Elmira Arshadi (المیرا ارشدی)
https://www.goodreads.com/elmiration


“به نظر من اگر مرگ در دنیا نبود، بشر به آن محتاج بود و می بایست آن را خلق كند تا از چنگال كسالتهای زندگی رهایی یابد. در حقیقت بسیاری از ما پیش از مردن، مرده هستیم؛ برای اینكه همه چیز خود را از دست داده ایم”
―
―

“در زمانهای زندگی میکنیم که تراژدی یک فرم هنری نیست، بلکه شکلی از تاریخ است. نمایشنامهنویسان دیگر تراژدی نمینویسند. اما آثار هنریای داریم (که هماره به این نام خوانده نمیشوند) که تراژدیهای تاریخی بزرگ زمانهی ما را بازتاب میدهند یا در صدد حل آن برمیآیند
.
از آنجا که رخداد تراژیک اعلای دوران ما کشتار شش میلیون یهودی اروپایی است، یکی از جالبترین و تاثیرگذارترین آثار هنری ده سال گذشته محاکمهی آدولف آیشمان در سال 1961 بود
.
همانطور که هانا آرنت و دیگران اشاره کردهاند، اگر بخواهیم دقیقا بر مبنای ملاحظات حقوقی سخن بگوییم، مبنای حقوقی محاکمهی آیشمان، مربوطیت تمامی شواهد ارایه شده و مشروعیت برخی از روندهای به کار رفته، میتوانند محل سوال باشند. اما حقیقت آن است که محاکمهی آیشمان نه تنها با معیارهای حقوقی محض سازگاری نداشت، بلکه نمیتوانست چنین باشد. او در نقشی دوگانه ظاهر میشد: به عنوان خاص و عام، به عنوان مردی سرشار از گناهی مشخص و مهیب، و به عنوان یک رمز یا نشانه که کل تاریخ ضدسامیگری را که با این شهادت غیرقابلتصور به نقطهی اوج خود رسید نمایندگی میکرد
.
به این ترتیب این محاکمه موقعیتی برای تلاش در جهت فهمپذیر کردن امر فهمناپذیر به شمار میآمد. به این منظور، در حالی که آیشمان خونسرد با عینک روی چشمانش درون قفس شیشهای ضدگلولهاش نشسته بود- با لبان فروبسته، و با این همه شبیه یکی از مخلوقات در حال فریاد و با این حال مسکوت نقاشیهای فرانسیس بیکن- نوعی سوگواری دستهجمعی عظیم در صحن دادگاه به اجرا درآمد. انبوهی از واقعیتها در مورد امحا یهودیان روی هم تلنبار شد؛ فریاد عظیم رنجی تاریخی ثبت و پیاده شد. کارکرد این محاکمه همانند کارکرد نمایشهای تراژیک بود: فراتر و برتر از حکم و مجازات؛ نوعی پالایش یا کاتارسیس
.”
―
.
از آنجا که رخداد تراژیک اعلای دوران ما کشتار شش میلیون یهودی اروپایی است، یکی از جالبترین و تاثیرگذارترین آثار هنری ده سال گذشته محاکمهی آدولف آیشمان در سال 1961 بود
.
همانطور که هانا آرنت و دیگران اشاره کردهاند، اگر بخواهیم دقیقا بر مبنای ملاحظات حقوقی سخن بگوییم، مبنای حقوقی محاکمهی آیشمان، مربوطیت تمامی شواهد ارایه شده و مشروعیت برخی از روندهای به کار رفته، میتوانند محل سوال باشند. اما حقیقت آن است که محاکمهی آیشمان نه تنها با معیارهای حقوقی محض سازگاری نداشت، بلکه نمیتوانست چنین باشد. او در نقشی دوگانه ظاهر میشد: به عنوان خاص و عام، به عنوان مردی سرشار از گناهی مشخص و مهیب، و به عنوان یک رمز یا نشانه که کل تاریخ ضدسامیگری را که با این شهادت غیرقابلتصور به نقطهی اوج خود رسید نمایندگی میکرد
.
به این ترتیب این محاکمه موقعیتی برای تلاش در جهت فهمپذیر کردن امر فهمناپذیر به شمار میآمد. به این منظور، در حالی که آیشمان خونسرد با عینک روی چشمانش درون قفس شیشهای ضدگلولهاش نشسته بود- با لبان فروبسته، و با این همه شبیه یکی از مخلوقات در حال فریاد و با این حال مسکوت نقاشیهای فرانسیس بیکن- نوعی سوگواری دستهجمعی عظیم در صحن دادگاه به اجرا درآمد. انبوهی از واقعیتها در مورد امحا یهودیان روی هم تلنبار شد؛ فریاد عظیم رنجی تاریخی ثبت و پیاده شد. کارکرد این محاکمه همانند کارکرد نمایشهای تراژیک بود: فراتر و برتر از حکم و مجازات؛ نوعی پالایش یا کاتارسیس
.”
―
Elmira’s 2024 Year in Books
Take a look at Elmira’s Year in Books, including some fun facts about their reading.
More friends…
Favorite Genres
Art, Biography, Children's, Classics, Fiction, History, Philosophy, Poetry, Psychology, and Self help
Polls voted on by Elmira
Lists liked by Elmira