داستان هاي كوتاه طنز discussion
انصراف از گروه مخالف سانسور
date
newest »
newest »
سلام دوست عزیز
من بر بودن هرکدام از دوستان در این گروه خوشحالم و دلم نمیخواهد دلخوری باشد؛گفتی بچه؛میپذیرم در بین مدیران این من بودم تاپیک را بستم و جواب شمارا ندادم تا این موضوع کش و قوسی بیش از این نیابد؛و دلخوری بیشتر نشود
من بر بودن هرکدام از دوستان در این گروه خوشحالم و دلم نمیخواهد دلخوری باشد؛گفتی بچه؛میپذیرم در بین مدیران این من بودم تاپیک را بستم و جواب شمارا ندادم تا این موضوع کش و قوسی بیش از این نیابد؛و دلخوری بیشتر نشود
و فکر نمی کردم منتظر جوابی باشید؛کاش شما کمی عجله نکنید و فعلا گروه را ترک نکنید؛قرار است منشوری بزودی تدوین و به همه پرسی گذاشته شود؛باشیدو کمک کنید؛زود تصمیم به رفتن نگیرید؛مخالف و موافق هردو پیش برنده اند.
مدیر بچه گروه داستان کوتاه طنز
مدیر بچه گروه داستان کوتاه طنز
راستش من هم با بستن تاپیک موافق نیستم آخه ما داشتیم به نحو مسلمت آمیز بحث میکردیم فکر نمیکنم این مباحث ضرری واسه کسی داشته...فکر میکنم بهتر باشه به اعضا این گروه اجازه داده بشه که موضوع بحث رو خودشون انتخاب کنن مهم اینه که ما با افکار هم آشنا بشیم و خیلی اهمیت نداره که موضوع اولیه چی بوده ما میخوایم حداقل اینجا آزاد باشیم....البته باید حرمتا نگه داشته بشه و به نظر من این باید تنها محدودیت باشه....اما خوب شما مدیر هستید،خودتون بهتر میدونین
:)
ساراجان من با بحث کردن اعضا مخالف نیستم ولی تشنج اون پست داشت زیاد میشد
جای اون بحثا هم اونجا نبود
فولدر بحث وگفتگو میذارم
زیر هرتاپیک بهتر درمورد خودش بحث بشه
شاد زی
جای اون بحثا هم اونجا نبود
فولدر بحث وگفتگو میذارم
زیر هرتاپیک بهتر درمورد خودش بحث بشه
شاد زی
بنده به عنوان یک اغتشاش گر :))) لقبی که توی اون گروه بهم دادن :))) و چقدر خوب ، چون معنیش خوبه این روزهابا انتقال یک داستان به فولدر بحث و گفتگو بخاطر کامنت ها مخالف ام و اون رو خلاف منشور اخلاقی میدونم
در منشور اخلاقی هیچ اشاره ایی به این نشده که در کامنت ها اگر اتفاقی افتاد مدیران میتوانند نوشته را جا به جا کنند ، یک نویسنده برای نوشته اش گروه مناسب خودش رو انتخاب کرده ، چرا به خاطر کامنت ها نوشته رو به بحث و گفتگو تنزل میدید ، این ضایع شدن حق نویسنده است
پ.ن : مرا در منزل جانان چه جای عیش ، چون هر دم
جرس فریاد میدارد که بربندید محمل ها
Sanaziii wrote: " bebakhshid mitunam ye pishnahad bedam ta baham bishta ashna shim?
harki har reshtei dare mikhune va kodum daneshgahe bege.merci.unvagt mitunim raje be vagaye daneshgah sohbat konim ve kheili hos..."
سلام سانازی جونم
اولا به گروه خوش اومدی
دوما گلم قوانین و لطفا یه نیگاه بنداز
سوما لطفا فارسی تایپ کن
چهارما نظره خوبیه موافقم
می تونی بذاری تو قسمت بحث و گفتگو
اگه روند جالبی داشت
حتما یه فولدر مجزا براش ایجاد می کنیم.
