Status Updates From سقای آب و ادب

امروز خیلی اوضاع خراب بود، بازم مثل همیشه به کتاب پناه آوردم.

تا اینجا که خیلی ضعیف نوشته شده بود. میشد خیلی بهتر نوشت، نه اینقدر کلیشه ای.

من اگر آقا امام حسین رو نداشتم، اگر عشق ایشون نبود، اگر نگاه لطف ایشون نبود_ با وجود همه‌ی بی معرفتیای من:)_ من نمی‌تونستم وجود داشته باشم:)
چکه چکه از غم آب می‌شدم و توی این جهان گم می‌شدم...
انگار که هیچ‌وقت وحود خارجی نداشتم...

"هرکه اهل محبت است، مجذوب حسین می‌شود؛ دیر یا زود، خودآگاه و ناخودآگاه.
و هرکه مجذوب حسین شود، از جنس حسین می‌شود و در دنیا هرکه از جنس حسین باشد، هرکه با حسین پیوند بخورد، در جهان آخرت نیز حسین سراغش را می‌گیرد، پیدایش می‌کند و رفاقت و شفاعت و همدمی‌اش را با او ادامه می‌دهد...
و مگر ممکن است کسی از جنس حسین بشود و وارد بهشت نشود؟!
بهشتی که خود از نور حسین آفریده شده است.."

دارم یواش یواش می‌خونم که دیر تموم شه:)

" آن طلب که در (هَل مِن ناصِر یَنصُرُنی) است، برای یاریِ من نیست. من مردم را به یاری خودشان فرا خوانده‌ام. من مردم را به یافتن خودشان دعوت کرده‌ام.
من آن سرشت الهی‌ مردم‌ام که در دشت غفلت‌شان فراموش گشته‌ام.
من آن (فِطرتَ الله)ام که ( فَطَرَ الناس عَلَیها)
من آن خود حقیقی مردم‌ام که مغفول و مهجور مانده‌ام.
من آمده‌ام که آن پیمیان پیشین مردم را، آن پاسخ ( اَلَستُ بِرَبِّکُم) را یادشان بیاورم.. "

تنها دوای حال بد منی...

عجبا! ابن تصویر اوست در آب یا حسین؟!
این درست همان لحظه‌ای است که عباس یک عمر برای رسیدت به آن تلاش کرده است؛ این‌که در آینه نیز جز تصویر حسین نبیند‌
اکنون دیگر چه نیازی به آب؟!
مگر تو از اب توان می‌گیری؟!
مگر تو به مدد جسم راه می‌روی؟!
برای من اکنون جنگیدن اصل نیست. عشق به حسین اصل است. حتی جنگیدن در راه حسین هم به اندازه خود حسین اصل نیست. اصل، حسین است.

🖤🕯

ای اهل حرم میر و علمدار نیامد...