Dandelion - قاصدک discussion

12 views

Comments Showing 1-4 of 4 (4 new)    post a comment »
dateUp arrow    newest »

(setareh).ساینا ستاره (sainaahmadigmailcom) | 687 comments ديشب باران قرار با پنجره داشت

روبوسي آبدار با پنجره داشت

يكريز به گوش پنجره پچ پچ كرد

چك چك چك چك...چكار با پنجره داشت؟!


message 2: by Amir (new)

Amir Shayan | 19 comments





غصه ی سنگین بی دلی من
کجاست؟
دل دیوانه ی شیدایی
این دل پاره پاره
کجاست؟
صدایت را می شناسم
ای کبوتر تنهایی ام
یاد آن مستی روزهایم
مهری بر دل بگذاشتی
آن حرمت جانت کجاست؟
صدای پای ماه
که به سوی توست
کجاست؟
روز و شب
غم سخت بر سینه ام می کوبد
گویی خانه اش اینجاست
دادم سینه سوز
رنگم بی سوز
با چکاوک رفته ای
چکه چکه، قطره قطره
باران را می شمارم
که شاید بیایی تو



message 3: by Amir (new)

Amir Shayan | 19 comments





درآن سوی مهتاب
می خواهم آسمان را درآغوش بگیرم
خون دل خود را با او شریک کنم
عشق تو شد زنجیر جانم
با ابر سخن ندارم
آن هم با من می گرید
سخنم تازه نیست
غم دل نمناک
بافته های عشق من
شعله های زر تار و پودش را برتن کرد
مهتاب آبی نیست
دل پرتوی ناز ندارد
چشم او اینجا دگر نیست
صدایش زِمزِمه نیست
سخن جان او به همراه باد ساز نیست
سرودش سرد



message 4: by Saeedeh (new)

Saeedeh mosavi | 268 comments باران
نجواي لبايي ست
كه ترنم مهر را زمزمه مي كنند


back to top