داستان كوتاه discussion
نوشته هاي ديگران
>
آیا شیطان وجود دارد؟
date
newest »


این نوع نگاه به نبود خدارا رو خیلی دوست داشتم
ممنون زهره عزیز از مطلب بسیار جالبت.


:) ممنون زهره خانوم... متن خیلی زیبایی رو انتخاب کردید"
به سلام مهتابی جون من
اعتصاب تموم شد؟

شیطان وجود ندارد آقا. یا حداقل در نوع خود وجود ندارد. شیطان را به سادگی میتوان نبود خدا دانست. درست مثل تاریکی و سرما. کلمه ای که بشر خلق کرد تا توصیفی از نبود خدا داشته باشد. خدا شیطان را خلق نکرد... شیطان نتیجه آن چیزی است که وقتی بشر عشق به خدا را در قلب خودش حاضر نبیند. مثل سرما که وقتی اثری از گرما نیست خود به خود می آید و تاریکي که در نبود نور می آید.
ممنون مهتابي جان. ممنون بابت توجه و نظرت

آقا محسن:
شیطان وجودی مستقل از خداوند داره.یعنی خدا اون را نیافریده.
از اين دوتا گفته مي شه اينجوري نتيجه گرفت كه اين انسانها هستند كه شيطان رو به وجود مي يارن پس شيطان وجودي مستقل از خداوند داره.و در حقيقت آقاي استاد درست مي گه شيطان وجود داره.
نتيجه ي اخلاقي:
بهتره من وارد بحث هاي فلسفي نشم. چون واقعا قاطي كردم :D


از اونجايي كه شيطان يكي از فرشته هاي برتر خدا بوده و فقط به خاطر سجده نكردن شيطان شد. اصلا از كجا معلوم منشا بدي اون باشه. به نظر من زنبق درست مي گه اول بايد شيطان رو تعريف كنيم. بعد دنبال خودش بگرديم.

و اما دوباره برگرديم سر بحثمون :
به نظر من انسانها هميشه دنبال يه نفر يا يه چيزي مي گردن كه كاراي بدشونو به اون نسبت بدن.و اون چيز يا نفر رو اسمشو گذاشتن شيطان. در حقيقت مي خوام بگم كه اون شيطان به عنوان يكي از فرشته هاي برتر خدا وجود داره و اون شيطاني كه ما داريم ازش حرف مي زنيم وجود نداره و ساخته ي ذهن انسانهاست براي توجيه كردن كارهاي غير انساني و غير اخلاقي.
(خيلي دوست دارم دوستان ديگه هم نظراتشونو بگن تا به يه نتيجه اي برسيم)

يعني مي تونيم بگيم كه نتيجه ي بحث اين شد كه بستگي داره از كدوم شيطان حرف بزنيم؟ شيطاني كه موجوديتش از خداست يا شيطاني كه ساخته ي ذهن انسانه؟ درسته؟

چرا ما همه چيز رو دو بُعدي مي بينيم ؟
تازه همين دو بُعد رو هم محدود مي بينيم
اگر وجود خدا رو نور فرض كنيم
و نبودشو تاريكي
جوابمون در مورد سايه روشن چيه ؟
اگر اينطور باشه سايه روشن محل آميزش خدا و "نا خداست" اينو چه جوري تعريف ميكنيم ؟
تازه همه اين بحث فقط مال بُعد دومه
اگه بخوام در مورد بقيه بُعد ها سوال كنم كي جوابمو ميده ؟
_________
كاش باشد صبح فردايي
كه در آن روز
خدا باشد
همانگونه كه شيطان هست و مي بينم
وگرنه زورق بشكسته ام
در تلاطم هاي تنهايي
فرو پاشد
تازه همين دو بُعد رو هم محدود مي بينيم
اگر وجود خدا رو نور فرض كنيم
و نبودشو تاريكي
جوابمون در مورد سايه روشن چيه ؟
اگر اينطور باشه سايه روشن محل آميزش خدا و "نا خداست" اينو چه جوري تعريف ميكنيم ؟
تازه همه اين بحث فقط مال بُعد دومه
اگه بخوام در مورد بقيه بُعد ها سوال كنم كي جوابمو ميده ؟
_________
كاش باشد صبح فردايي
كه در آن روز
خدا باشد
همانگونه كه شيطان هست و مي بينم
وگرنه زورق بشكسته ام
در تلاطم هاي تنهايي
فرو پاشد

