Ashkan Ansari's Blog - Posts Tagged "ایران-حقوق-زنان"
پیش کش به زنان سرزمینم
خودم را مشغول پژوهشی کرده ام که شاید نتوانم به پایانش برسانم، جستاری درباره جامعه و ساختار اجتماعی ایران برای باز تعریف مصادیق سیاسی. دلیلش هم کم سوادی من نیست که متاسفانه منابع مخدوش و ارزش گذاری های ژورنالیستی و سیاسی بر رخدادها است.
فرض بفرمایید که در ایران یک راهپیمایی سراسری در حمایت از مردم فلسطین رخ داده است. کانال یک در لس آنجلس، بی بی سی فارسی، صدا و سیمای ایران، روزنامه هاآرتص و روزنامه کیهان این رخداد را پوشش می دهند. شما به عنوان مخاطبی بی طرف که همین دیروز از مریخ به زمین رسیده و نمی دانید چه خبر است، هرگز نمی توانید با پیگیری این رسانه ها به یک جمعبندی درست برسید که در یک راهپیمایی سراسری در ایران چه رخ داده است و ارزش اجتماعی این رخداد چیست.
دیدگاه علمی به این معناست که اگر من و شما با روشی مشخص مسئله ای را تحلیل کنیم، باید تنها به یک جواب برسیم. چگونه ممکن است که پنج رسانه ظاهرا بی ارتباط با هم، یک مسئله را تحلیل کنند و اگر نه به پنج پاسخ متنافر که دست کم به دو جمعبندی متضاد برسند؟ همین مثال ساده نشان می دهد که عموم رسانه ها رویه ای علمی را در تحلیل وقایع پی گیری نمی کنند و گاهی آنچنان خبر و تحلیل را با هم در می آمیزند که شما نمی توانید حتا اصل خبر را دریابید.
روشن است زمانی که شما در پی تبلیغ هستید تا ارائه یک تحلیل علمی، دیگر برای شما علم اهمیتی نخواهد داشت. (علم به معنای حقیقت اصیل حاکم بر جهان) شما تنها در چهارچوب یک مانیفست عمل می کنید. بنابراین سود و زیان بر اخبار حاکم می شود.
برای نمونه جلال آل احمد که گروهی به سرش قسم می خورند و او را مرد راستین مبارزه و آزادی خواه می دانند، می دانست که خبر کشته شدن صمد بهرنگی به دست ساواک ساختگی است و او چون شنا نمی دانست در نهایت تاسف در رودخانه ارس غرق شد. اما خم به ابروی مبارکش نیاورد و آگاهانه حقیقت را از مردم پنهان کرد.
امروزه هم، همه رسانه ها در چهارچوب مانیفست خود عمل می کنند و به هرگونه ای که بخواهند با حقیقت بازی می کنند. در جریان این ارزش گذاری های رسانه ای و سیاسی، خبرها و تحلیل هایی بزرگنمایی می شوند که ممکن است به لحاظ منطقی دلیلی نداشته باشد که برای جامعه اهمیتی پیدا کنند اما به دلیل هیاهوی رسانه ای بسیار، رسانه ها جامعه را دچار هیجان می کنند و گاهی هم می شورانند. از دوران مشروطه تا به امروز ما با چنین التهابی روبرو هستیم.
یک مقایسه ساده در چهل سال گذشته می تواند این التهاب را به خوبی نشان دهد. آیا وضعیت معیشت و کیفیت زیست مردم نسبت به دوران جنگ ایران و عراق بدتر شده است که ما شاهد شورش های شهری بوده ایم؟ پاسخ آن خیر است! در آن زمان حتی پوشک بچه هم به آسانی نمی شد خرید، جوجه کباب در رستوران ها سهمیه داشت (هر دو نفر یک پرس جوجه کباب) خاموشی های گسترده و قطعی آب طولانی مدت بود. امنیت به دلیل جنگ بسیار کم بود و هزار عامل دیگر اما ما شاهد شورش نان نبودیم. امروز چه شده است که شاهد چنین پدیده ای هستیم؟
این واکنش ها، هرچند که به ظاهر اعتراض به وضعیت معیشت است اما از دید من بیشتر این واکنش ها، واکنش یک توده هیجان زده به تحریک های روانی است.
