خون طفلان یمن


لب اگر باز کنم سرّ مگو می ریزد

می روم گریه کنم چشم فرو می ریزد



چند وقت است می و ساقی و ساغر همه اوست


دست من باده نمی ریزد، او می ریزد



چند ماه است که در راه گلویم خار است


چشم من بغض دلش را به گلو می ریزد



جوی ها در همه جا روی به دریا دارند


این چه دریاست که یک باره به جو می ریزد



بی خبر از نفس سوخته حالان مگذر


خاصه صبحی که سبو پشت سبو می ریزد



این قدر پشت سر سوختگان حرف مزن


من اگر ها کنم از آینه هو می ریزد



هر طرف می نگری داغ اویس قرن است


خون طفلان یمن از همه سو می ریزد

24 فروردین 1394
 •  0 comments  •  flag
Share on Twitter
Published on April 13, 2015 02:55
No comments have been added yet.


علیرضا قزوه's Blog

علیرضا قزوه
علیرضا قزوه isn't a Goodreads Author (yet), but they do have a blog, so here are some recent posts imported from their feed.
Follow علیرضا قزوه's blog with rss.