ولي واقعا از اين جمله ات خيلي خوشم اومد:
امان از دست ترس که انسان را به سمت چه افکار و چه اعتقاداتی می کشونه.

"
"وقتی مدیران عصبانی می شوند!!!!"
دوستان به قوانین و سلایق مدیران احترام بگذارید قبل از اینکه تاپیک بسته بشود!
umbrella wrote: "
"
دوستان به قوانین و سلایق مدیران احترام بگذارید قبل از اینکه تاپیک بسته بشود!
"
واقعا نمي دونم چرا بعضي وقت ها اينجور رفتارها ازمون سر مي زنه
واقعا به نظر شما من سليقه اي عمل كردم؟
تا وقتي بحث پيرامون نوشته بود خود من هم توش شركت كردم
ولي واقعا اونجوري پيش نرفت
و كاش جناب محسن اون پست آخرشون رو كه خودشون زحمت حذفش رو كشيدن نشونتون بدن كه شما هم از اشتباه بيرون بياي
در ضمن من اينو كاملا با طنز گفتم نه عصبانيت
كه اينم يه اشتباه ديگه شما بود
من بهتون پيشنهاد مي كنم اگه واقعا به گروه علاقه داريد
و ثبات گروه واستون مهمه بجاي موش دواندن ها و متلك گويي هادر بحث هاي سازنده شركت كنيد
با احترام
بهزاد
"
دوستان به قوانین و سلایق مدیران احترام بگذارید قبل از اینکه تاپیک بسته بشود!
"
واقعا نمي دونم چرا بعضي وقت ها اينجور رفتارها ازمون سر مي زنه
واقعا به نظر شما من سليقه اي عمل كردم؟
تا وقتي بحث پيرامون نوشته بود خود من هم توش شركت كردم
ولي واقعا اونجوري پيش نرفت
و كاش جناب محسن اون پست آخرشون رو كه خودشون زحمت حذفش رو كشيدن نشونتون بدن كه شما هم از اشتباه بيرون بياي
در ضمن من اينو كاملا با طنز گفتم نه عصبانيت
كه اينم يه اشتباه ديگه شما بود
من بهتون پيشنهاد مي كنم اگه واقعا به گروه علاقه داريد
و ثبات گروه واستون مهمه بجاي موش دواندن ها و متلك گويي هادر بحث هاي سازنده شركت كنيد
با احترام
بهزاد

"
دوستان به قوانین و سلایق مدیران احترام بگذارید قبل از اینکه تاپیک بسته بشود!
"
واقعا نمي دونم چرا بعضي وقت ها اينجور رفتارها ازمون سر مي زنه
واقعا به نظر شما من سليقه ..."
دوست و مدیر گرامی
انتقادتون رو می پذیرم،شاید یکم بدجنسی کردم،اما این انتقاد رو از من به عنوان کسی که خیلی به این گروه علاقه منده بپذیرید.من شخصا همیشه سعی کردم به قوانین گروه احترام بذارم،امافکر میکنم بعضی جاها آقایون مدیران زیاده روی می کنند.مثل تاپیکی که این اواخر بسته شد به دلیل بی ربط بودن با گروه در حالیکه تاپیک های بی ربط دیگری هم تو همین گروه هست.
خوب می شد همیشه قانونمند باشیم.
با احترام مضاعف
ا.خ

