قسمت دوم صحبت ما مربوط به ساختمان زبانهای هندواروپایی است. میخواهیم ببینیم چگونه در این زبانها میشود تعداد بسیار زیادی واژه علمی را به آسانی ساخت. زبانهای هندواروپایی دارای شمار كمی ریشه در حدود ١۵٠٠ (هزار و پانصد) عدد میباشند و دارای تقریباً ٢۵٠ پیشوند و در حدود ٦٠٠ پسوند هستند كه با اضافه كردن آنها به اصل ریشه میتوان واژههای دیگری ساخت.
مثلاً از ریشه «رو» میتوان واژههای «پیشرو» و «پیشرفت» را با پیشوند «پیش»، و واژههای «روند» و «روال» و «رفتار» و «روش» را با پسوندهای «اند» و «ار» و «اش» ساخت. در این مثال، ملاحظه میكنیم كه ریشه «رو» به دو شكل آمده است: یكی «رو» و دیگری «رف». با فرض این كه از این تغییر شكل ریشهها صرف نظر كنیم و تعداد ریشهها را همان ١۵٠٠ بگیریم، تركیب آنها با ٢۵٠ پیشوند، تعداد ١۵٠٠ × ٢۵٠ = ٣٧۵,٠٠٠(سیصد و هفتاد و پنج هزار) واژه را به دست میدهد. اینك هر كدام از واژههایی كه به این ترتیب به دست آمده است را میتوان با یك پسوند تركیب كرد.
مثلاً از واژه «خودگذشته» كه از پیشوند «خود» و ریشه «گذشت» درست شده است، میتوان واژه «خودگذشتگی» را با افزودن پسوند «گی» به دست آورد و واژه «پیشگفتار» را از پیشوند «پیش» و ریشه «گفت» و پسوند «ار» به دست آورد. هرگاه ٣٧۵,٠٠٠ واژهای را كه از تركیب ١۵٠٠ ریشه با ٢۵٠ پیشوند به دست آمده است با ٦٠٠ پسوند تركیب كنیم، تعداد واژههایی كه به دست میآید، میشود ٣٧۵,٠٠٠ × ٦٠٠ = ٢٢۵,٠٠٠,٠٠٠ . باید واژههایی را كه از تركیب ریشه با پسوندهای تنها به دست میآید نیز حساب كرد كه میشود ١۵٠٠ × ٦٠٠ = ٩٠٠,٠٠٠.
پس جمع واژههایی كه فقط از تركیب ریشهها با پیشوندها و پسوندها به دست میآید، میشود:
٢٢۵,٠٠٠,٠٠٠ + ٣٧۵,٠٠٠ + ٩٠٠,٠٠٠ = ٢٢٦,٢٧۵,٠٠٠
. در این محاسبه فقط تركیب ریشهها را با پیشوندها و پسوندها در نظر گرفتیم، آن هم فقط با یكی از تلفظهای هر ریشه. ولی تركیبهای دیگری نیز هست مثل تركیب اسم با فعل (مانند: پیادهرو) و اسم با اسم (مانند: خردپیشه) و اسم با صفت (مانند: روشندل) و فعل با فعل (مانند: گفتگو) و تركیبهای بسیار دیگر در نظر گرفته شده و اگر همه تركیبهای ممكن را در زبانهای هندواروپایی بخواهیم به شمار آوریم، تعداد واژههایی كه ممكن است وجود داشته باشد، مرز معینی ندارد و نكته قابل توجه این است كه برای فهمیدن این میلیونها واژه فقط نیاز به فراگرفتن ١۵٠٠ ریشه و ٨۵٠ پیشوند و پسوند داریم، در صورتی كه دیدیم در یك زبان سامی برای فهمیدن دو میلیون واژه باید دستكم ٢۵٠٠٠ ریشه را از برداشت و قواعد پیچیده صرف افعال و اشتقاق را نیز فراگرفت و در ذهن نگاه داشت.
اساس توانایی زبانهای هندواروپایی در یافتن واژههای علمی و بیان معانی همان است كه شرح داده شد. زبان فارسی یكی از زبانهای هندواروپایی است و دارای همان ریشهها و همان پیشوندها و پسوندها است. تلفظ حروف در زبانهای مختلف هندواروپایی متفاوت است ولی این تفاوتها طبق یك روالی پیدا شده است. تواناییای كه در هر زبان هندواروپایی وجود دارد، مانند یونانی و لاتین و آلمانی و فرانسه و انگلیسی، در زبان فارسی هم همان توانایی وجود دارد. روش علمی در این زبانها مطالعه شده و آماده است و برای زبان فارسی به كار بردن آنها بسیار ساده است. برای برگزیدن یك واژه علمی در زبان فارسی فقط باید واژهای را كه در یكی از شاخههای زبانهای هندواروپایی وجود دارد با شاخه فارسی مقایسه كنیم و با آن هماهنگ سازیم.
