میلان کوندرا
![]() |
عشق های خنده دار
|
|
![]() |
تماشاخانه ذهن
|
|
* Note: these are all the books on Goodreads for this author. To add more, click here.
“کتاب به او فرصت گریختن از نوعی زندگی را میداد که هیچ گونه رضایت خاطری از آن نداشت. کتاب به عنوان یک شی برای او معنای خاصی داشت، دوست داشت کتاب زیر بغل در خیابان ها گردش کند، کتاب برای او به منزله ی عصای ظریفی بود که آدم متشخص قرون گذشته به دست می گرفت. کتاب او را به طور کلی از دیگران متمایز میساخت.”
―
―
“عشق بر هر چیزی مقدم است، حتی بر قربانی کردن و حتی بر عبادت. عشق ما را از زمینی بودن بیگانه و آسمانی می کند: بنابراین، عشق ما را از گناه آزاد می کند.”
―
―
“ژانمارک با خود اندیشید که شانتال تنها پیند عاطفی او با دنیاست . مردم درباره ی زندانیان ،شکنجه و گرسنگی با او صحبت میکردند و او تنها یک راه بلد بود تا شخصا از بدبختی آن ها متاثر شود، اینکه شانتال را جای آن ها تصور کند. تنها شانتال بود که ژانمارک را از بی علاقگی اش رها میکرد. تنها به واسطه ی شانتال بود که او می توانست ترحم را احساس کند”
―
―
Is this you? Let us know. If not, help out and invite میلان to Goodreads.