Leila Leila’s Comments (group member since Dec 23, 2008)


Leila’s comments from the عباس صفاری group.

Showing 1-2 of 2

Mar 30, 2009 01:58AM

12224 بهتر است
به موهای ژولیده‌ات
شانه‌ای بکشی، و از پشت رنگ پریده‌ات
بیرون بیایی
نیاز تو
به یک خانه‌تکانی مفصل
بیشتر از این قرص‌های سپید است
که کنار فنجان قهوه‌ات
قطار کرده‌ای
چیزهایی را
که تاریخ مصرفشان گذشته
پشت در بگذار
نیمکت‌های خیس
نئون‌های خاموش سینما
کلاغ‌ها
برگ‌ها
بادها
و اعتیادات دیگرت
همه
و همه را
پشت در بگذار
پاییز
برای خداحافظی هم که شده
با چمدان کهنه‌اش
به دیدارت خواهد آمد
به موهای ژولیده‌ات
دستی بکش


عباس صفاری - دوربین قدیمی
Jan 13, 2009 01:16PM

12224 در هر شهر
و در هر آرایشی
همیشه منم که در یک نگاه
به جایت می‌آورم
چه در تی‌شرت و شلوار جین
وقتی برای تاکسی
دست بالا می‌بری
چه در آن پیراهن پشت‌باز پرستاره
وقتی در نور لوسترها می‌درخشی و
کمرگاهت بوی تانگو می دهد
زن دارچین‌پوستی هم
که شبی مه‌آلود در لاهور
برای یک خاک‌انداز آتش و
مشتی نمک دریایی
به در خانه‌ام آمد
کسی جز تو نبود
فانوسی که شعله‌ی لرزانش
چهره‌ات را تا گریبان روشن کرد
سال‌ها پشت آن پنجره
پت‌پت‌کنان می‌سوخت
و سرسرای آن خانه هرگز
از خیال لخت خلخالهایت خالی نشد.

بادبان شکسته
وقتی پهلو می‌گرفتم
در یکی از خوبهای تعبیر شده‌ی هزارویک شب
تو نوعروس تاجری دمشقی بودی
و مرواریدهای درخشانم به یک نگاه تو
خرمهره شدند در برابر چشمانم
و کشتی بادپیمایم دیگر
تخته پاره‌ای بیش نبود

چه رهگذر ماه‌منظر کوچه‌های سمرقند
چه ساقی شمشادقد میخانه‌ای در نیشابور
یا در پیشبند سپیدی
پشت پیشخان نوشخانه‌ای در لندن
سر صحبت را
هر کجا و هرچه بوده‌ای
همیشه من باز کرده‌ام
و نیمه‌شبان تنها
با زیبایی دردناک تو
به خانه رفته‌ام.

از دیدارهای مکررمان اما
تو هیچ به یاد نداری
فقط قیافه‌ام هربار
در نظرت کمی آشناست
همین!؟

کبریت خیس، عباس صفاری