به راهش ادامه داد. اين اتفاق در ايستگاه هاي بعد هم تكرار شد. مردمي كه تو اتوبوس بودن هر كدوم واكنش خاصي نسبت به اين رفتار داشتن يه عده مي خنديدن، يه عده از طولاني شدن ايستادن اتوبوس در ايستگاه براي مرور ليست راننده كلافه شده بودن، عده اي بدون توجه به اين صحنه ها با كمال خونسردي بيرونو نگاه مي كردن. عده اي هم مثل من با دهان باز و چشمان از حدقه دراومده به اين صحنه نگاه مي كردن. پيرمرد مهربون با دادو بيداد آبروي هر كه بليط نميدادو مي برد، رفتارش باعث شد من كه هل هلي سوار اتوبوس شده بودم و اصلاً حواسم به بليط داشتنم نبود سريع تو كيفمو بگردم كه بليط پيدا كنم. من فكر كردم كه رفتار راننده با هر كي كه بليط نمي ده اينجوريه ولي تو راه چند بار نزديك بود تصادف كنيم كه ديدم باز راننده مهربون ليست حيوونهاشو از اول مرور كرد. ايستگاه آخر بود دوستم بليط هايي كه از قبل آماده كرده بود به سمت راننده گرفت و گفت بفرماييد. پيرمرد مهربون كه انگار حالا رفتارش با چهره اش يكي شده بود با تمام مهربوني كه تو صداش موج ميزد از ما تشكر كرد. نمي دونم چه چيز باعث اين هماهنگي چهره و رفتار شد لحن دوست من يا بليط دادنمون!!!!!

ببخشید، متوجه نشدم این «تشکر کرد» آخری که نوشتید کنایه است یا راننده متحول شد؟!؟؟

اين "تشكر كرد" نشون دهنده ي متحول شدن رانندست. چيزي كه هنوز من علتشو نمي دونم. واقعا چه چيز باعث تحول شده بود!!!!!!!!!!

نیم نگاهی هم به وضع ظاهری و جنسیتتون داشته لابد!!!

نظر شما هم قابل تأمله. شايد در برخي موارد از اين دست راننده ها هم پيدا بشن. ولي اين "راننده مهربون" از اون دسته نبود و فكر نمي كنم وضع ظاهري ما جوري بود كه باعث تحول راننده شده باشه.

اميدوارم راننده مهربون ما تا آخر شب خندون و ملايم باشه ولي احساس مي كنم با يك بي احترامي كوچك باز به حالت قبلش برگردد.
واي يعني ميشه روزي ما حتي با يك لبخند كوچك تا آخر شب شاد باشيم؟؟!!
اميدوارم كه بشه

رفتارای غیر خطی آدما باعث میشه ما هم غیر خطی بشیم. راننده بیچاره فقط توقع داشت مردم بهای سرویسی که بهشون داده رو پرداخت کنند. وقتی خلاف اینو می بینه اولین چیزی که به ذهنش میاد اینه که پس من از سر رضای خدا اینکارو می کنم؟ و همین باعث شکه شدنش میشه و باعث میشه غیر خطی رفتار کنه. و اما شما و دوستتون تنها کاری که کردین غیر خطی رفتار نکردین و اصول زندگی شهرنشینی با قوانینشو زیر پا نزاشتین. پس راننده دلیلی برای رفتار غیر خطی نداشت.

کاملا موافقم،ولی نمیدونم شاید بشه رفتار غیرخطیو به سبک دیگه ای هم پاسخ داد،البته چون کار راننده ها کار سختیه و روزانه با کلی آدم از فرهنگهای مختلف سر و کار دارن این توقع زیادیه،راستی من از واژه ی غیر خطی که به کار میبری بسیار لذت میبرم،واژه ی زیبایی است