باری، آن چه که امروز به یک باور عمومی در بخش بزرگی از طبقه متوسط جامعه شهری تبدیل شده است، تحت تاثیر ادعاهایی است که همصدا از طرف رسانه های خارج از ایران تبلیغ می شود. ادعاهایی از این دست که:
• هر چه هم شایسته باشی و خوب کار کنی، چون «پارتی» نداری به هیچ جا نخواهی رسید.
• باید «آقازاده» باشی تا کاره ای شوی.
• مدرک همه مدیران ارشد کشور ساختگی است.
• همه مدیران ارشد کشور بی سواد هستند.
• به زنان در ایران به شکلی سازمان یافته ستم می شود و زنان اجازه رشد در اجتماع را نمی یابند.
به همین دلیل هم برای من عجیب نیست یکی از خبرهایی که به ویژه همین خبرگزاری ها یا بدان نپرداختند و یا پرشتاب از آن گذشتند، خبر نصب دکتر فرزانه شرفبافی به مدیر عاملی هواپیمایی ملی ایران (هما) بود. اهمیت این خبر زمانی بر من روشن شد که فهرست زیر را تهیه کردم. این فهرست شامل 96 خط هوایی بین المللی به همراه مدیران عامل آنان است.
تنها مدیران عامل دو شرکت نه چندان بزرگ خطوط هوایی بروکسل و تایگر ایرویز زن بودند، تنها 2 درصد از این مدیران! برخلاف دکتر مرضیه وحید دستگردی که پیش از رسیدن به مقام وزارت بهداشت، پیشینه سیاسی داشت، فرزانه شرفبافی، هرگز وارد سیاست نشده است.
از مقطع کارشناسی تا دکترایش در دانشگاه شریف گذرانده و مهندس مکانیک است. از آغاز، در زمینه آموزش در هواپیمایی ملی ایران کار کرد، رشد کرد، به مدیریت میانی رسید و اکنون هم مدیر عامل شده است. نه حزب اللهی بودو نه زمینه رانت داشت. آقازاده هم که نبود.
جای تاسف دارد که روزنامه کیهان، این خبر را انگار در رو در بایستی و در یک جمله منتشر کرد و بی بی سی فارسی در چند پاراگراف اما این دو رسانه که سایه هم را با تیر می زنند هر دو یک رویکرد داشتند: فروکاستن از اهمیت این خبر.
ن ک
http://www.bbc.com/persian/iran-40570229
http://kayhan.ir/fa/news/115634
هرگز و در هیچ جایی ندیدم که فعالان حقوق زنان بگویند که آفرین و دستمریزاد که فرزانه شرفبافی مدیر عامل بزرگترین و مهمترین خط هوایی ایران شده است. آفرین به سیستمی که می تواند چنین مدیرانی تربیت کند. مدیرانی که مانند آنها در میان خطوط هوایی مطرح بین المللی، تنها دو زن دیگر به چنین جایگاهی رسیده اند.
هرگز ندیدم و نخواندم که کشورهای آمریکا، آلمان، انگلستان، فرانسه، هلند، ژاپن و سویس که حتا یک میر عامل زن در میان خطوط هوایی پرشمارشان ندیدم، بگویند که آفرین بر ایرانیان! ایران و بروکسل تنها دو کشوری هستند که خطوط اصلی هوایی آنان توسط مدیران زن اداره می شود. صدا از ندای کسی در نیامد.
کی گل از گل همه شکفت؟ زمانی که عربستان سعودی عاقبت به این جمعبندی رسید که زنان می توانند رانندگی کنند. (هرچند که روشن نیست اگر صاحبان این زنان – چون همسر و شوهر برای بیشتر آنان معنایی ندارد – این اجازه را به زنان ندهند چه می شود! کشوری که مدیر هواپیمایی ملی آن یک خلبان بازنشسته آلمانی – مکزیکی است.)
