Status Updates From Finks: How the CIA Tricked ...

واشنگتن وحشت و هراس زیادی داشت که ممکن است چگوارا که زنده دستگیر شده بود فرار کند. برای اثبات این که او مرده است، دستان این مبارز چریک قطع و به شمال فرستاده شد و فلیکس رودریگز ساعت مچی این زندانی را نگه داشت اگرچه به چگوارا قول داده بود که آن را برای بیوه اش میفرستد. بدن بی جان چگوارا پس از کشته شدن اتفاقات عجیبی را تجربه کرد. ابتدا، قاتلان چگوارا پیشنهاد کردند که سر قطع شده او را به واشنگتن بفرستند...

در حرفه روزنامه نگاری، مصاحبه کننده به عنوان نویسنده و آفریننده کار تمام حقوق مصاحبه را در اختیار و کنترل دارد. با این حال میتوان چنین تصور کرد که نویسندگان چپگرا مانند ارنست همینگوی یا هارولد پینتر و دیگرانی مانند ویلیام فالکنر وقتی میفهمیدند که با موافقت با انجام مصاحبه ای مثلا با نشریه غیر سیاسی پاریس ریویو پایشان به مجلات جبهه تبلیغاتی سیا باز شده است دلخور و ناراحت می‌شدند.

مارکز سوسیالیستی بود که از نوع تعریف اتحاد شوروی از ادبیات دفاع نمی کرد. در حقیقت از اتحاد شوروی حمایت نمیکرد. نویسنده ای از زمره چپ گراهای غیر کمونیستی که سرانجام تبلیغ کنندگان جنگ سرد بر سر (جذب) او باهم می جنگیدند. مروری بر فعالیت حرفه ای مارکز پیش از انقلاب کوبا و آنچه او در آن سالها تجربه کرد که -صد سال تنهایی را بنویسد - حکایت از نوعی قابلیت برای ترکیب فهم دغدغه های روزنامه نگاری و رمان نویسی دارد

فیدل کاسترو: وقتی من روایت میکردم گابو (گابریل گارسیا مارکز) گوش میداد. شاید به یقین رسیده بود که نویسنده ها در آمریکای لاتین و حوزه کاراییب کار زیادی لازم نیست انجام دهند، چون واقعیت بسیار جالب تر از تخیل نویسندگی بود و شاید تنها کار سخت، باورپذیر ساختن این واقعیت بود.

کمپین سیا برای سلب اعتبار پابلو نرودا مانع از تلاش آنها برای استفاده از آثار او برای ایجاد محبوبیت در بین خوانندگان آمریکای لاتین نبود و این هنرمندی سیا بود. زمانی که سیا شروع به انتشار مجله موندو کرد، از اولین شماره دنبال اشعار نرودا برای چاپ در این مجله بود. سیا می آموخت که چگونه دشمنان عمومی خود را به سفیران فرهنگی خصوصی تبدیل کند تا واکنش به سیاستهایش را خنثی کند و هر زمان که لازم باشد به آنها پوزه بند بزند.