عاشقانه ها discussion
جملات عاشقانه
>
نامه عاشقانه بنویس
date
newest »
newest »
message 1:
by
Sara
(new)
Sep 11, 2010 12:04PM
نامه عاشقانه بنویس به کسی که دوستش دارید
reply
|
flag
میپرسی با کسالت و بی خوابی شب چه طور به سر میبرم؟ مثل شمع: همین که صبح میرسد خاموش میشوم و با وجود این، استعداد روشن شدن دوباره در من مهیا است.بالعکس دیشب را خوب خوابیدهام. ولی خواب را برای بیخوابی دوست میدارم. دوباره حاضرم. من هرگز این راحت را به آنچه در ظاهر ناراحتی به نظر میآید ترجیح نخواهم داد. در آن راحتی دست تو در دست من است و در این راحتی... آه! شیطان هم به شاعر دست نمیدهد، مگر این که در این تاریکی شب، خیالات هراسناک و زمانهای ممتد ناامیدی را به او تلقین کند.
بارها تلقین کرده است: تصدیق میکنم سالهای مدید به اغتشاش طلبی و شرارت در بسطی زمین پرواز کردهام. مثل عقاب، بالای کوهها متواری گشته ام، مثل دریا، عریان و منقلب بوده ام. بدی طینت مخلوق، خون قلبم را روی دستم میریخت. پس با خوب به بدی و با بد به خوبی رفتار کرده ام، کم کم صفات حسنه در من تبدیل یافتند: زودباوری، صفا و معصومیت بچگی به بدگمانی، خفگی و گناههای عیب عوض شدند.
نامه نيما به همسرش
Sara wrote: "میپرسی با کسالت و بی خوابی شب چه طور به سر میبرم؟ مثل شمع: همین که صبح میرسد خاموش میشوم و با وجود این، استعداد روشن شدن دوباره در من مهیا است.بالعکس دیشب را خوب خوابیدهام. ولی خواب ر..."
سارا خانم، قشنگ بود، من از بچگی كارای نیما رو دوست داشتم ولی نمیفهمیدم چی میگه، الان كه میفهمم لذتش ۲ چندانه، مرسی!
Sara wrote: "میپرسی با کسالت و بی خوابی شب چه طور به سر میبرم؟ مثل شمع: همین که صبح میرسد خاموش میشوم و با وجود این، استعداد روشن شدن دوباره در من مهیا است.بالعکس دیشب را خوب خوابیدهام. ولی خواب ر..."
وای سارا جان خیلی نوشته دلنشینی رو انتخاب کردی مرسی
غروب می کنم ولی نمی رسی به داد منطلوع هر بهانه ای ، دليل اعتماد من
زبانه می کشد تنم ، در آتش نگاه تو
بیا دوباره قد بکش شبی در امتداد من
بيا عزيز مهربان ، كه كوره ي دو دست تو
مگر بهم زند دمي ، ستون انجماد من
بيا و بوسه ها بزن به گونه هاي داغ من
كه در گناه عاشقي ، همين شود نماد من
شب است بي تو بودنم ، بمان كنار من ، مرو
كه عاشق طلوعم و تويي تو بامداد من

