اینتاریوش > Recent Status Updates

"سکه طلای شاهی (لویی) همچون ناظری وظیفه شناس در بازارها افول ارزش اسکناس را گزارش میکرد. این گزارش نه رشوه می پذیرفت و نه می ترسید، همانطور که عقربه قطب نمای دریانوردان قابل رشوه و تهدید نبود."

دولت فرانسه واحد پولی جدیدی بعد از انقلاب خلق میکنه با پشتوانه زمین و غیرقابل تعویض! واقعا که حماقت بشر بی انتهاست!

به اشکال مختلف به این موضوع پرداخته که قوهای سیاه گرچه به صورت غیرمنتظره ظاهر میشن ولی برای کسانی که دانش زیادی راجب موضوعی که درش قوی سیاه ظاهر شده دارن کاملا قابل پیش بینه! با این حال طالب نشون میده که سوگیری ها و خطاهای مختلف ما جلوی پیشبینی خطر و قوی سیاه رو میگیره و مثال های متعددی توی حوزه های مختلف برای این موضوع میزنه.

قانونگذاران نمیتوانند کژی را به راستی تبدیل کنند یا علت و معلول را از هم جدا کنند، چه به وسیله اکثریت پارلمانی و چه با پشتیبانی ملت. فرجام قانونگذاری های ابلهانه با گذشت زمان روشن میشود. هرچند این اصول را همگان قبول دارند، ولی بسیاری از قانونگذاری های آزمایشی و تمایلات عوام در عمل آنها را نادیده میگیرند. بنابراین داستان حماقت بزرگ فرانسه و نتایج وحشتناک آن دروس زیادی برای تمام مردانی دارد که به مسائل زمان ما میاندیشن

خب نظرم عوض شد؛ حالا داره جالب میشه؛ هرجا ددپول باشه داستان جالب میشه!

بازم مصداق دیگه ای از واکنش غیرمعمول به سیاست های پولی؛ دلار استرالیا در سال ۲۰۰۳ با وجود کاهش نرخ بهره دومین ارز رشد یافته اون سال شد؛ علت؟ تقاضای چین در برای مس افزایش پیدا کرد و استرالیا که بزرگترین صادرکننده مس جهان هست رو علی رغم GDP، بسیار منتفع کرد.

تحلیل فاندامنتال ارزها نیاز به دید جامع شرایط ژئوپلتیک و مناسبات تجاری و بانکی به صورت توامان داره.

چه آشوبی!

تصمیم گرفتم که از ایکس من ها خوشم نمیاد!

خب داستان جالبی داره زنومورف ها با چهار ملکه به زمین اومدن و سریع تکثیر شدن و عملا زمین رو گرفتن، تمدن بشری در لبه انقراضه و کل قهرمانی مارول از پسشون برنیومدن، یعنی کلشون ها؛ اونجرز، نا انسان ها، ایکس من ها، جادوگرا و... یسری قهرمان و واکاندایی ها دارن مقاومت میکنن. این موضوع در تصور من نمیگنجه ولی باعث شده یه محیط خیلی جالبی به وجود بیاد.

"شکست عملیات خلیج خوک ها اثر بدب برای دولت کندی داشت اگرچه کندی با قبول شگست جمله معروفی گفت: **پیروزی صد پدر دارد اما شکست یتیم است؛ من مسئولیت اقدامات دولت را برعهده می گیرم**."

عجب حرفی!

ژاپن جنگ جهانی دوم قدرت خطرناکی شده بود؛ اژدهای بلعنده ای که فیلیپین، اندونزی، سنگاپور و بنادری از چین رو بلعیده بود و هند رو هم تهدید میکرد. اگر آمریکا و انگلیسی ها جلوش رو نمیگرفتن معلوم نبود سرنوشت جبهه شرق آسیا چی میشد. ژاپنی ها به مراتب نسبت به آلمان ها بهتر و یکپارچه تر جنگیدند و بیشتر از اونها هم مقاومت کردند.

جمع بچه ها جمعه خوشم اومد چه تیمی، دوست دارم پیشینه این داستان رو هم بخونم.

خب شاید یکم پابرهنه پریدم وسط. این مجموعه انگار بیشتر از همین پنج قسمته و پس و پیش داره.

این ناپلئون اعجوبه ای برای خودش چپ و راست با ارتش های بزرگتر از خودش پنجه در پنجه شده و بارها پیروز شده!

جالبه که لهستان تنها کشوری در اروپا بوده که یکباز به طور کامل نابود شده و بعد از ۱۲۳ سال از نو احیا شده!

آدم یاد حکومت های سه گانه کره ای می افته😊

قوای عثمانی در قرن ۱۷ عملا قوی ترین نیروی نظامی اون زمان بود ولی به خاطر اینکه توجهش رو در دو جبهه(ایران در شرق و اروپا در غرب) معطوف کرد در هیچ یک موفق نشد همانطور که قبل از اونها رومی ها و بعدها پروس و آلمان شکست خوردند؛ در حالی که فاتحینی که تنها در یک جهت لشکرکشی میکردند نتایج موفق تری داشتند مثل اسکندر، چنگیز، هولاکو و آتیلا. هرچند جریان پیشرفت ابزار و زمانه اینها متفاوت بوده و عوامل زیادی تاثیرگذار.

جالبه که برخلاف نقل مشهور که افزایش نرخ بهره باعث تقویت ارز و کاهشش باعث تضعیف اون میشه بارها توی سال های گذشته خلاف اون دیده شده. مثلا توی سال ۲۰۰۱ با اینکه فرانک سوئیس نرخ بهره خودش رو پایین آورد ولی تقاضا برای فرانک بالا رفت و ۲۷٪ در اون سال رشد کرد؛ دلیلش؟ حمله ۱۱ سپتامبر و شروع مبارزه با تروریسم آمریکا و مقدمه حمله به افغانستان، باعث شد افراد به دنبال ارز با ثبات به فرانک سوئیس رو بیارن.

آلفرد چقدر نق میزنه! همش یا داره شکایت میکنه یا تیکه میندازه؛ پس اون آلفرد حامی و همیشه پایه چی شد؟

مشاغل صعودپذیر زمانی خوب هستند که فرد موفق باشد!

در اینجا صعودپذیر و صعودناپذیر رو در دو قلمرو بی نهایت ها و قلمرو متوسط ها تعریف میکنه و میگه: ثروت جزو قلمروی متوسط ها نیست. تقریبا همه مسائل اجتماعی در جرگه سرزمین بی نهایت ها قرار میگیرند. سرزمین بی نهایت ها میتواند قوی سیاه تولید کند و این کار را میکند، چراکه میبینیم چند واقعه تاسرات عظیمی در تاریخ گذاشته است. این ایده ی اصلی این کتاب است.

مفهوم مشاغل صعودپذیر خیلی برام جالب بود که میگه مشاغلی که نیازی ندارند برای تولید کالا یا خدمات هربار تلاش یکسانی انجام بشه. مثلا یک نویسنده نیاز نداره برای هربار خونده شدن کتابش اونو برای هر خواننده از نو بنویسه. یکبار که خلق میکنه تمومه و میتونه بارها تولید و منتشر بشه، به عبارت دیگه قابلیت رشد تقریبا نامحدودی داره. این ذات مشاغل صعودپذیره. در مقابل یک نانوای سنتی هربار برای تولید یک قرص نان باید تلاش یکسان بکنه