Status Updates From سگ ولگرد

راجب باستان شناسی و تحققیقات خوب توضیح داده بود و اینکه اون زمان ها چقدر همه چیز دست غرب بود…به نظر این داشتان میخواست نشون بده که سیمویه دچار توهم شده بوده به خیالش که دختر هم آن را دوست دارد یجورایی شبیه به شخصیت کتاب نازنین بود.

پایان بخش اول:
ماجرای یه سگ بینوا که از یه زندگی راحت و گرم و نرم پرت شد وسط خیابونا، اگه بخوام از لحاظ بار انسانی داستان رو بررسی کنم داره نشون میده چطور میشه رفتارهایی که بهشون عادت کردی شخصیتتو شکل یا تغییر بده
ولی اگه بخوام احساسم رو بگم، بشدت از رفتار آدما در مقابل 'پات'عصبانیم و دلم میخواد تک تکشون همونطور که این سگ بیچاره رو اذیت میکردن اذیت بشن تا بفهمن که اونم احساس داره و درک میکنه!🐕

داستان دوم رو هم خوندم
و کلمات و چیز های جدیدی یاد گرفتم

وای دلم برای سگ خیلی سوخت
اون ادم چرا بهش مهربونی کرد؟؟
صاحبش کجا رفت چرا دنبالش نگشت؟
چقدر غم انگیز مرد
شاید از مریضی بود