با تشکر
مدیر بچه گروه داستان کوتاه
harki har reshtei dare mikhune va kodum daneshgahe bege.merci.unvagt mitunim raje be vagaye daneshgah sohbat konim ve kheili hos..."
سلام سانازی جونم
اولا به گروه خوش اومدی
دوما گلم قوانین و لطفا یه نیگاه بنداز
سوما لطفا فارسی تایپ کن
چهارما نظره خوبیه موافقم
می تونی بذاری تو قسمت بحث و گفتگو
اگه روند جالبی داشت
حتما یه فولدر مجزا براش ایجاد می کنیم.
با تشکر
مدیر بچه گروه داستان کوتاه
تو این گروپ تاحالا ننوشتم ولی آشنایی مختصری از مدیران و دوستان دارم آن مطلب را نخوانده حدس میزنم باعث اغتشاش میشده و متاسفانه اغتشاشی که بخواهد در اینجاها رخ دهد به احتمال قوی نتیجه اش نابودی و...گروپ خواهد بود در ضمن گمان نمیکنم که نازنین خانم و امثال شما بچه باشید ایشان منظورش را بد فهمانده و احیانا به شما زبانم لال قصد توهین کردن داشته خواهان نفهم نامیدنتان داشته که به نظر بنده و بسیاری دیگران چنین نیست وصددرصد بچه هم نیستید اگر بودید ممکن بود به انحرافات جدی و نیمه جدیه من بچه بازی نیز اضافه شود که خدارا شکر چنین نشد و تا به حال از آن مصون مانده ام به مانند آنفلوانزای خوکی که هنوز نگرفته ام امید است که درمان تمام بیماریها کشف شود و خود بیماریها انهدام یابند
Kourosh wrote: "تو این گروپ تاحالا ننوشتم ولی آشنایی مختصری از مدیران و دوستان دارم آن مطلب را نخوانده حدس میزنم باعث اغتشاش میشده و متاسفانه اغتشاشی که بخواهد در اینجاها رخ دهد به احتمال قوی نتیجه اش نابودی و...گ..."
جناب کوروش خان
خوشحالم که به گروه خودتون سر زدید
اولا این مطلب با توجه به تاریخش
تاریخ مصرفش گذشته
من از دوستمون خواستم بمونه ولی ...
صلاح کار خویش خسروان دانند
دوما بنده این بچه رو بعنوان تخلص انتخاب کردم
و ازش تو این گروه بدلیل کوچکترین عضو مدیریت
استفاده می کنم وگرنه ناراحتی چیه.
ای بابا ... خوش باشید
قلمتان سبز
مدیر بچه گروه داستان کوتاه طنز
جناب کوروش خان
خوشحالم که به گروه خودتون سر زدید
اولا این مطلب با توجه به تاریخش
تاریخ مصرفش گذشته
من از دوستمون خواستم بمونه ولی ...
صلاح کار خویش خسروان دانند
دوما بنده این بچه رو بعنوان تخلص انتخاب کردم
و ازش تو این گروه بدلیل کوچکترین عضو مدیریت
استفاده می کنم وگرنه ناراحتی چیه.