قسمت دوم صحبت ما مربوط به ساختمان زبانهای هندواروپایی است. میخواهیم ببینیم چگونه در این زبانها میشود تعداد بسیار زیادی واژه علمی را به آسانی ساخت. زبانهای هندواروپایی دارای شمار كمی ریشه در حدود ١۵٠٠ (هزار و پانصد) عدد میباشند و دارای تقریباً ٢۵٠ پیشوند و در حدود ٦٠٠ پسوند هستند كه با اضافه كردن آنها به اصل ریشه میتوان واژههای دیگری ساخت.
مثلاً از ریشه «رو» میتوان واژههای «پیشرو» و «پیشرفت» را با پیشوند «پیش»، و واژههای «روند» و «روال» و «رفتار» و «روش» را با پسوندهای «اند» و «ار» و «اش» ساخت. در این مثال، ملاحظه میكنیم كه ریشه «رو» به دو شكل آمده است: یكی «رو» و دیگری «رف». با فرض این كه از این تغییر شكل ریشهها صرف نظر كنیم و تعداد ریشهها را همان ١۵٠٠ بگیریم، تركیب آنها با ٢۵٠ پیشوند، تعداد ١۵٠٠ × ٢۵٠ = ٣٧۵,٠٠٠(سیصد و هفتاد و پنج هزار) واژه را به دست میدهد. اینك هر كدام از واژههایی كه به این ترتیب به دست آمده است را میتوان با یك پسوند تركیب كرد.
مثلاً از واژه «خودگذشته» كه از پیشوند «خود» و ریشه «گذشت» درست شده است، میتوان واژه «خودگذشتگی» را با افزودن پسوند «گی» به دست آورد و واژه «پیشگفتار» را از پیشوند «پیش» و ریشه «گفت» و پسوند «ار» به دست آورد. هرگاه ٣٧۵,٠٠٠ واژهای را كه از تركیب ١۵٠٠ ریشه با ٢۵٠ پیشوند به دست آمده است با ٦٠٠ پسوند تركیب كنیم، تعداد واژههایی كه به دست میآید، میشود ٣٧۵,٠٠٠ × ٦٠٠ = ٢٢۵,٠٠٠,٠٠٠ . باید واژههایی را كه از تركیب ریشه با پسوندهای تنها به دست میآید نیز حساب كرد كه میشود
١۵٠٠ × ٦٠٠ = ٩٠٠,٠٠٠.
پس جمع واژههایی كه فقط از تركیب ریشهها با پیشوندها و پسوندها به دست میآید، میشود:
٢٢۵,٠٠٠,٠٠٠ + ٣٧۵,٠٠٠ + ٩٠٠,٠٠٠ = ٢٢٦,٢٧۵,٠٠٠
. در این محاسبه فقط تركیب ریشهها را با پیشوندها و پسوندها در نظر گرفتیم، آن هم فقط با یكی از تلفظهای هر ریشه. ولی تركیبهای دیگری نیز هست مثل تركیب اسم با فعل (مانند: پیادهرو) و اسم با اسم (مانند: خردپیشه) و اسم با صفت (مانند: روشندل) و فعل با فعل (مانند: گفتگو) و تركیبهای بسیار دیگر در نظر گرفته شده و اگر همه تركیبهای ممكن را در زبانهای هندواروپایی بخواهیم به شمار آوریم، تعداد واژههایی كه ممكن است وجود داشته باشد، مرز معینی ندارد و نكته قابل توجه این است كه برای فهمیدن این میلیونها واژه فقط نیاز به فراگرفتن ١۵٠٠ ریشه و ٨۵٠ پیشوند و پسوند داریم، در صورتی كه دیدیم در یك زبان سامی برای فهمیدن دو میلیون واژه باید دستكم ٢۵٠٠٠ ریشه را از برداشت و قواعد پیچیده صرف افعال و اشتقاق را نیز فراگرفت و در ذهن نگاه داشت.
اساس توانایی زبانهای هندواروپایی در یافتن واژههای علمی و بیان معانی همان است كه شرح داده شد. زبان فارسی یكی از زبانهای هندواروپایی است و دارای همان ریشهها و همان پیشوندها و پسوندها است. تلفظ حروف در زبانهای مختلف هندواروپایی متفاوت است ولی این تفاوتها طبق یك روالی پیدا شده است. تواناییای كه در هر زبان هندواروپایی وجود دارد، مانند یونانی و لاتین و آلمانی و فرانسه و انگلیسی، در زبان فارسی هم همان توانایی وجود دارد. روش علمی در این زبانها مطالعه شده و آماده است و برای زبان فارسی به كار بردن آنها بسیار ساده است. برای برگزیدن یك واژه علمی در زبان فارسی فقط باید واژهای را كه در یكی از شاخههای زبانهای هندواروپایی وجود دارد با شاخه فارسی مقایسه كنیم و با آن هماهنگ سازیم.