Arya

Add friend
Sign in to Goodreads to learn more about Arya.


Loading...
رضا براهنی
“معشوق جان به بهار آغشته ی منی
که موهای خیس ات را خدایان بر سینه ام می ریزند و مرا خواب می کنند
یک روزَمی که بوی شانه تو خواب می بَرَدَم
معشوق جان به بهار آغشته ی منی تو شانه بزن
هنگامه ی منی
من دستهای تو را با بوسه هایم تُک می زدم
من دستهای تو را در چینه دانم مخفی نگاه داشته ام
تو در گلوی من مخفی شدی
صبحانه پنهانی منی وقتی که نیستی
من چشمهای تو را هم در چینه دانم مخفی نگاه داشته ام
نَحرم کنند اگر همه می بینند که تو نگاه ِ گلوگاه ِ پنهانی ِ منی
آواز من از سینه ام که بر می خیزد از چینه دانم قوت می گیرد
می خوانم می خوانم می خوانم تو خواندن منی
باران که می وزد سوی چشمانم باران که می وزد باران که می وزد ، تو شانه بزن! باران که می…
یک لحظه من خودم را گم می کنم نمی بینمَم
اگر تو مرا نبینی من کیستم که ببینم؟ من نیستم که ببینم ، نمی بیننمَم
معشوق جان به بهار آغشته ی منی اگر تو مرا نبینی من هم نمی بینمم
آهو که عور روی سینه من می افتد آهو که عور آهو که عور آهو که او ، او او که آ اواو تو شانه بزن”
رضا براهنی, گزیده اشعار رضا براهنی

year in books

Arya hasn't connected with their friends on Goodreads, yet.




Polls voted on by Arya

Lists liked by Arya