امید به مفهوم سرشار بودن از انرژی برای زندگی و بهتر کردن آن است . مفهوم امید، بدون در نظر گرفتن گذشت زمان، معنی پیدا نمیکند. یعنی اینکه اگر چیزی در حال حاضر موجود باشد و هر قدر هم راضی کننده باشد، امید به حساب نمیآید .با این تعریف میتوان در حوزه های مختلف جای امید را شناخت . امید در حوزه اجتماع یعنی تحول و رشد و در حوزه شخصی یعنی تغییر دائمی شرایط برای فرار از ملال و روزمرگی است. ولی آنچه معمولا با امید اشتباه گرفته میشود ، رضایت و یا تلاش برای رضایت است و نه انتظار برای رضایت و آسایش . چرا که بعد از رسیدن به رضایت و قرار گرفتن در آن ، زندگی یکنواخت و ملال آور میشود و به تدریج قوت و نشاط خودش را از دست میدهد. اینجاست که میتوان گفت تلاش آهسته برای رسیدن به آینده ، موثر تر از تلاش سریع و ملال آور است . تلاش آهسته، امیدی یکنواخت برای آینده ی بهتر را منجر میگردد و تلاش سریع و عجولانه ، خستگی و دل زدگي از دست آورد هاي زندگی را به دنبال خواهد داشت .
امید و آهستگی در مفهوم ذاتی :
"آهستگی" در مفهوم ذاتی آن، یعنی لذت بردن هرچه بیشتر ، از آنچه هست . هنگام معاشقه با هر معشوقی { عرفانی و جسمانی} شتابزدگی، از لذت آن میکاهد و حتی آنرا ملال آور میسازد . آنچه شتابزدگی امروزی را موجب شده است، ترس و اضطرار و نا امیدی است . این شکل از رفتار، نه بر اساس تعقل و شعور انسانی، بلکه جزء غرایز طبیعی موجودات میباشد . کندوی زنبور عسل مثال خوبی برای این مفهوم است . هنگامی که کندوی زنبور عسل، در معرض حمله و یا آتش سوزی و یا هر نابود گر دیگری واقع میشود و زنبورها از ادامه حیات ناامید میگردند ٬ اولین کاری که میکنند ،خوردن تمام ذخیره ی عسل است . در اینجا دیگر تلاش و لذت آهسته ،جای خودش را به " شتابزدگی" برای مصرف آخرین قطره های لذت میدهد.
امید و آهستگی در مفهوم روانشناختی :
این موضوع ، در بعد روانشناختی نمود های خاصی پیدا میکند . مثلا کسی که برای رفع اضطراب و یا تنهایی، به کسی علاقمند میشود و یا طلب معاشقه میکند ٬ "آهستگی " را فراموش میکند و به تدریج خود را در سطحی پایین و متزلزل و دست چندم قرار میدهد و هر آن، باید منتظر از دادن معشوق و یا قطع رابطه باشد و یا کسی که تمام لذتهایش را به تعویق می اندازد و بر یک تلاش متمرکز میشود تا در آینده از لذتی بیشتر استفاده کند، از جنبه های حفظ تعادل روانی ٬ خودش را فراموش میکند، و بعد از رسیدن به هدف ، در تلاشی مضطرب، غرق خواهد شد تا جبران لذتهایی که نبرده است را بکند و اینگونه تلاش شتابزده، تمام لذتها را از او خواهد راند .چرا که گفتیم "آهستگی " مفهومی ذاتی دارد و شتابزدگی برای همیشه فرد را از هدفش دور میکند .
