جعفر مدرس صادقی

جعفر مدرس صادقی’s Followers (176)

member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo
member photo

جعفر مدرس صادقی


Born
in اصفهان, Iran
May 19, 1954

Genre


Average rating: 3.61 · 7,924 ratings · 829 reviews · 50 distinct worksSimilar authors
گاوخونی

3.63 avg rating — 2,238 ratings — published 1983 — 6 editions
Rate this book
Clear rating
من تا صبح بیدارم

3.43 avg rating — 718 ratings — published 2004 — 2 editions
Rate this book
Clear rating
لاتاری، چخوف و داستانهای دیگر

by
3.82 avg rating — 612 ratings — published 2007
Rate this book
Clear rating
آن طرف خیابان

2.88 avg rating — 236 ratings — published 2002
Rate this book
Clear rating
کله‌ی اسب

3.31 avg rating — 164 ratings — published 1991 — 3 editions
Rate this book
Clear rating
بيژن و منيژه

2.94 avg rating — 170 ratings — published 2008
Rate this book
Clear rating
شریک جرم

3.23 avg rating — 154 ratings — published 1993 — 2 editions
Rate this book
Clear rating
سفر کسرا

3.48 avg rating — 133 ratings — published 1989 — 2 editions
Rate this book
Clear rating
شاه كليد

3.30 avg rating — 110 ratings — published 1999 — 2 editions
Rate this book
Clear rating
آب و خاک

2.95 avg rating — 117 ratings — published 2005
Rate this book
Clear rating
More books by جعفر مدرس صادقی…
Quotes by جعفر مدرس صادقی  (?)
Quotes are added by the Goodreads community and are not verified by Goodreads. (Learn more)

“اصفهان آزارم می‌داد. من کاری به تهران نداشتم. نه دوستش داشتم و نه کاری به کارش. او هم به من همین‌طور. اما اصفهان نه. به من کار داشت. من هم به او. هر جا که پا می‌گذاشتم، چیزی بود که آزارم می‌داد. چه چیزی که به همان صورتی که از بچگی دیده بودم هنوز مانده بود و چه چیزی که از آن صورت درآمده بود و چیز دیگر شده بود. و همه‌ی چیزهایی که در اصفهان بود یکی از این دوتا چیز بود. خیابان‌های پهنی که به جای کوچه‌های باریکِ سابق کشیده بودند همان‌قدر غم‌انگیز بود که کوچه‌های باریک و محله‌های قدیمی دست‌نخورده.”
جعفر مدرس صادقي / Jafar Modarres Sadeghi, گاوخونی

“هر جا که پا می گذاشتم، چیزی بود که آزارم می داد.
چه چیزی که به همان صورتی که از بچگی دیده بودم هنوز مانده بود
و چه چیزی که از آن صورت در آمده بود و چیز دیگری شده بود.
و همه ی چیزهایی که در اصفهان بود یکی از این دوتا چیز بود.”
جعفر مدرس صادقی
tags: چیز

“محلهٔ خود ما یکی از همان محله‌ها بود. همان‌طور بود که بود. همان دیوارِ کاهگلیِ خمیده که روزگاری -مثلاً ده دوازده سال پیش- وقتی که از زیرش رد می‌شدم، منتظر بودم همان لحظه بیفتد، هنوز سرِ پا بود و باز از زیرش رد شدم، بی‌آنکه منتظر چیزی باشم. مثل اینکه هر اتفاقی قرار بود بیفتد تا حالا افتاده بود، هر دیواری که باید بیفتد تا حالا افتاده بود و اگر نیفتاده بود، پس دیگر نمی‌افتاد”
جعفر مدرس صادقی, گاوخونی

Topics Mentioning This Author

topics posts views last activity  
Goodreads Librari...: Requesting "داستان‌ها" to be added 2 6 Sep 14, 2025 11:01AM  


Is this you? Let us know. If not, help out and invite جعفر to Goodreads.