Dandelion - قاصدک discussion

دل كسي روبخاطر خودش شكوندم ودلمو شكست برا خاطر خودم

دلشو شکستم اما نمی دونست که دل من مدتها پیش شکسته بود

یکبار دلمو شکست فکر کردم پس حق دارم دلشو بشکنم طوری که بفهمه دلم شکسته و شکستم دل کوچیکشو و دیر فهمیدم اصلا این حقو نداشتم

برا خاطر خودش باید دلشو می شکستم، دلم نیومد آنقدر صبر کردم تا دلم رو شکست

خوشم می آد خانوم ها همیشه برای شکستن ِ دل آقایون توجیه ِ خاصِّ خودشون رو دارن! :دی

ای شکسته دل، دل که را شکستی، که شکست دلت را زمانه بدین سان.

به خاطر اینکه دلش نشکنه دل خودم رو بارها شکوندم

بالأخره یه مرد میون ِ زن ها پیدا شد! :دی

همیشه عاشق دل شکسته است.
اما همیشه دل شکسته عاشق نیست.
قابل توجه محافظه کاران!

محافظه کاران؟!!! :دی

تقصیر تو نبود...
خودم نخواستم چراغ قدیمی خاطره ها خاموش شود...!

خودم شعرهای شبانه ی اشک را فراموش نکردم

...خودم کنار آرزوی آمدنت... اردو زدم
حالا نه گریه های من دینی بر گردن تو دارند، نه تو چیزی بدهکار...

خودم خواستم که مثل زنبوری زرد... بالهایم، در کشاکش شهدها، خسته شوند

... و عسل هایم

صبحانه ی کسی باشند، که هرگز ندیدمش.!!

کسی بود که هم به من خیانت کرد هم به همسرش و هم به بچه اش. چون من نمیدونستم متاهله!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!