داستان كوتاه discussion
نوشته هاي كوتاه
>
چه خوب!
date
newest »


چه خوب که برای انکه درد تاریکی را نفهمم جشن میگیرم تا حواس خودم را پرت کنم
خوب است که خودم را به نفهمی میزنم
اینگونه راحت تر شب سپری میشود!
چه خوب که مزه ی انار را میفهمم.
چه خوب که غم پسرخاله را می دانم گرچه براش درمان نداشته باشم.
چه خوب که در یاد او هنوووز مانده ام.
چه خوب خدایا چه خوب چه عالی چقدر عالی که شکرانه ی یک دقیقه اضافه ی عمرم را به شادی به جا می آورم.
چه خوب که میدانم همه ی اینها چقدر خوبند!