امید و آهستگی در مفهوم مذهبی و فلسفی:
در بعد مذهبی ، امید به پاداش خداوند و یا انتظاری آهسته و نامعلوم برای ظهور منجی ، از بزرگترین و پیچیده ترین افکاری است که از گذشته ها برای سلامت اجتماع برگزیده اند . صاحبان ادیان ، زمان ظهور منجی را قطعی نکرده اند ، ولی ظهور آنرا حتمی کرده اند . این به معنی است که " آهسته باشید و امید وار ." در همین بعد، پرستش در یکی از جایگاه های امید قرار دارد . انسان پرستنده با گذشت زمان ، به دریافت نشانه های رحمت معتقد میگردد . این دریافتها، حتی اگر پرستش بت هم باشد ،دیده میشود چرا که ذهن پرستنده، همواره به دنبال جذب چیزهایی است که از خدای خود انتظار دارد . به همین دلیل است که قرنهای بسیاری، بت پرستی پا برجا ماند و کاربردهای روحانی خودش را حفظ نمود . اما در مفهوم پرستش ، "آهستگی" کاملا ذاتی است .در واقع چیزی که مستقیما در ذات هر پرستنده ی خالصی موج میزند، همان آهستگی است ، چرا که در فهم او، پرستش عجولانه و ناشکیبا ،نوعی توهین و کم ارزش کردن محسوب میگردد و از پرستش نکردن ،نادرست تر محسوب میشود .
در همین بعد ، شکیبایی یکی از مفاهیم آهستگی است . شکیبایی به مفهوم نداشتن عجله برای بدست آوردن آنچه میخواهیم ، در کنار انتظار معقول ٬ به آنچه انتظار داریم که داشته باشیم ، است . شکیبایی در مفهوم مذهبی یعنی شجاعت و نترسيدن برای از دست دادن داشته ها و در واقع همان قناعت است .
رستاخیز یکی از ارکان مذاهب است و به معنی دگرگونی و زایش مجدد ، بعد از دوران بزرگی از رکود {دنیا و برزخ} میباشد . این دگر گونی همان تغییر و فرار از یکنواختی و نا امیدی است . اما رستاخیز در زمانی نامعلوم به وقوع خواهد پیوست و یک انتظار آهسته برای وقوع را در تفکر مذهبی می پروراند. رستاخیز در مفهوم مدرن آن، همان تحول بزرگی است که بشر به دنبال آن است و آن جاودانگی یا فرار از مرگ است . فرار از مرگ، نوعی فرار از رستاخیز و پیوستن به روزمرگی و از پارادوکسهای خواهشهای مدرن است . حیات ابدی به مفهوم حذف خالق ابدی و پرستش خالق یک بار مصرف است . خالق یک بار مصرف روزمرگی و نا امیدی را به دنبال دارد . این یک پارادوکسی است که در ذات تفکر ایدولوژیک مذهبی یا غیر مذهبی نهفته است و به پر رنگ ترین صورت در تفکر نهیلیستی خودش را نمایان کرده است .
در این میان آنچه آسودگی ذهن بشر از نابودی را رقم میزند " امید " و آنچه نابودی را به تاخیر می اندازد "آهستگی" است و آنچه اتفاق خواهد افتاد را " پدر پیر " بهتر میداند .
امید و آهستگی در مفهوم ذاتی :
"آهستگی" در مفهوم ذاتی آن، یعنی لذت بردن هرچه بیشتر ، از آنچه هست . هنگام معاشقه با هر معشوقی { عرفانی و جسمانی} شتابزدگی، از لذت آن میکاهد و حتی آنرا ملال آور میسازد . آنچه شتابزدگی امروزی را موجب شده است، ترس و اضطرار و نا امیدی است . این شکل از رفتار، نه بر اساس تعقل و شعور انسانی، بلکه جزء غرایز طبیعی موجودات میباشد . کندوی زنبور عسل مثال خوبی برای این مفهوم است . هنگامی که کندوی زنبور عسل، در معرض حمله و یا آتش سوزی و یا هر نابود گر دیگری واقع میشود و زنبورها از ادامه حیات ناامید میگردند ٬ اولین کاری که میکنند ،خوردن تمام ذخیره ی عسل است . در اینجا دیگر تلاش و لذت آهسته ،جای خودش را به " شتابزدگی" برای مصرف آخرین قطره های لذت میدهد.
