سیروس نجاتی > سیروس's Quotes

Showing 1-10 of 10
sort by

  • #1
    احمدرضا احمدی
    “با لبخند
    نشانی خانه ی تو را می خواستم
    همسایه ها می گفتند سالها پیش
    به دریا رفت
    کسی دیگر از او
    خبر نداد
    به خانه ی تو
    نزدیک می شوم
    تو را صدا می کنم
    در خانه را می زنم
    باران می بارد
    هنوز
    باران می بارد”
    Ahmadreza Ahmadi

  • #2
    منوچهر آتشی
    “خانه‌ات سرد است !؟
    خورشیدی در پاکت می‌گذارم
    و برایت پست می‌کنم
    ستاره‌ی کوچکی در کلمه‌ای بگذار
    و به آسمانم روانه کن
    بسیار تاریکم”
    منوچهر آتشی

  • #3
    افشین یداللهی
    “مردن فقط با مرگ اتفاق نمی‌افتد
    مردن گاهی همین زندگیست
    که نه تمام می‌شود
    نه شروع”
    افشین یداللهی

  • #4
    شاهرخ مسکوب
    “هر آدمی برای من مثل یک باغ دربسته است. گفتگو امکان می‌دهد که روزنی در دیوار این باغ باز بشود. آن وقت من در حال کشف و مشاهده هستم. از خوب و بد هرچه ببینم برایم دیدنی است.”
    شاهرخ مسکوب, در حال و هوای جوانی

  • #5
    “چه فایده از اسمی که به خُود می‌بَندیم؛ وقتی پُشتِ آن کسِ دیگریم!”
    بهرام بیضایی, تاراج‌نامه

  • #6
    هوشنگ ابتهاج
    “آنكه مست آمد و دستي به دل ما زد و رفت/ در اين خانه ندانم به چه سودا زد و رفت/ خواست تنهايي ما را به رخ ما بكشد/ تعنه‌اي بر در اين خانه تنها زد و رفت”
    هوشنگ ابتهاج / Hooshang Ebtahaj

  • #7
    Samuel Beckett
    “We are all born mad. Some remain so.”
    Samuel Beckett

  • #8
    Krzysztof Kieślowski
    “We all steal, but if we're smart we steal from great directors. Then, we can call it influence.”
    Krzysztof Kieslowski
    tags: film

  • #9
    Svetlana Alexievich
    “Show me a fantasy novel about Chernobyl--there isn't one! Because reality is more fantastic.”
    Svetlana Alexievich, Voices from Chernobyl: The Oral History of a Nuclear Disaster

  • #10
    سیدعلی صالحی
    “من ناروا بسیار شنیده و
    خود خاموش به سایه نشسته ام
    من دردها بسیار دیده و
    خود در خود خسته، شکسته ام
    اما هرگز
    به روی رویاهای خویش نیاورده ام
    که بر من چه رفته،
    چه می رود...”
    سید علی صالحی



Rss