(?)
Quotes are added by the Goodreads community and are not verified by Goodreads. (Learn more)

“‌■ بوسه برعشق .
به: احمدشاملو و شیرکو بی‌کس

از عمری رنج می‌کشم
که اختیارش با من نیست!
از بارانی لذت می‌برم
که اختیارش با من نیست!
و از کسی درآینه می‌پرسم
که از آنِ من نیست!

زندگی،
رؤیایی بود تلخ
که به واقعیت پیوست
و تاریخ،
محالی دروغین
که هربار اتفاق افتاد

از بوسه بر عشق زمانی نبرد
که زمستان
لب‌های‌مان را شکافت

به یقین، خوابی باید،
مرهم این دردهای بی‌شمار
خوابی به درازای ابدیت”

عدنان کامرانی
tags: poem
Read more quotes from عدنان کامرانی


Share this quote:
Share on Twitter

Friends Who Liked This Quote

To see what your friends thought of this quote, please sign up!



Browse By Tag