Behzad wrote: "چرا ما همه چيز رو دو بُعدي مي بينيم ؟
تازه همين دو بُعد رو هم محدود مي بينيم
اگر وجود خدا رو نور فرض كنيم
و نبودشو تاريكي
جوابمون در مورد سايه روشن چيه ؟
اگر اينطور باشه سايه روشن محل آميزش ..."
خب دیوونه ی عزیز...من کامنت تورو بیش از بقیه پسندیدم...ترجیح میدم درباره این بعد بیشتر صحبت کنی و کنیم... نظرت درباره ی یک تاپیک جدید و بحثی داغ چیه!؟


از محسن و آمبرلاي عزيز تشكر مي كنم كه انقدر با ديد باز و بدون تعصب با اين مسئله برخورد كردند و در مورد حرف آمبرلاي عزيز بايد بگم من خوشحال مي شم اگه دوستان خطايي ازم ديدن بهم گوشزد كنن
MahtaBi KhaNooM wrote: "
خب دیوونه ی عزیز...من کامنت تورو بیش از بقیه پسندیدم
..."
ممنون
ولي واقعا من خودم هم فقط سوال دارم
و يه سري جواب كه اگر عنوان كنم فكر مي كنم
ذهنتان بيش از پيش به تاريكي روحم روشن مي شود
____
كفر نمي گم ،سوال دارم
يه تريلي محال دارم
تازه داره حاليم ميشه چيكارم
مي چرخم و مي چرخونم ، سياره م
....
تازه داشتم مي فهميدم كه فهم من چقدر كمه
اتم تو دنياي خودش حريف صد تا رستمه
گفتي ببند چشاتو وقت رفتنه
انجير مي خواد دنيا بياد اهن و فسفرش كمه
...
ح.پ
MahtaBi KhaNooM wrote: "
خب دیوونه ی عزیز...من کامنت تورو بیش از بقیه پسندیدم
..."
ممنون
ولي واقعا من خودم هم فقط سوال دارم
و يه سري جواب كه اگر عنوان كنم فكر مي كنم
ذهنتان بيش از پيش به تاريكي روحم روشن مي شود
____
كفر نمي گم ،سوال دارم
يه تريلي محال دارم
تازه داره حاليم ميشه چيكارم
مي چرخم و مي چرخونم ، سياره م
....
تازه داشتم مي فهميدم كه فهم من چقدر كمه
اتم تو دنياي خودش حريف صد تا رستمه
گفتي ببند چشاتو وقت رفتنه
انجير مي خواد دنيا بياد اهن و فسفرش كمه
...
ح.پ

ترس از گناه
ترس از عذاب
ترس از خدا
ترس از شیطان
به نظر من همه ي اين ترسا به خاطر اينه كه انسانها واسه زندگي كردن خودشون قوانيني رو درست كردن (يا شايد بهتر باشه بگم واسشون درست كردن) شايد به نام دين كه فكر مي كنن اگه كاري خارج از اين قوانين انجام بدن (هر چند خودشون از انجام دادنش راضي باشن) احساس گناه مي كنن.
در مورد سايه روشن هم بايد بگم كه اول ما بايد ببينيم خدا و شيطان وجود دارند يا ساخته و پرداخته ي ذهن انسانهان بعد در مورد سايه روشن صحبت كنيم. فكر كنم اينجوري بهتر باشه