ای بابا ... خوش باشید
قلمتان سبز
مدیر بچه گروه داستان کوتاه طنز
;Dای بابا
خوش باشین
بخندین
باهم خوب باشین
به قول فرنگیا
a friend in need is a friend indeed
درضمن به نظر میرسه حس طنزتون فوق العاده باشه اقا کوروش
درود بر یار گرامی
کورش عزیز من سالهای بسیاری از زادروزم میگذرد لیکن هنوز دچار بیماری الزایمر یا فراموشی نگردیدم و با یک توفیق اجباری افتخار اینکه یکی از مدیران این سایت باشم نصیبم گشته ؛ اولین اشنایی ما در
Mar 28, 2009 08:06AM
بوده و پس از انهم تنها یک نوشته از من درباره دروغ سیزده دریافت کرده اید و نمیپندارم با این دو بتوان کسی را شناخت و از سوی دیگر تمامی انسانها ازاد زاده شده اند و میتوانند برای خودشان تصمیم بگیرند و نمیپندارم در این گروه یکی از مدیران یاران دیگر را وادار به نوشتن کرده باشد
و شما نیز مانند انهایی که عضو هستند و تنها میخوانند و نمینویسند میتوانستید همین رویه را ادامه دهید و نیازی به توضیح برای ننوشتن چندان الزامی نبود ؛ مگر انکه گفتگو یا نوشته ای وجود داشته که من از ان اگاه نیستم
همواره شاد و خندان باشید
بدرود
کورش عزیز من سالهای بسیاری از زادروزم میگذرد لیکن هنوز دچار بیماری الزایمر یا فراموشی نگردیدم و با یک توفیق اجباری افتخار اینکه یکی از مدیران این سایت باشم نصیبم گشته ؛ اولین اشنایی ما در
Mar 28, 2009 08:06AM
بوده و پس از انهم تنها یک نوشته از من درباره دروغ سیزده دریافت کرده اید و نمیپندارم با این دو بتوان کسی را شناخت و از سوی دیگر تمامی انسانها ازاد زاده شده اند و میتوانند برای خودشان تصمیم بگیرند و نمیپندارم در این گروه یکی از مدیران یاران دیگر را وادار به نوشتن کرده باشد
و شما نیز مانند انهایی که عضو هستند و تنها میخوانند و نمینویسند میتوانستید همین رویه را ادامه دهید و نیازی به توضیح برای ننوشتن چندان الزامی نبود ؛ مگر انکه گفتگو یا نوشته ای وجود داشته که من از ان اگاه نیستم
همواره شاد و خندان باشید
بدرود
درود رامین خان منظور من از تا هم اکنون ننوشتن در این گروپ این بود که این گروپ را به تازگی یافته ام و اندک پرت و پلاهای نوشتاریم در گروپ ادبیات داستان کوتاه که علامتش عکس جانوری به نام آهوست ثبت شده و قصد این نداشته ام که بگویم میخوانم و نمینویسم و یا میخوانم و حتما مینویسم و یا نمیخوانم و نمینویسم منظورن هرچی بوده الان میگم اینه که تا جایی که بتونم میخونم و اگر فرمانی از سوی اندک سلولهای مغزی و یا دلم صادر شد که بنویس مینویسم عضوی جدید در این گروپ هستم و فعلا نه بدهکار و نه طلبکارم و امیدوارم تا همیشه چنین گونه این گونه بماندشما هم همواره همان جور که دوست دارید باشید و آرزوهای خوب تقدیمتان میکنم بدرود
نازنین خانم به شما هم درود و سلام عرض میکنم ببخشید که حواسم به تاریخ مصرف نوشته بود البته نوشته برخلاف دارو و غذا و ...تاریخ مصرف طولانی و حتی گاه همیشگی دارد
امیدوارم قلمم بهتر برایتان قلم زند ولی انتظار سبزی آنچنان نداشته باشید چرا که بیشتر به زردو نارنجی میزند
ساناز خانم به شما هم عرض سلام درود ارادت و...میکنم و از تعریفتان کمی خجل شدم امیدوارم نظرتان را کمی تا نسبتی ثابت کنم و اگر نکردم همگی عفوم کنید
Kourosh wrote: "درود رامین خان منظور من از تا هم اکنون ننوشتن در این گروپ این بود که این گروپ را به تازگی یافته ام و اندک پرت و پلاهای نوشتاریم در گروپ ادبیات داستان کوتاه که علامتش عکس جانوری به نام آهوست ثبت شده..."
شما از تراوشات مغزیتون استفاده کنید
و بنویسید
حالا یا رنگش یه جوری کنار میایم
شما از تراوشات مغزیتون استفاده کنید
و بنویسید
حالا یا رنگش یه جوری کنار میایم




مینا