اتوبوس discussion

26 views
زنانه > ميله ي اتوبوس

Comments Showing 1-4 of 4 (4 new)    post a comment »
dateUp arrow    newest »

message 1: by Sara.g (new)

Sara.g | 222 comments Mod
از شيشه ي جلوي اتوبوس داشتم بيرونو نگاه مي كردم. راننده سرعتشو زياد كرده بود. ناگهان با تكان شديدي كه اتوبوس خورد، احساس كردم يكي بازومو گرفته. كنجكاو نشدم كه كيه، چون اولين بار نبود كه اين اتفاق ميوفته. همچنان مشغول ديدن منظره ي بيرون بودم. اتوبوس در مسيرش حركت مي كرد و حالا سرعتش كم شده بود، ديگه از تكان هاي شديد خبري نبود. ولي هنوز حضور دست ديگري رو روي بازوم حس مي كردم. اين دفعه كنجكاو شدم، برگشتم و به صورتش نگاه كردم. دختري حدوداً هفده ساله بود. صورتش آرامش عجيبي داشت. بدون نگاه به من داشت روبه رو رو نگاه مي كرد. انگار واقعاً ميله ي اتوبوسو گرفته بود، هيچ عكس العملي نشون نداد. دلم نيومد اون آرامشو بهم بزنم و بگم ميتونه از ميله ي فلزي استفاده كنه. از اين حالت خندم گرفته بود، بدون حرفي سرمو برگردوندم و مسير ديدشو دنبال كردم. حس عجيب و شيريني داشتم. تا چند ايستگاه بعد نقش ميله ي اتوبوسو به خوبي ايفا كردم ولي ناگهان احساس كردم كه اين نقشو ازم گرفتن. برگشتم ببينم چرا ديگه اين حسو ندارم، بين جمعيت دنباش گشتم، ولي پيداش نكردم. دخترك رفته بود. ديگه اون حس شيرينو در وجودم احساس نمي¬كردم، لبخند از لبهام محو شده بود. سرمو به زير انداختم با خودم فكر كردم ميله هاي اتوبوس با اينكه هيچوقت به چشم نميان ولي چقدر خوشبختن كه ميتونن هميشه بدون نياز به قدرداني، تكيه گاه ديگران باشند.


message 2: by Sara.g (new)

Sara.g | 222 comments Mod
مرسي از نظرتون. واقعا لذت بخشه مخصوصا وقتي بدون نياز به قدر داني باشه


message 3: by Ali90 (new)

Ali90 | 2 comments 20 .
عالی بود.


message 4: by Sara.g (new)

Sara.g | 222 comments Mod
ممنون از نظرتون


back to top