وقتی اژدها کش و قوس آمد، عضلات اش زیر فلس های سبز و آبی موج برداشت و سپس آرام گرفت. مجذوب، حیوان را تماشا کردم تا آرام و بی حرکت ماند. آنقدر نگاه کردم که مرد متوجه من شد. با نگاهی ملامت بار آستین خود را پایین کشید. دستپاچه گفتم: «خالکوبی قشنگیه.» مرد که رو برگرداند پرسید: «کدوم خالکوبی؟» توی آستین او چیزی را دیدم که می جنبید.
مجذوب، حیوان را تماشا کردم تا آرام و بی حرکت ماند. آنقدر نگاه کردم که مرد متوجه من شد. با نگاهی ملامت بار آستین خود را پایین کشید.
دستپاچه گفتم: «خالکوبی قشنگیه.»
مرد که رو برگرداند پرسید: «کدوم خالکوبی؟»
توی آستین او چیزی را دیدم که می جنبید.