هیچ کسی نمی خواهد باور کند که می شود در زمینه هایی ایران از همه جهان پیشی بگیرد، متاسفانه نه ایرانیان می توانند بپذیرند و نه قدر مسلم، غیر ایرانیان!
امرداد 1397
فرض بفرمایید که در ایران یک راهپیمایی سراسری در حمایت از مردم فلسطین رخ داده است. کانال یک در لس آنجلس، بی بی سی فارسی، صدا و سیمای ایران، روزنامه هاآرتص و روزنامه کیهان این رخداد را پوشش می دهند. شما به عنوان مخاطبی بی طرف که همین دیروز از مریخ به زمین رسیده و نمی دانید چه خبر است، هرگز نمی توانید با پیگیری این رسانه ها به یک جمعبندی درست برسید که در یک راهپیمایی سراسری در ایران چه رخ داده است و ارزش اجتماعی این رخداد چیست.
دیدگاه علمی به این معناست که اگر من و شما با روشی مشخص مسئله ای را تحلیل کنیم، باید تنها به یک جواب برسیم. چگونه ممکن است که پنج رسانه ظاهرا بی ارتباط با هم، یک مسئله را تحلیل کنند و اگر نه به پنج پاسخ متنافر که دست کم به دو جمعبندی متضاد برسند؟ همین مثال ساده نشان می دهد که عموم رسانه ها رویه ای علمی را در تحلیل وقایع پی گیری نمی کنند و گاهی آنچنان خبر و تحلیل را با هم در می آمیزند که شما نمی توانید حتا اصل خبر را دریابید.
روشن است زمانی که شما در پی تبلیغ هستید تا ارائه یک تحلیل علمی، دیگر برای شما علم اهمیتی نخواهد داشت. (علم به معنای حقیقت اصیل حاکم بر جهان) شما تنها در چهارچوب یک مانیفست عمل می کنید. بنابراین سود و زیان بر اخبار حاکم می شود.
برای نمونه جلال آل احمد که گروهی به سرش قسم می خورند و او را مرد راستین مبارزه و آزادی خواه می دانند، می دانست که خبر کشته شدن صمد بهرنگی به دست ساواک ساختگی است و او چون شنا نمی دانست در نهایت تاسف در رودخانه ارس غرق شد. اما خم به ابروی مبارکش نیاورد و آگاهانه حقیقت را از مردم پنهان کرد.
امروزه هم، همه رسانه ها در چهارچوب مانیفست خود عمل می کنند و به هرگونه ای که بخواهند با حقیقت بازی می کنند. در جریان این ارزش گذاری های رسانه ای و سیاسی، خبرها و تحلیل هایی بزرگنمایی می شوند که ممکن است به لحاظ منطقی دلیلی نداشته باشد که برای جامعه اهمیتی پیدا کنند اما به دلیل هیاهوی رسانه ای بسیار، رسانه ها جامعه را دچار هیجان می کنند و گاهی هم می شورانند. از دوران مشروطه تا به امروز ما با چنین التهابی روبرو هستیم.
یک مقایسه ساده در چهل سال گذشته می تواند این التهاب را به خوبی نشان دهد. آیا وضعیت معیشت و کیفیت زیست مردم نسبت به دوران جنگ ایران و عراق بدتر شده است که ما شاهد شورش های شهری بوده ایم؟ پاسخ آن خیر است! در آن زمان حتی پوشک بچه هم به آسانی نمی شد خرید، جوجه کباب در رستوران ها سهمیه داشت (هر دو نفر یک پرس جوجه کباب) خاموشی های گسترده و قطعی آب طولانی مدت بود. امنیت به دلیل جنگ بسیار کم بود و هزار عامل دیگر اما ما شاهد شورش نان نبودیم. امروز چه شده است که شاهد چنین پدیده ای هستیم؟
این واکنش ها، هرچند که به ظاهر اعتراض به وضعیت معیشت است اما از دید من بیشتر این واکنش ها، واکنش یک توده هیجان زده به تحریک های روانی است.