و آیا خدا شیطان را خلق کرد؟
استاد دانشگاه با این سوال ها شاگردانش را به يك چالش ذهنی کشاند.
آیا خدا هر چیزی که وجود دارد را خلق کرد؟
شاگردی با قاطعیت پاسخ داد:"بله او خلق کرد"
استاد پرسید: "آیا خدا همه چیز را خلق کرد؟"
شاگرد پاسخ داد: "بله, آقا"
استاد گفت: "اگر خدا همه چیز را خلق کرد, پس او شیطان را نیز خلق کرد. چون شیطان نیز وجود دارد و مطابق قانون که کردار ما نمایانگر صفات ماست , خدا نیز شیطان است"
شاگرد آرام نشست و پاسخی نداد. استاد با رضایت از خودش خیال کرد بار دیگر توانست ثابت کند که عقیده به مذهب افسانه و خرافه ای بیش نیست.
شاگرد دیگری دستش را بلند کرد و گفت: "استاد میتوانم از شما سوالی بپرسم؟"
استاد پاسخ داد: "البته"
شاگرد ایستاد و پرسید: "استاد, سرما وجود دارد؟"
استاد پاسخ داد: "این چه سوالی است البته که وجود دارد.... آیا تا کنون حسش نکرده ای؟ "
شاگردان به سوال مرد جوان خندیدند.
مرد جوان گفت: "در واقع آقا, سرما وجود ندارد. مطابق قانون فیزیک چیزی که ما از آن به سرما یاد می کنیم در حقیقت نبودن گرماست. هر موجود یا شی را میتوان مطالعه و آزمایش کرد وقتیکه انرژی داشته باشد یا آنرا انتقال دهد. و گرما چیزی است که باعث میشود بدن یا هر شی انرژی را انتقال دهد یا آنرا دارا باشد. صفر مطلق (460- F) نبود کامل گرماست. تمام مواد در این درجه بدون حیات و بازده میشوند.. سرما وجود ندارد. این کلمه را بشر برای اینکه از نبودن گرما توصیفی داشته باشد خلق کرد." شاگرد ادامه داد: "استاد تاریکی وجود دارد؟"
استاد پاسخ داد: "البته که وجود دارد"
شاگرد گفت: "دوباره اشتباه کردید آقا! تاریکي هم وجود ندارد. تاریکی در حقیقت نبودن نور است. نور چیزی است که میتوان آنرا مطالعه و آزمایش کرد. اما تاریکی را نمیتوان. در واقع با استفاده از قانون نیوتن میتوان نور را به رنگهای مختلف شکست و طول موج هر رنگ را جداگانه مطالعه کرد. اما شما نمی توانید تاریکی را اندازه بگیرید. یک پرتو بسیار کوچک نور دنیایی از تاریکی را می شکند و آنرا روشن می سازد. شما چطور می توانید تعیین کنید که یک فضای به خصوص چه میزان تاریکی دارد؟ تنها کاری که می کنید این است که میزان وجود نور را در آن فضا اندازه بگیرید. درست است؟ تاریکی واژه ای است که بشر برای توصیف زمانی که نور وجود ندارد بکار ببرد."
در آخر مرد جوان از استاد پرسید: "آقا، شیطان وجود دارد؟"
زیاد مطمئن نبود. استاد پاسخ داد: "البته همانطور که قبلا هم گفتم. ما او را هر روز می بینیم. او هر روز در مثال هایی از رفتارهای غیر انسانی بشر به همنوع خود دیده میشود. او در جنایتها و خشونت های بی شماری که در سراسر دنیا اتفاق می افتد وجود دارد. اینها نمایانگر هیچ چیزی به جز شیطان نیست."
و آن شاگرد پاسخ داد: شیطان وجود ندارد آقا. یا حداقل در نوع خود وجود ندارد. شیطان را به سادگی میتوان نبود خدا دانست. درست مثل تاریکی و سرما. کلمه ای که بشر خلق کرد تا توصیفی از نبود خدا داشته باشد. خدا شیطان را خلق نکرد... شیطان نتیجه آن چیزی است که وقتی بشر عشق به خدا را در قلب خودش حاضر نبیند. مثل سرما که وقتی اثری از گرما نیست خود به خود می آید و تاریکي که در نبود نور می آید.
نام مرد جوان يا آن شاگرد تيز هوش كسي نبود جز ، آلبرت انیشتن !