امید و آهستگی در مفهوم روانشناختی :
این موضوع ، در بعد روانشناختی نمود های خاصی پیدا میکند . مثلا کسی که برای رفع اضطراب و یا تنهایی، به کسی علاقمند میشود و یا طلب معاشقه میکند ٬ "آهستگی " را فراموش میکند و به تدریج خود را در سطحی پایین و متزلزل و دست چندم قرار میدهد و هر آن، باید منتظر از دادن معشوق و یا قطع رابطه باشد و یا کسی که تمام لذتهایش را به تعویق می اندازد و بر یک تلاش متمرکز میشود تا در آینده از لذتی بیشتر استفاده کند، از جنبه های حفظ تعادل روانی ٬ خودش را فراموش میکند، و بعد از رسیدن به هدف ، در تلاشی مضطرب، غرق خواهد شد تا جبران لذتهایی که نبرده است را بکند و اینگونه تلاش شتابزده، تمام لذتها را از او خواهد راند .چرا که گفتیم "آهستگی " مفهومی ذاتی دارد و شتابزدگی برای همیشه فرد را از هدفش دور میکند .
امید و آهستگی در مفهوم مذهبی و فلسفی:
در بعد مذهبی ، امید به پاداش خداوند و یا انتظاری آهسته و نامعلوم برای ظهور منجی ، از بزرگترین و پیچیده ترین افکاری است که از گذشته ها برای سلامت اجتماع برگزیده اند . صاحبان ادیان ، زمان ظهور منجی را قطعی نکرده اند ، ولی ظهور آنرا حتمی کرده اند . این به معنی است که " آهسته باشید و امید وار ." در همین بعد، پرستش در یکی از جایگاه های امید قرار دارد . انسان پرستنده با گذشت زمان ، به دریافت نشانه های رحمت معتقد میگردد . این دریافتها، حتی اگر پرستش بت هم باشد ،دیده میشود چرا که ذهن پرستنده، همواره به دنبال جذب چیزهایی است که از خدای خود انتظار دارد . به همین دلیل است که قرنهای بسیاری، بت پرستی پا برجا ماند و کاربردهای روحانی خودش را حفظ نمود . اما در مفهوم پرستش ، "آهستگی" کاملا ذاتی است .در واقع چیزی که مستقیما در ذات هر پرستنده ی خالصی موج میزند، همان آهستگی است ، چرا که در فهم او، پرستش عجولانه و ناشکیبا ،نوعی توهین و کم ارزش کردن محسوب میگردد و از پرستش نکردن ،نادرست تر محسوب میشود .
در همین بعد ، شکیبایی یکی از مفاهیم آهستگی است . شکیبایی به مفهوم نداشتن عجله برای بدست آوردن آنچه میخواهیم ، در کنار انتظار معقول ٬ به آنچه انتظار داریم که داشته باشیم ، است . شکیبایی در مفهوم مذهبی یعنی شجاعت و نترسيدن برای از دست دادن داشته ها و در واقع همان قناعت است .
رستاخیز یکی از ارکان مذاهب است و به معنی دگرگونی و زایش مجدد ، بعد از دوران بزرگی از رکود {دنیا و برزخ} میباشد . این دگر گونی همان تغییر و فرار از یکنواختی و نا امیدی است . اما رستاخیز در زمانی نامعلوم به وقوع خواهد پیوست و یک انتظار آهسته برای وقوع را در تفکر مذهبی می پروراند. رستاخیز در مفهوم مدرن آن، همان تحول بزرگی است که بشر به دنبال آن است و آن جاودانگی یا فرار از مرگ است . فرار از مرگ، نوعی فرار از رستاخیز و پیوستن به روزمرگی و از پارادوکسهای خواهشهای مدرن است . حیات ابدی به مفهوم حذف خالق ابدی و پرستش خالق یک بار مصرف است . خالق یک بار مصرف روزمرگی و نا امیدی را به دنبال دارد . این یک پارادوکسی است که در ذات تفکر ایدولوژیک مذهبی یا غیر مذهبی نهفته است و به پر رنگ ترین صورت در تفکر نهیلیستی خودش را نمایان کرده است .
در این میان آنچه آسودگی ذهن بشر از نابودی را رقم میزند " امید " و آنچه نابودی را به تاخیر می اندازد "آهستگی" است و آنچه اتفاق خواهد افتاد را " پدر پیر " بهتر میداند .