باری، آن چه که امروز به یک باور عمومی در بخش بزرگی از طبقه متوسط جامعه شهری تبدیل شده است، تحت تاثیر ادعاهایی است که همصدا از طرف رسانه های خارج از ایران تبلیغ می شود. ادعاهایی از این دست که:
• هر چه هم شایسته باشی و خوب کار کنی، چون «پارتی» نداری به هیچ جا نخواهی رسید.
• باید «آقازاده» باشی تا کاره ای شوی.
• مدرک همه مدیران ارشد کشور ساختگی است.
• همه مدیران ارشد کشور بی سواد هستند.
• به زنان در ایران به شکلی سازمان یافته ستم می شود و زنان اجازه رشد در اجتماع را نمی یابند.
به همین دلیل هم برای من عجیب نیست یکی از خبرهایی که به ویژه همین خبرگزاری ها یا بدان نپرداختند و یا پرشتاب از آن گذشتند، خبر نصب دکتر فرزانه شرفبافی به مدیر عاملی هواپیمایی ملی ایران (هما) بود. اهمیت این خبر زمانی بر من روشن شد که فهرست زیر را تهیه کردم. این فهرست شامل 96 خط هوایی بین المللی به همراه مدیران عامل آنان است.
تنها مدیران عامل دو شرکت نه چندان بزرگ خطوط هوایی بروکسل و تایگر ایرویز زن بودند، تنها 2 درصد از این مدیران! برخلاف دکتر مرضیه وحید دستگردی که پیش از رسیدن به مقام وزارت بهداشت، پیشینه سیاسی داشت، فرزانه شرفبافی، هرگز وارد سیاست نشده است.
از مقطع کارشناسی تا دکترایش در دانشگاه شریف گذرانده و مهندس مکانیک است. از آغاز، در زمینه آموزش در هواپیمایی ملی ایران کار کرد، رشد کرد، به مدیریت میانی رسید و اکنون هم مدیر عامل شده است. نه حزب اللهی بودو نه زمینه رانت داشت. آقازاده هم که نبود.
جای تاسف دارد که روزنامه کیهان، این خبر را انگار در رو در بایستی و در یک جمله منتشر کرد و بی بی سی فارسی در چند پاراگراف اما این دو رسانه که سایه هم را با تیر می زنند هر دو یک رویکرد داشتند: فروکاستن از اهمیت این خبر.
ن ک
http://www.bbc.com/persian/iran-40570229
http://kayhan.ir/fa/news/115634
هرگز و در هیچ جایی ندیدم که فعالان حقوق زنان بگویند که آفرین و دستمریزاد که فرزانه شرفبافی مدیر عامل بزرگترین و مهمترین خط هوایی ایران شده است. آفرین به سیستمی که می تواند چنین مدیرانی تربیت کند. مدیرانی که مانند آنها در میان خطوط هوایی مطرح بین المللی، تنها دو زن دیگر به چنین جایگاهی رسیده اند.
هرگز ندیدم و نخواندم که کشورهای آمریکا، آلمان، انگلستان، فرانسه، هلند، ژاپن و سویس که حتا یک میر عامل زن در میان خطوط هوایی پرشمارشان ندیدم، بگویند که آفرین بر ایرانیان! ایران و بروکسل تنها دو کشوری هستند که خطوط اصلی هوایی آنان توسط مدیران زن اداره می شود. صدا از ندای کسی در نیامد.
کی گل از گل همه شکفت؟ زمانی که عربستان سعودی عاقبت به این جمعبندی رسید که زنان می توانند رانندگی کنند. (هرچند که روشن نیست اگر صاحبان این زنان – چون همسر و شوهر برای بیشتر آنان معنایی ندارد – این اجازه را به زنان ندهند چه می شود! کشوری که مدیر هواپیمایی ملی آن یک خلبان بازنشسته آلمانی – مکزیکی است.)
هیچ کسی نمی خواهد باور کند که می شود در زمینه هایی ایران از همه جهان پیشی بگیرد، متاسفانه نه ایرانیان می توانند بپذیرند و نه قدر مسلم، غیر ایرانیان!
امرداد 1397
Published on July 23, 2018 14:58
•
Tags:
ایران-حقوق-زنان


