کار هنر، بویژه هنر مکتوب (ادبیات) از قدیمالایام نشان دادن «زیبایی حقیقت» بوده است. انسانی که حقیقت را زیبا ببیند، در بند عقاید خود نیست و همانگونه که دماسنج صرفاً دمای لحظهی فعلی را نشان میدهد، انسان حقیقتطلب نیز باید با تمام صداقت و جدیت، عقیدهای را بپذیرد یا بیان کند که فعلاً گمان میکند انطباق بیشتری با حقیقت دارد.
بسیاری از ما صرفاً به این سبب دشمنیم که عقایدمان ناسازگار است و یا تنها به این سبب نزدیکیم که عقاید یکسانی داریم. این در حالی است که آنچه در تعاملات اجتماعی ملاک عمل است، خصوصیات اخلاقی – روانی افراد است؛ نه عقاید آنان.
عاشقان حقیقت، هیچ وقت در بند عقیده خود نمیتوانند بمانند. عقیدهپرستی چیزی جز خودپرستی نیست و کسانی که عقیدهی خود را میپرستند، به نوعی خودشیفتگی روانی دچار هستند. آنها که زیبایی حقیقت را درک کردهاند، از بند عقاید رهیدهاند و تنها در پی آواز حقیقت میدوند.
کار هنر، بویژه هنر مکتوب (ادبیات) از قدیمالایام نشان دادن «زیبایی حقیقت» بوده است. انسانی که حقیقت را زیبا ببیند، در بند عقاید خود نیست و همانگونه که دماسنج صرفاً دمای لحظهی فعلی را نشان میدهد، انسان حقیقتطلب نیز باید با تمام صداقت و جدیت، عقیدهای را بپذیرد یا بیان کند که فعلاً گمان میکند انطباق بیشتری با حقیقت دارد.
بسیاری از ما صرفاً به این سبب دشمنیم که عقایدمان ناسازگار است و یا تنها به این سبب نزدیکیم که عقاید یکسانی داریم. این در حالی است که آنچه در تعاملات اجتماعی ملاک عمل است، خصوصیات اخلاقی – روانی افراد است؛ نه عقاید آنان.
عاشقان حقیقت، هیچ وقت در بند عقیده خود نمیتوانند بمانند. عقیدهپرستی چیزی جز خودپرستی نیست و کسانی که عقیدهی خود را میپرستند، به نوعی خودشیفتگی روانی دچار هستند. آنها که زیبایی حقیقت را درک کردهاند، از بند عقاید رهیدهاند و تنها در پی آواز حقیقت میدوند.
گزارش كامل در
http://manaviat.blogfa.com/post-67.aspx