عباس معروفی discussion

34 views
تو که نمیدانی

Comments Showing 1-4 of 4 (4 new)    post a comment »
dateUp arrow    newest »

message 1: by Mehrnaz (new)

Mehrnaz | 4 comments وقتی به خوابم می آیی
چه جوری بوی تنت را
نفس می کشم
و عمیق در آغوشت می چرخم
تو که نمی دانی
چه جوری
چال بالای لبت را
می بوسم
و دست هام را می برم توی موهات
عشق من!
تنها خواب مرز ندارد
تاریخ و جغرافیا مرز دارد
مرض دارد
غرض دارد
ادبیات اما
رویا و خیال را بی مرز می کند
و تو هر شب بی پروا
در خوابم راه می روی می خندی
نگاهت می کنم
وقتی به خوابم می آیی
تو که نمی دانی
چه قشنگ برایم
شیرین زبانی می کنی.
راستی!
مرگ هم مرز ندارد
و من برای تو
می میرم
تو که نمی دانی!


message 2: by Mehrnaz (new)

Mehrnaz | 4 comments نوشته ی عباس معروفی در تاریخ 26 دسامبر


message 3: by banafshe (new)

banafshe (banafshe65) | 1 comments چقدر قشنگ بود
چقدر لذت بردم
:)


message 4: by Mehrnaz (new)

Mehrnaz | 4 comments خوشحالم که شما هم لذت بردید ^_^


back to top