Dandelion - قاصدک discussion

25 views

Comments Showing 1-14 of 14 (14 new)    post a comment »
dateUp arrow    newest »

(setareh).ساینا ستاره (sainaahmadigmailcom) | 687 comments كودكي كه آماده تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسيد:
مي گويند كه فردا مرا به زمين مي فرستي
اما من به اين كوچكي و ناتواني
چگونه مي توانم براي زندگي به آنجا بروم؟؟

خداوند پاسخ داد:
از ميان فرشتگان بيشمارم
يكي را براي تو در نظر گرفته ام.
او در انتظار توست و حامي و
مراقب تو خواهد بود.

كودك همچنان مردد و ادامه داد
اما اينجا در بهشت من جز خنديدن
و آواز و شادي كاري ندارم.

خداوند لبخند زد :
فرشته ي تو برايت آواز خواهد خواند و
هر روز به تو لبخند خواهد زد تو عشق او
را احساس خواهي كرد و شاد خواهي بود.

كودك ادامه داد :
من چطور مي توانم بفهمم
كه مردم چه مي گويند در حالي
كه زبان آنها را نمي دانم؟

خداوند او را نوازش كرد و گفت:
فرشته ي تو زيباترين وشيرين ترين
واژه هايي را كه ممكن است بشنوي در
گوش تو زمزمه خواهد كرد و با
دقت و صبوري به تو ياد خواهد
داد كه چگونه صحبت كني.

كودك با ناراحتي گفت:
اما اگر بخواهم با تو صحبت كنم چه كنم؟

و خدا براي اين سئوال هم پاسخي داشت؟
"فرشته ات دستهاي تو را در كنار هم
قرار خواهد داد و به تو مي آموزد كه چگونه دعا كني."

كودك سرش را برگرداند و پرسيد:
شنيده ام كه در زمين انسانهاي بد
هم زندگي مي كنند. چه كسي
از من محافظت خواهد كرد؟

خدا گفت :
فرشته ات از تو محافظت
خواهد كرد حتي اگر به
قيمت جانش تمام شود.

كودك با نگراني ادامه داد :
اما من هميشه به اين دليل
كه نمي توانم تو را ببينم
غمگين خواهم بود.

خداوند لبخند زد و گفت :
فرشته ات هميشه درباره من
با تو صحبت خواهد كرد
اگرچه من هميشه در كنار تو هستم.

در آن هنگام بهشت آرام بود
- اما صداهايي از زمين به گوش مي رسيد.

كودك مي دانست كه بزودي
بايد سفر خود را آغاز كند
پس سوال آخر را به آرامي از خداوند پرسيد :

خدايا اگر بايد هم اكنون به دنيا بروم
لا اقل نام فرشته ام را به من بگو.

خداوند او رانوازش كرد و پاسخ داد :
نام فرشته ات اهميتي ندارد

ولي مي تواني او را "مادر" صدا كني


message 2: by Farhad Taheri (new)

Farhad Taheri (FarhadTaheri) عاااااااااااااااااااااااااااالی
نمیدونم چی بگم فوق العاده بود. بدون تعارف زیبا بود


message 3: by Nazanin1987 (new)

Nazanin1987 | 131 comments خونده بودمش
ولی با اینکه خوب می دونستم آخرش چیه
با تمام انرزی و ذوق تا آخرش و خوندم
ممنون که باز این حس خوب و بهم دادی.


message 4: by Mahyar (new)

Mahyar Mohammadi | 250 comments واقعاً که مادران فرشته اند


message 5: by Farhad Taheri (new)

Farhad Taheri (FarhadTaheri) پشت شیشه، باران
ابر پربار و یک حوض تمام
ماهی قرمز حوض
دور خود می چرخد
طوری که انگار دارد از سرما به خودش می لرزد
اینطرف چایی داغ
کرسی گرم و کمی کشمش سبز
و هوایی که از سردی بیرون متبلور شده است
مادرم وقتی رفت شیشه ها هم همه از رفتن او
در هوای باران در هوای ابری در هوایی که گرفته است و سیاه،شب و روز می گریند


message 6: by Farhad Taheri (new)

Farhad Taheri (FarhadTaheri) مادرم وقتی بود دل من گرم، سرم خوش و تنم سالم بود
مادرم وقتی رفت دل من یخ زد و مرد
مادرم وقتی رفت فکر من در همه امواج تلاطم گم شد
مادرم وقتی رفت تن من رنجور و نفسم ناقص شد
آسمانم یخ زد
ماهی قرمزمان
دیگر از آب به بالا نپرید
اشک باران غم رفتن او، خانه مان را تر کرد


message 7: by Mahyar (new)

Mahyar Mohammadi | 250 comments خداوندا! مادرانمان را قرین ِ رحمت ِ بی پایانت بدار


message 8: by faranak (new)

faranak | 36 comments Farhad wrote: "مادرم وقتی بود دل من گرم، سرم خوش و تنم سالم بود
مادرم وقتی رفت دل من یخ زد و مرد
مادرم وقتی رفت فکر من در همه امواج تلاطم گم شد
مادرم وقتی رفت تن من رنجور و نفسم ناقص شد
آسمانم یخ زد
ماه..."


فرهاد جان ،بغضم تركيد .شايد براي بيان اين غم بهترين واژه ها باشند .ولي كافي نيستند چون جمله ها تمام ميشن ولي اين غم پايان نداره .




message 9: by Farhad Taheri (new)

Farhad Taheri (FarhadTaheri) متاسفم قصد ناراحت کردن هیچ کسو نداشتم. سنگینی غم نبودن مادر از سنگینی هر باری بیشتر قامت انسانو خمیده می کنه و پشتشو میشکونه


message 10: by Farhad Taheri (new)

Farhad Taheri (FarhadTaheri) پای پله که نشستم وزش باد غروب
نفسم را پر کرد
باز بوی مادر آمد از راهروی آنطرف حوض
در خیالم خالی از همه نور و یکی را دیدم
مادرم بود که آمد لب حوض
چهره اش غمگین بود
باورم بود که در خوابم و در فکر هوا
حجم بی حجمی مرگ کمرم را خم کرد
و به رویاهایم پایان داد
مرگ همچون دیوی نفسم را بلعید
پای دیوار زمان روح من هم جان داد


(setareh).ساینا ستاره (sainaahmadigmailcom) | 687 comments شعرهات مثل هميشه دلنشين و زيباست
ما آدما تا يه چيزيو داريم قدرشو نمي دونيم
وقتي از دستش ميديم تازه
......



message 12: by Farhad Taheri (new)

Farhad Taheri (FarhadTaheri) چشم هات زیبا میبینه و گوشهات زیبا میشنوه

نظر لطف تو از سوی دل و جان نرود
گر رود، جان تو روشن، رو به فقدان نرود

نیست مشکل غم دوری هرچند
از ندیدنت، دلم رو به گلستان نرود

با خیالت همه شب رو صباح آوردم
گر تو باشی، نفس من رو به پایان نرود

( شعر مال خودمه)


(setareh).ساینا ستاره (sainaahmadigmailcom) | 687 comments ممنونم فرهاد جان
:)





message 14: by Farhad Taheri (new)

Farhad Taheri (FarhadTaheri) خواهش میکنم
:)


back to top