“این شهر
شهر قصه های مادر بزرگ نیست
که زیبا و آرام باشد
آسمانش را
هرگز آبی ندیده ام
من از اینجا خواهم رفت
و فرقی هم نمی کند
که فانوسی داشته باشم یا نه
کسی که می گریزد
از گم شدن نمی ترسد”
―
شهر قصه های مادر بزرگ نیست
که زیبا و آرام باشد
آسمانش را
هرگز آبی ندیده ام
من از اینجا خواهم رفت
و فرقی هم نمی کند
که فانوسی داشته باشم یا نه
کسی که می گریزد
از گم شدن نمی ترسد”
―
“روزها پُـــر و خــــــالي مي شوند
مثل فنجـان هاي چاي در كافه هاي بعد ازظهر
امـــــــا . . .
هيچ اتفاق خــــــاصي نمي افتد
اينكه مثلا تو ناگهــــــان
در آن سوي ميــــز نشسته بـــــــاشي”
―
مثل فنجـان هاي چاي در كافه هاي بعد ازظهر
امـــــــا . . .
هيچ اتفاق خــــــاصي نمي افتد
اينكه مثلا تو ناگهــــــان
در آن سوي ميــــز نشسته بـــــــاشي”
―
“آدم ها تمام نمی شوند، آدم ها نیمه شب باهمه آنچه در پس ذهن تو برایت باقی گذاشته اند، به تو هجوم می آورند.”
―
―
“نه به خاطر شعر
نه به خاطر جور دیگر زیستن
خانه ی من
برای دو نفر کوچک بود
به همین خاطر تنها ماندم”
― پایین آوردن پیانو از پلههای یک هتل یخی
نه به خاطر جور دیگر زیستن
خانه ی من
برای دو نفر کوچک بود
به همین خاطر تنها ماندم”
― پایین آوردن پیانو از پلههای یک هتل یخی
“می گویند فراموشی دفاع طبیعی ِ بدن است در برابر رنج . دردی که نوزاد هنگام عبور از آن دریچهی تنگ ، متحمل میشود چنان شدید است که کودک ترجیح میدهد رنج زاده شده را برای همیشه از یاد ببرد ...”
― همنوایی شبانه ارکستر چوبها
― همنوایی شبانه ارکستر چوبها
عطیه’s 2025 Year in Books
Take a look at عطیه’s Year in Books, including some fun facts about their reading.
Favorite Genres
Polls voted on by عطیه
Lists liked by عطیه



