خداوند را آسمان نشیمن گاه نیست خداوند را دل بندگان منزل است
تو حاجی ِ احرام بسته دلت را چند صیغه جا دادی؟ صیغه ی خداوند را هم خوانده ای؟ چشمان حیضت را چه می کنی؟
تو طاهر عریان رندی را افسانه کردی، صوفی شدی و جهد پیشه کردی؟ از آنسو مِی، خوردی و مِی فروش را محترم شمردی؟ نماز نخواندی و روزه را را انکار کردی و به دل پاکبازت بالیدی؟ و اینک در بهشت سکنی داری؟ -بهشت و جهنمی که ندیده باید بپذیری-
یادش بخیر حضرت عباسی بود و دم خروسی اینک ماییم بین خروسی وعباسی!
خداوند را دل بندگان منزل است
تو حاجی ِ احرام بسته
دلت را چند صیغه جا دادی؟
صیغه ی خداوند را هم خوانده ای؟
چشمان حیضت را چه می کنی؟
تو طاهر عریان
رندی را افسانه کردی، صوفی شدی و جهد پیشه کردی؟
از آنسو مِی، خوردی و مِی فروش را محترم شمردی؟
نماز نخواندی و روزه را را انکار کردی و به دل پاکبازت بالیدی؟
و اینک در بهشت سکنی داری؟
-بهشت و جهنمی که ندیده باید بپذیری-
یادش بخیر حضرت عباسی بود و دم خروسی
اینک ماییم بین خروسی وعباسی!
بهمن ماه 88